شهید «ناصر سپهری»: مسئولیت خون شهدا بر گردنم سنگینی می کند
نویدشاهد البرز:
شهيد گرانقدر « ناصر سپهری» در تاريخ پنجم شهریور ماه 1343، در اهواز در يك خانوادة مؤمن و
مذهبي ديده به جهان گشود. وي دوران كودكي خويش را در آغوش كانون گرم خانواده سپري
نمود تا اينكه به سن هفت سالگي رسيد و جهت كسب دانش و معرفت پا به مدرسه گذاشت و
تحصيلات خود را تا دیپلم ادامه داد. سپس به خاطر علاقة زيادي كه به
جبهه و جنگ داشت به مکتب عشق و ایثار پا نهاد. ايشان نيز در زمان انقلاب در اكثر راهپيمائي ها و
تظاهرات شرکت داشته و در مساجد محل و بسيج نيز عضو فعال بود. بعد از پيروزي انقلاب
و با شروع جنگ تحميلي ايشان نيز لحظه اي نتوانست آرام بنشيند و با آموزش هاي
گوناگون از طرف بسيج به جبهه هاي حق عليه باطل شتافت. ايشان چهار بار به جبهه اعزام
گرديد تا اينكه براي چهارمين بار در تاريخ بیست و سوم بهمن ماه 1361، در جبهه فكه بر اثر اصابت تیری از مزدوران بعثي عراق به فيض شهادت نائل گرديد.تربت پاک شهید در بهشت زهرا تهران قطعه بیست وشش میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته می باشد.
شهید گرانقدر « ناصر سپهری» وصیت نامه خود را با آیه بیستم سوره توبه آغاز می کند و در وصیت خود چنین می آورد:
«الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ»
كسانىكه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جانهاى خويش جهاد كردند، بزرگترين درجه را نزد خداوند دارند و اينان همان رستگارانند.
به نام خداوند شهدا و
صديقين، با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي و با سلام به شهيدان به خون خفته
اسلام از كربلاي حسيني تا كربلاي خميني(ره) ، شهيداني كه در راه حق از عزيزترين
سرمايه خود يعني جانشان گذشتند و سوي ديار عاشقان رفتند.
با سلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزيزم و تمامي حقجويان؛ پدر و مادر عزيزم ميدانم كه در طول عمر كوتاه خود قدر شما را ندانستم و چه بسيار شما را اذيت كردم به همين جهت از شما عذرخواهي ميكنم و از شما حلاليت ميطلبم. پدر و مادر عزيزم هيچوقت به خاطر مرگ من ناراحت نباشيد و بدانيد كه من امانتي بودم از طرف خدا در نزد شما و شما ميبايست كه اين امانت را به صاحب اصلي خود برميگردانديد و چه بهتر كه اين امانت را به بهترين وجهي بازگرانيد و هميشه افتخار كنيد كه فرزندتان در راه حق رفت و به همين جهت موقعي كه خبر را براي شما آوردند بگويید: «انا لله و انا اليه راجعون» چون همه ما از خداييم و به سوي او برميگرديم و دو ركعت نماز شكر بگذاريد.
با شكر اين كه فرزندتان در راه
خدا كشته شده و هر وقت خواستيد گريه كنيد براي شهيدان كربلا براي علياصغر ششماهه
حسين و براي ابوالفضل حسين(ع) گريه كنيد و اين را بدانيد كه شما هر چقدر ناراحت باشيد باز هم به اندازه زينب كه برادرش را در جلوي چشمش سر بريدند و آنقدر اسيري و
رنج كشيد نميرسد و همچنين خدمت خواهران و
برادران عزيزم ميگويم كه ميدانم برادر خوبي براي شما نبودم و از شما حلاليت ميطلبم
و اميدوارم كه مريم خانم مسؤوليت خود را به خوبي انجام دهد و برادر و فرزنداني مسؤول و متعهد
به اسلام و انقلاب اسلامي تربيت كند و همچنين منصور و محسن نيز به خوبي درس خود را
بخوانند تا در آينده بتوانند به اسلام و انقلاب اسلامي خدمت كنند چون هر كاري كه
به خاطر رضاي خداوند باشد شما اجر خواهید برد و همچنين اميدوارم كه سميه خانم را شما
پدر و مادر عزيزم به خوبي تربيت كنيد تا دين خود را به اسلام و انقلاب اسلامي همچون هزاران شهید به خون خفته اسلام ادا کند.
گرچه ميدانم كه شما وظيفه خود را
به خوبي ميدانيد. هر وقت سميه بزرگ شد به او بگوييد كه برادرش فقط به خاطر خدا
و به خاطر اينكه مسؤوليت خون شهدا بر گردنش سنگيني ميكرد به جبهه رفت و پيام من
حقير به شما خانواده عزيزم اين است كه هميشه پيرو خط امام باشيد كه همان خط خدا و
انبياء و امامان است و نيز با ضد انقلابيون داخلي مبارزه كنيد چون چشم اميد تمام
مستضعفان جهان به ايران و انقلابي است كه در آن روي داد و هميشه براي سلامتي امام
و پيروزي رزمندگان اسلام دعا كنيد و همچنين از تمامي فاميل و دوستان حلاليت ميطلبم
و اميدوارم كه هميشه پيرو خط امام باشند و به امت اسلامي و انقلابي ايران نيز ميگويم
كه همچنان تا آخر پشتيبان امام و خط امام باشند و در آخر از همه شما ميخواهم كه
دعا و توسل به چهارده معصوم يادتان نرود و همچنين از پدر و مادر عزيزم مي خواهم
كه در مراسم دفن من افراد ضد انقلاب و كساني كه با امام و انقلاب ضد هستند شركت
نكنند چون اينها كساني هستند كه در واقع سربازان بدون يونيفورم شياطين شرقي و غربي
هستند.
ان شاءالله خداوند به تمامي خانوادههاي شهدا صبر عنايت فرمايد و خصوصاً به مادرانشان.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
فرزند كوچك شما ناصر سپهري
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
ایشان در جبهه بود که خبر قبولی دیپلم را پدرم به ایشان دادند با تشکر فراوان محسن سپهری