کلام شهید: همسرم مثل کوه استوار و همچون زینب (ع) مقاوم باش
نوید شاهد البرز:
شهید«
محمد فیروز فلاح» در یک خانواده مذهبی در سال 1339 ،در روستای «اوغلان تپه» در خانواده ای شهید پرور دیده
به جهان گشود. پدرش قربانعلی و مادرش کبری فرزندان خود را با نان حلال و کشاورزی و مهرو محبت بزرگ کردند. محمد توانست تا سال چهارم ابتدایی به تحصیل ادامه دهد و بعد از آن به کار و تلاش ، اولیت جهاد روی آورد و از سنین کم همراه و همگام پدر در مزرعه برای کسب حلال مجاهدت کرد. روزهای کودکی و نوجوانی را در طبیعت پاک روستا گذراند و جوانی برومند شد.
در سنین جوانی تصمیم به ازدواج گرفت و با دختری مومنه طبق سنت پیامبر ازدواج کرد. او از این ازدواج خداپسندانه صاحب سه پسر شد و برای امرار معاش به کارخانه «جهان چیت »رفته و
استخدام شد.
در بحبوحه انقلاب در سنین نوجوانی داعیه مبارزه با رژیم فاسد پهلوی را داشت و بعد از پیروزی انقلاب همواره پاسدار و نگهبان انقلاب بود و برای حراست از آرمانهای انقلاب و میثاق با رهبر و بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی همواره در راهپیمایی ها شرکت می نمود.
یار همیشه وفادار انقلاب و اسلام بود. با آغاز جنگ تحمیلی از سوی رزیم بعثی عراق لباس رزم برای دفاع از میهن و دین خود به تن نمود و این رزمنده خستگی ناپذیر هفت مرتبه به جبهه اعزام شد و در اعزام آخر در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه
رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک شهید در گلزار شهدای «اغلان تپه» آرمیده و مزارش مظهر پایداری و مقاومت می باشد.
شهید «محمد علی فیروز فلاح» در وصیت نامه خود چنین می نگارد :
(( بسم الله الرحمن الرحیم ))
« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
آنانکه در راه خدا جهاد می کنند و کشته می شوند مرده نخوانید بلکه زنده اند و در نزد پروردگار خویش روزی می خورند.
« اشهد ان لا اله الا الله و اشهدا ان محمدا رسول الله » شهادت می دهم که خدائی جز خداوند یکتا نیست و شهادت می دهم که محمد (ص) فرستاده خداست
«و اشهدا ان علیا ولی الله» و شهادت می دهم که علی (ع) جانشین بر حق محمد (ص) فرستاده خداست «و اشهد ان علیا ولی الله» و شهادت می دهم که علی (ع) جانشین بر حق محمد (ص) است و شهادت می هم که قرآن آخرین کتاب خداست که از طریق وحی به محمد (ص) رسول خدا برای پیشبرد بشر به تکامل الهی نازل شده است.
سلام بر مهدی (عج) و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی(ره) اکنون که من آن لیاقت را پیدا کرده ام که در جبهه اسلام علیه کفر حضور یابم لازم می دانم هدفی را که از برای آن در این جبهه پا می گذارم، بیان کنم.
نمیدانم؛ چگونه این مطلب را که با جان و دل درک کرده ام به روی کاغذ بیاورم باید آنچه را که توان است به کار برد و هدفی را که برای آن جان خود را فدا می کنم بیان کنم.
برادران ، امام حسین (ع) فرمود: مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. پس چرا باید زیر بار ذلت رفت باید قیام کرد و ظالم را ریشه کند اگر چه دنیا زیباست و دوست داشتنی و آدم را به طرف خود می کشد ، امام خانه پاداش الهی خانه آخرت ، خیلی از دنیا زیباتر است خیلی از دنیا بالاتر و عالیتر است.
وصیتی دارم به پدر و مادر عزیزم شما برای من خیلی زحمت کشیدید مرا بزرگ کردید من گنهکار، فرزند خوبی برای شما نبودم، مرا حلالم کنید.
پدر و مادر جان! مادر مهربانم شیرت را برایم حلال کن تو برای من خیلی ناراحتیها کشیده ای ، خوبیهای شما را در آن دنیا جبران میکنم.
برادرانم شما را خیلی دوست دارم و خواهرانم شما را خیلی دوست دارم. امیدوارم که راه مرا ادامه دهید ، هم روستاییان عزیز شما را به خدا سوگند می دهم که امام خمینی را تنها نگذارید. ما هر چه داریم از آن امام بزرگوار داریم.
وصیتی دارم به همسر ، همسرم مثل کوه استوار و همچون زینب (ع) مقاوم باش و امیدوارم بتوانی از این امتحان الهی سربلند بیرون آئی و اگر به خاطر از دست دادن من ناراحت هستی، می توانی با یاد خداوند بزرگ این مشکلات را تحمل کنی. این دنیا فانی و از بین رفتنی است ، همسرم مواظب بچه هایم هادی و عباس و وحید باش آنان را خوب تربیت کن و بگو راه مرا ادامه دهند به امید پیروزی حق علیه باطل .
خداحافظ هم محله ها حزب الله ، خدانگهدار شما باشد .
(( خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار )) تاریخ سی
ام آذر ماه 1365
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری