در سالروز شهادت منتشر می شود:
همه رزمندگان را دعا كند كه پيروز بشوند، باور كنيد؛ شبها براى خواب جائى نداريم، روى خاك مي خوابيم، رزمندگان را حتما دعا كنيد ...
وصیت نامه شهید؛ آینه ای تمام نما از استقامت شهدا و رزمندگان دفاع مقدس

نویدشاهد البرز:

شهید ابوالفضل قزلباش فرزند یداله در سال 1343 در یکی از روستاهای قزوین در خانواده ای زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود و پس از طی دوران کودکی خویش مادرش را از دست داد .

اوباغم بی مادری بزرگ شد و این بار غم را به تنهایی بر شانه های کوچک خویش حمل می کرد. روزهای خردسالی را گذراند و آماده و مهیا نشستن بر نیمکتهای علم آموزی شد.

چندی نگذشت که دست تقدیر او را از مدرسه با سن کم به محیط کار و تلاش برای امرار معاش کشاند .
وی بسیار مهربان فهمیده و دانا بود و به دیگران احترام می گذاشت و همیشه در انجام کارهای خیر پیشقدم می گردید و به صله ارحام بسیار اهمیت می داد و بسیار صبور و با گذشت و ایثارگر بود.

وی در زمان اوج گیری انقلاب با اینکه سن و سال چندانی نداشت اما همیشه در صحنه حضور داشت و در اکثر راهپیماییها و تظاهرات بر علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت می کرد و فعالیت ضد رژیمی برای براندازی نظام منحوس شاهنشاهی داشت و با منافقین نیز سری آشتی ناپذیر داشت.

با شروع جنگ تحمیلی او نیز مانند دیگر جوانان غیور این مرز و بوم حمله ناجوانمردانه بعثیون کافر را نتوانست به مرزهای اسلامی این کشور تاب بیاورد و در سال 60 به همراه گروه شهید چمران (جنگهای نا منظم) عازم جبهه های جنگ حق علیه باطل گردید و سرانجام در تاریخ پنجم دیماه 1360، در «بستان» به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاک شهید در بهشت زهرای تهران میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته می باشد.

وصیت نامه شهید؛ آینه ای تمام نما از استقامت شهدا و رزمندگان دفاع مقدس




فرازی وصیت نامه شهید« ابوالفضل قزلباش»:

بسم رب الشهدا

انا لله و انا اليه راجعون

بسم الله القاسم الجبارين و مبير الظالمين و يهلك ملوكاويستخلف آخرين

«الذين امنوا هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم، اعظم درجه عند الله و اولئك هم الفائزون»

«آنان كه ايمان آوردند به خدا و روز جزا  و هجرت و مبارزه كردند در راه الله ، با مال و جانشان نزد خداوند بزرگترين درجه را دارند و پیروز ايشانند»

«و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون، گمان مبريد آنان كه در راه خدا كشته شدند،مرده اند، بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مي خورند.»

امروز به اهواز به مرخصى آمده ام به مدت دو روز و دوباره به جبهه مي روم، اول به پدر بزرگوارم سلام مي رسانم و از اينكه موقع آمدن از شما خداحافظى نكرده ام، اميدوارم كه مرا ببخشى، به همگی سلام برسانید . سعادت همه شما را از خداوند بزرگ مي خواهم، مي دانيد من بيش از يك امانت براى شما نبودم دير يا زود به ديار ديگر خواهم رفت.

به قول امام شهادت سعادت است، به هر كس نصيب نخواهد شد ولى من هم لياقت شهيد شدن را ندارم، تنها آرزوى من شهادت است اما به اين آسانى نه، مگر آنكه اول روى دشمن را به خاك بماليم، به خواهرم بگوئيد: اگر من شهيد شدم و اگر بچه دومش پسر بود. اسم او را ابوالفضل بگذاريد.  به تمام شما مي گويم اگر تا كنون از من راضى نبوديد خواهشم اين است از من راضى باشيد و حلالم كنيد، در وصيت نامه ام نوشته ام اگر من شهيد شدم برايم گريه نكنيد.

همه شما هميشه به ياد خدا باشيد و از اسلام دفاع كنيد من اسلام را دوست دارم، كشورم را دوست دارم، امام را دوست دارم، پدرم را دوست دارم، تمام شما را دوست دارم، دير يا زود يا خودم با پاى خود مى آيم يا پیکر مرا مي اورند، يك عده آموزش نديده اند به خاطر همين كار من سخت شده و به اين زوديها نمي توانيم براى مرخصى بياييم، برادر حمله ها شروع شده و جان در دست خداست و هر موقع كه بخواهد مي تواند جان مرا بگيرد، اميدوارم در اين حمله من شهيد شوم، شما ناراحت نباشيد، برايم گريه نكنيد.

آخر از شما مي خواهم كه خدا را فراموش نكنيد هميشه پشتيبان امام باشيد.  ... سر نماز همه رزمندگان را دعا كند كه پيروز بشوند، باور كنيد شبها براى خواب جایى نداريم، روى خاك ميخوابيم، رزمندگان را حتما دعا كنيد و اگر من شهيد شدم جنازه مرا در بهشت زهرا در رديف شهداء به خاك بسپاريد و در آخر وصيتم شما را وصيت مي كنم از انقلاب و جمهورى اسلامى مواظبت كنيد و رهبر انقلاب را يارى كنيد و نگذاريد منافقين خون پاك شهدا را پايمال كنند.  والسلام

                                                                                                  «و من شهيد شدم و عاقبت كربلارا نديــــــم »

وصیت نامه شهید؛ آینه ای تمام نما از استقامت شهدا و رزمندگان دفاع مقدس

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده