شهید حسین فلاحتکار؛ خدا را از یاد نبرید

نوید شاهد البرز: «شهید حسین فلاحتکار» فرزند مصطفی ، در تاریخ پنجم دی ماه سال 1342 در روستای خور در منطقه ساوجبلاغ دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان پر مهر خانواده مذهبی و مهر پرور خویش گذراند و درس زندگی آموخت. تا پایه پنجم ابتدائی در روستای محل تولدش تحصیل کرد و سپس به کار و فعالیت روی آورد . در سنین نوجوانی جوهره کار و تلاش را در وجودش پرورش داد و در کارخانه ریسندگی و بافندگی فخر ایران مشغول کار و تلاش شد تا کمک هزینه ای برای خانواده محروم و مستضعف خویش مهیا کند.

همواره تلاش می کرد تا در راه رضای خدا گام بردارد. می گفت «کار باید برای رضای خدا باشد» هیچ گاه به خودش فکر نمی کرد و بیشتر به رفاه و راحتی دیگران می اندیشید. همه اطرافیان و اهل خانواده از ایشان رضایت داشتند و در تمام مدت زندگی کوتاه، اما پر خیر و برکتش ، در خدمت خلق خدا بود. از اعضای بسیج محل بود و در پایگاه بسیج همواره در تلاش بود تا به مردم کمکی کند و گره ای از کار کسی برگشاید، زمانی که جنگ تحمیلی به اوج خود رسیده بود و امنیت و حیثیت مملکت اسلامی ما در خطر بود ، او نیز در صف بسیج ، راهی جبهه های جنگ گردید و در مقابل دشمن متجاوز ایستاد و مقاومت کرد تا سرانجام سر و جان در راه این هدف مقدس بر نهاد و در تاریخ چهارم اسفند ماه سال 1364 در منطقه فاو در عملیات پیروزمند والفجر 8 در اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلوی مبارکش، به لقای حق پیوست پیکر مطهرش در بهشت شهدای روستای خور به آرامش ابدی رسید تا همیشه زمان، یاد آور عزت اسلام و مسلمین باشد.

سیری در کلام شهید

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی، و با رحمت بی پایان به تمامی شهدا، از صدر اسلام تا کنون و دعا و شفای عامل بر معلولین و مجروحین انقلاب، و بنام خدایی که حزب الله را آفرید، تا پشتیبان ولایت فقیه باشد.
ضمن عرض سلام به خدمت پدر و مادر عزیزم، آرزوی موفقیت از خداوند متعال برای شما خواهانم، که پدر و مادر عزیزم بعد از من هیچگونه ناراحتی نداشته باشید و برایم دعا کنید، که انسان یک روزی بدنیا می آید، و یک روزی از این دنیا خواهد رفت و چه بهتر که در راه خدا و برای خدا کشته شود. مادر عزیزم من میدانم که داغ جدایی سنگین است ولی همچون مانند دیگر مادران شهدا صبر و استقامت داشته باشید، پدر و مادر مهربانم من در این سن جوانی زندگی را بدست شما سپردم و رفتم، با همسرم بخوبی و با رفتار خوش برخورد کنید و با او به عنوان دختر خودتان رفتار کنید و زندگی را بعد از من به عهده خودتان بگیرید و با صفای دل و صمیمیت و با محبت و با قوت قلب زندگی کنید.
و شما ای همسر عزیزم در این مدت ازدواج اگر از این بنده حقیر اشتباهی سر زده، مرا ببخشید راضی باشید ، همسر گرامیم! بعد از من شما با پدر و مادرم به خوبی رفتار نمائید و در میان آنها با صمیمیت زندگی کنید که این دنیا ارزشی ندارد، همسر عزیزم تو هم همچون همسر دیگر شهدا صبور باش و مانند زینب کبری که داغ چندین برادر و برادرزاده دید همچون کوهی استوار بود ، و خدا را از یاد نبرید و مسائل اولیه اسلام نماز، روزه را بپا دارید.
خواهران عزیزم و برادر مهربانم از شما نیز طلب مغفرت می کنم که اگر از برادر کوچکتان حسین ناراحتی، و اشتباهی در مدت زندگیم رخ داده بود به بزرگی خودتان مرا ببخشید و امیدوارم که بعد از من هیچگونه ناراحتی نکنید ... و ادامه دهنده راه این حقیر باشید، که انشاء الله خداوند به همه شما صبر و اجر عنایت بفرماید .
خداحافظ شما

قربان حسین فلاحتکار
به تاریخ 64/11/15


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری