یاد یاران و دلتنگی از هجران
شهید «حسن گل گیر» در سال 1341، در خانواده ای زحمتکش و مذهبی در شهر تهران پا به عرصه هستی گذاشت . وی پس از سپری نمودن دوران کودکی در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و دوران تحصیل را در مقطع ابتدایی – راهنمایی – دبیرستان را در شهر تهران با موفقیت پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد گردید.
قبل
از پیروزی انقلاب اسلامی فعالانه در تظاهرات ها شرکت می کرد و پس از پیروزی انقلاب
عضو فعال بسیج شد و بعد از آن مسئولیت پایگاه شهید ذالفقاری را به عهده داشت . پس
از آن عضو رسمی سپاه گردید و فعالیت خود را در سپاه شروع نمود . با شروع جنگ
تحمیلی به صورت پراکنده در جبهه حضور داشت و بعد از آن در حدود هشت ماه مداوم به
همراه برادرش محسن در جبهه حضور پیدا کرد و در بهداری سپاه مشغول بود که در تاریخ چهارم
آذر ماه 1362 ، در عملیات والفجر 4 شرکت کرده و در منطقه عملیاتی «پنجوین» بر اثر
اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه به درجه رفیع شهادت نائل گردید و در بهشت زهرا
تهران در جوار سایر همرزمانش آرام گرفت.
نقل قول از خانواده شهید است که :
تعدادی
از همرزمان شهید پس از شهادت وی برای خانواده تعریف کردند که شهید پس از خاتمه کار
روزانه اش نزد بیماران بستری از جمله جانبازانی که چشم خود را از دست داده بودند
می رفت و برایشان کتاب می خواند.
فرازی از وصیت نامه شهید « حسن گل گیر نوش آبادی»
بسم الله الرحمن الرحيم
«خداوند کسی است که مرگ و زندگانی را آفرید تا شما بندگان را بیازماید که کدام نیکوکارتر است و او مقتدر و آمرزنده است.»
ای انسان! متوجه باش از این آزمایشگاه پر تلاطم رو سفید بیرون بیایی.
ای انسان! متوجه باش دنیا با زر و زیورش گولت نزند و خدای نکرده فردا روز قیامت با هوسبازان و روسیاهان محشور نشوی.
ای انسان! بدان که به قول قرآن ؛ بدانید که زندگانی دنیا بازی است و شوخی و تفاخر و فخر فروختن در اموال و اولادتان می باشد. دنیا کاروانسرایی بیش نیست شمایی که این وصیت را می شنوید و یا می خوانید بالاخره عمرتان به پایان می رسد، سعی کنید همیشه تقوی را پیشه خود سازید و عمرتان را بیهوده نگذارنید و فردا از شما نمی پرسند خانه چند طبقه داشته اید یا نمی پرسند چند تا ماشین و اولاد و چقدر اموال داشته اید، فردا از شما می پرسند که عمل صالح چقدر انجام داده اید و چقدر عبادت و بندگی خداوند بزرگ را کرده اید ؟ چند یتیم را نوازش کرده اید؟ خلاصه بگویم کار خیر چقدر انجام داده اید؟
مواظب خودتان باشید فردای قیامت اگر خلافی انجام داده باشید خلاصه شهدا و مجروحین و جانبازان از شماها پیش خدا و رسولش شکایت می کنند، می گویند اینان بودند که پایمال کننده خونهای انصار اباعبداله (ع) بودند.
مواظب باشید هیزم آتش جهنم، شماها نباشید. خداوندا! اگر مرتکب خطایی گشته ام از گناهان من رو سیاه در گذر که بخشش تو بزرگتر از گناه من است.
خداوندا ، اسلام عزیز را بر سراسر جهان طنین افکن بنما. خداوندا ، امام امت پیر جماران را تا ظهور حضرتت در پناه خودت حفظ گردان. خداوندا، پدر و مادر عزیزم شهید داده اند و مشقات و زحمات زیادی برای بزرگ کردن من و هدایت من کشیده اند به آنها صبر و بردباری بیشتری عطا کن و مادر عزیزم و پدر بزرگوارم بدانند که خلاصه همه از این دار فانی می رویم چه بهتر که در راه اسلام و به راه امام حسین (ع) برویم و امیدوارم که همسرم بتواند ادامه دهنده راه تمامی شهدا باشد و برادران و خواهرم هم همینطور.
دیگر به دوستان حزب اللهی که در سنگرها مشغول فعالیت هستند توصیه می کنم همیشه با هم باشند و یک دست و یک زبان تبلیغ اسلام نمایند. همیشه سعی کنید در زندگی گذشت داشته باشید اختلاف را که زمینه جدایی است کنار گذاشته و پیرو پیر جماران باشید .
زائرین آماده باشید کربلا در انتظار است
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
علمیان باز می گردانید و باید که خوب امانتداری می کردید که خیلی خوب امانتداری کردید شماها طالب حق هستید و مشغول ذکر حق هستید و به یاد حق هستید.
مادر جان! امیدوارم که بعد از شهادت من با گریه کردن خودت در مقابل حزب الله پیام خون مرا به تمام مسلمانان حزب اللهی برسانی همچون زینب قهرمان و دلاور باشی و مانند حضرت فاطمه با گریه از حق دفاع کنی ودر مقابل دشمن بخند تا هراس در دلشان افتد و خدا از عملت راضی شود ، ای پدر و مادر از هجرتان نالانم.
سلام بر دوستان مهربان و جنگنده حزب الله مستقر در سنگر مسجد و با سلام بر تمامی جان بر کفان حزب اللهی بسیجی، بسیجی و سپاهی و امیدوارم در رزمتان شکست ناپذیر باشید و محکم و استوار در راه الله بیاری روح الله پای خود را بر زمین بکوبید تا زمین بلرزد و لرزه بر اندام کفار بیاندازد.
سنگرهایتان را محکمتر از اول نگهدارید و مجال نفس کشیدن به کافران ندهید، ای دوستان باوفا من نرفتم سوی الله با دلی خونبار از هجر سرورانی همچون بهشتی ، باهنر ، رجایی ، دستغیب ، مدنی صدوقی و اشرفی اصفهانی و با دلی خو نبار از هجر یاران عزیزم همچون شهید داود، شهید امراله ، شهید ولی الله ، شهید حجت اله ، شهید محمد رضا، شهید شهاب تا جیک و همرزم عزیزم غلام عباس جمهوره ، برادرها دلتنگ شدم از هجر یارانم ، دلتنگ شدم از هجر سرورم حسین ابن علی(ع)، برادرها انتقام خون تمامی شهدای اسلام را بر هر نحو که شده از کفار بی ایمان بگیرید در تمام سنگرها از مسجد تا صحنه نبرد حق علیه باطل با تمام قوا بر آنها بتازید . در رزمهایتان جای هشدا خالی و نیز بدانید من همه معبودهای زمانم را کنار زدم و به خدای خود که خالق همه است پیوستم و خدا را بر همه آنها ترجیح دادم و قبل از اینکه بر آنها عشق بورزم به خدای خود عشق ورزیدم و اگر هم یاران را دوست داشتم به خاطر خدایی بودن آنهاست و نیز خدا به من عشق ورزید و این را بدانید که شهادت تنها یک باختن نیست بلکه یک پیروزی و یک انتخاب است.
چند توصیه :
در عزای من نوحه امام حسین (ع) و روضه امام حسین (ع) را بخوانید و به همان سنت قدیمی زنجیر زدن و بلند کردن علامت عزادرای کنید تا نام و یاد امام حسین (ع) روح مرا شاد کند و یاد او بیشتر زنده شود و لرزه بر بدن کفار بیفتد و نیز من افتخار کنم که در عزای من از سرور و سید شهیدان نام برده و یاد الگوی من بیشتر زنده شده است و نیز بر سردر خانه و مسجد و قبرم پرچم اسلام را برافرازید تا یاد شهیدان بر دلتان آید و وصایای آنها بر شما بازگو شود.
به یاد سرورم در ختمم ، مجالس سخنرانی بر پا کنید تا خدا خوشنود و مردم آگاهتر شوند و از امام اطاعت کنید و از انقلاب پشتیبانی کنید ، قدر پاسدارها و بسیجیان و بسیجیان را بدانید و مساجد را خالی نگذارید و در نماز جمعه و دعای کمیل حتما شرکت کنید و همه شما ها من را حلال کنید و در شهادتها بیشتر تبلیغات کنید.
امام را دعا کنید
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا
خدایا خدایا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
خدایا خدایا معلولین و مجروحین شفا عنایت فرما
به یاد تمامی خوانندگان وصیت نامه هستم اللخصوص (پدر و مادرم)
عذرمی خواهم که شما را زحمت دادم.
والسلام
التماس دعا
محسن گل گیر نوش آبادی
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری