«شهید مرتضی اینانلو» : هدف من دیدار خداست
نویدشاهد البرز:
شهيد «مرتضي اينانلو» در تاريخ دهم اسفند ماه 1340،در جنوب شهر تهران متولد شد. دوران كودكي را همانند ديگران سپري نمود وسالهائي از دوران تحصيل را درتهران و چندسالی را درشهر كرج گذراند. اوقات تعطيلات تابستان را نيز نزد يكي از خويشان خود به فراگيري مهارتهاي مكانيكي مشغول شد.
با اوج گيري انقلاب اسلامي ايران درسال 57 ، به مدت يك ماه به قم رفت و در تظاهرات و سخنرانيها شركت كرد و يك بارهم در آنجا دستگير شد ولي چون از وي مدركي دردست نداشتند او را آزاد كردند. شهيدمرتضي اينانلو پس ازپيروزي انقلاب مدتي درخطاطي و سپس درجهاد سازندگي مشغول بكار شد و با شروع جنگ تحميل به فرخ آباد رفته و در آنجا در قسمت تعميرات اتومبيلهاي ارتشي در پشت جبهه مشغول به كار شد اما دوست داشت كه درجبهه مستقيمأ با مزدوران بعثي بجنگد به همين دليل را ادارة وظيفه عمومي مراجعه كرد و دفترچه آماده به خدمت دريافت نمود اما تاريخ اعزام بهمن ماه سال60 بود ولي او صبرش لبريز شده بود و روحش به سوي جبهه پرمي كشيد.
او نمي توانست ببيند كه متجاوزين اين طور وحشيانه به ملت ما حمله ورمي شوند وخود در پشت جبهه بماند به همين دليل در اوائل تابستان از طريق بسيج به جبهه جنوب رهسپار گشت و پس ازبازگشت ازجبهه و پس از يك دوره آموزشــي به جبهه غرب كشور اعزام شد ودر تاريخ یازدهم شهریور 1360، در يك حمله به مزدوران بعثي مورداصابت گلوله دشمن قرارگرفت وبه آرزوي خود كه هماناشهادت بود رسيد و به لقاء الله پيوست.
شهید گرامی در وصیت نامه اش چنین می نویسد:
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر خانواده عزيز و گرامى و مسلمانان و انقلابى مبارز
(دوازدهم/تیرماه/60)
من براى اسلام و دفاع از ميهن اسلامى خود اعزام به جبهه شدم چون اسلام را دوست دارم، چون ميهن اسلامى خود را دوست مى دارم مى روم تا صدام و صداميان و مزدوران عراقى را از خاك خودمان ايران عزيز بيرون بكنم. من از پدر و مادر و خواهر و برادر خود مى خواهم كه اگر كار اشتباهى كرده ام مرا ببخشند. اگر پيروز شديم چه بهتر و اگر كشته هم شويم چون در راه اسلام كشته شده ايم باز هم پيروز هستيم و به گفته معلم شهيد دكتر على شريعتى كه مى گويد: اگر مى توانى بميران (جهاد) و اگر نمى توانى بمير ( شهادت). من هدفم رسيدن به لقاء الله است من براى خداوند و حاكم شدن اسلام عزيز عازم جبهه حق عليه باطل مى شوم.
(بیست وچهارم/ مرداد/1360 )
در اين موقعيت حساس شماها به نماز جمعه برويد و آگاهى بيشتر
داشته باشيد و با اين منافقين بايد كه مبارزه كرد و آنها را شناسائى و به برادران
پاسدار اطلاع دهید، آنها را بايد كشت تا آنها ما را با ترور و بمب گذارى به كشتن
ندهند. چنانكه يكى از برادرانى را كه با من بود را به شهادت رساندند يادش گرامى باد.
من اميدوارم كه براى خدا و اسلام و قرآن قربانى شوم و بتوانم از مزدوران و كافران عراقى نيز به هلاكت برسانم. انشاء الله بيارى خداوند متعال و السلام. خداحافظ مرتضى اينانلو
( اين وصيت نامه شامل دو قسمت است كه قسمت اول را به تاريخ دوازدهم تیرماه 1360، قبل از رفتن به جبهه جنوب نوشته شده و قسمت دوم كه به تاريخ بیست و چهارم مرداد ماه 1360، نوشته شده مربوط به قبل از عزيمت به جبهه غرب مى باشد.)
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری