انتخاب آگاهانه شهید در مسیر شهادت
نویدشاهد البرز:
بيستم شهريور 1340، درشهرستان تهران ديده به جهان گشود. پدرش محمدابراهيم، گلفروش بود و مادرش طاهره نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته مكانیک درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. یکم شهريور 1360، با سمت خدمه ضدهوايی در كرخه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وی در بهشت زهرای زادگاهش قرار دارد.
«شهید احمد امانی» در وصیت نامه متفکرانه خود چنین می نویسد:
به نام خداوند درهم كوبنده تمام ستمكاران؛
شروع به نوشتن وصيّتنامه از روي انجام تكليف شرعي به اين معنا كه مسلمان ميبايست حتّي مرگ خود را به نوعي به ديگران بشناساند انجام وظيفه كردم و وصيّتنامه را نوشتم.
من احمد اماني وصيّتنامه خود را در دو بخش نوشتهام كه به صورت زير ميخوانيد : ابتدا به اين موضوع ميپردازم كه چرا من به اينجا آمدهام؟ اي مادر و پدر عزيز و اي جمشيد و حميد و مريم جان، اين موضوع از نظر شما بسيار مهم است. از اين جهت كه شما بايد بدانيد اين مرگ من از روي آگاهي بوده است يا از روي اجبار و اين را شماها بايد نظر بدهيد. بايد به همه بگویيد كه من فقط و فقط بخاطر خدا و لاغير به اينجا آمدهام و جانم كه براي بعضيها بسيار عزيز و براي پاكباختگان شيوه انبياء و الله كمارزش است در اين راه از دست دادم و اميدوارم در اين راه باشم من روي تشخيص خودم نسبت به اوضاع و احوال موجود اين راه را انتخاب كردم.
اي مادر و پدر عزيزم! ميدانيد اين راه به چه قيمتي تمام ميشود؟ به قيمت ريختن خون بهترين فرزندان محروم جامعه، من دوستانم را كه دست و پاي خود را از دست داده بودند بلند كردم و تا به بيمارستان برسند شهيد شدند و شايد در آن لحظه عدّهاي به دنبال عيش و نوش خود بودند. مادر و پدرخوبم! اين انقلاب ما كه تا حدّ زيادي در بردارنده ی راه انبياء است به قيمت خيلي گزاف نگه داشته شده است و ميشود و اينها را ميگويم كه مبادا غم و اندوه و گريه در خودتان راه بدهيد، مبادا فراموش كنيد كه بايد زينبوار عمل كنيد، مبادا احساساتتان بر عقلهايتان غلبه كند كه آنوقت خون من هدر رفته است. برادران و خواهر عزيز! هرگز نماز را فراموش نكنيد و هميشه دعا كنيد و همراه دعا عمل. دعا كنيد كه امام خميني اين اسطوره مقاومت و شجاعت اين انقلاب را تا انقلاب مهدي (عج) هدايت كند. دعا كنيد و عمل كنيد تا اين اسلام و اين كشور از بين نرود و دعا كنيد كه هميشه اعمالتان مطهر از هرگونه كجيها باشد. هرگز به كسي اجازه زورگويي حتي به قيمت از دست دادن جان و مال و ناموس خودتان ندهيد. هميشه فكرتان را بكار اندازيد تا قرآن را بهتر بشناسيد تا حق را بيابيد و به ماديات اجر ندهيد كه بسيار خوار و ذليل و كمارزش است.
مادرجان! از اينكه بيست سال زحمت مرا كشيدي تشكّر ميكنم و بايد خوشحال باشي كه فرزندت در راه خدا رفت. خيلي دلم ميخواست كه قدری محبّتهايت را جبران كنم. پدر عزيزم! از اينكه نتوانستم برايت عصاي دست شوم ببخش. امّا اين راه برايم خيلي با ارزشتر بود و ميدانم كه شما هم از اين كار من راضي هستيد و ميدانم ديگر فرزندانتان را هم به اين كار تشويق ميكنيد. به همه ی دوستان و فاميل سلام برسانيد مخصوصاً جوانان كه آينده ساز اسلام و ايران هستند. از همه ی آشنايان اگر از من بدي ديدند طلب مغفرت ميكنم. مادرجان! اگر كسي احتمالاً پولي از من ميخواست از مقدار كمي پول كه پيشت دارم بهش بده ومابقي را آنطور كه خود صلاح ميداني خرج كن. و در پايان از خداوند متعال خواستارم تا از اشتباهات و گناهانم درگذرد و اميدوارم مرا اگر لياقتش را دارم با شهداي كربلا محشور سازد. احمد اماني
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري