شصت و دومین سالروز ولادت شهید قاسم آیگانی
چون بنده اين راه را با چشمانى باز و آگاهانه انتخاب كرده ام و به اميد خدا و با يارى خدا مى خواهم به هدف برسم انشاءالله و اميدوارم كه هم اكنون كه نزديكى معشوقم الله هستم شما پدر، مادر و برادرانم و خواهران عزيزم از من راضى و خشنود باشيد.و اما شما خواهران و برادران عزيزم منتظر آمدن من نباشيد چون بنده انشاءالله منتظر شهادت هستم و انشاءالله اميدوارم كه به اين فيض عظيم شهادت برسم...
انتخاب آگاهانه شهیدی از اروند رود؛ شهید قاسم آیگانی


نویدشاهد البرز:

"شهيد قاسم آيگاني در سال 1334 در روستاي آيگاني از توابع شهرستان كرج ديده به جهان گشود و پس از طي دوران كودكي در دامن گرم و پر مهر خانواده براي كسب علم به روستاي مجاور عزيمت نمود و تا كلاس 5 ابتدايي درس خواند و پس از آن به علت نبود امكانات از تحصيل باز ماند و ناچاراْ در كنار خانواده جهت تأمين هزينه و خرج خانواده مشغول به كار گرديد.

او اكثر اوقات فراغت را مشغول مطالعه كتب ديني و سياسي و علمي مي كرد.او در سال 54 به خدمت سربازي رفت و 2 سال بعد در سال 56 با خدمت خالصانه و صادقانه در سال 56 از خدمت ترخيص گرديد و سپس ازدواج نمود كه حاصل آن 2 فرزند است.

او در زمان اوج گيري انقلاب همگام با ساير مردم مبارز كه از ظلم وجود دستگاه ستم شاهي به ستوه آمده بودند، به پا خواست و لحظه اي او از تلاش باز نايستاد و در اكثر راهپيمايي ها و تظاهرات شركت داشت و تمام نيروي خود را وقف خدمت به انقلاب مي كرد و پس از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج در آمد و با منافقين و كودكان مبارز نمود.

او با شروع جنگ به عنوان سرباز 56 مدت 6ماه در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل خدمت نمود و سپس در بسيج آيگان و انجمن اسلامي فعاليت هاي چشمگيري داشت و در جريان جنگ بسياري از يارانش را از دست داد و خود نيز سرانجام در تاريخ بیست و چهارم بهمن 1364 در عمليات والفجر 8 در اروند رود به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاءالله پيوست.


وصیت نامه شهید گرانقدر قاسم آیگانی:

"يا ايها الذين امنوا هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم": " اى كسانيكه ايمان آورده ايد؛ آيا شما را در تجارتى كه شما را از عذاب دردناك نجات مى دهد، دلالت مى دهم.

حمد و ستايش خدايى كه حمد و ثناى گويندگان او را نمى رسد و كافى نيست حمد و ستايش پروردگارى را كه تمام شما و لشکر دنيا نمى توانند نعمت هاى او را شمارش كنند و حمد و ستايش و ثناى آن خالقى را كه تمام كوشش كنندگان نمى توانند، حق او را ادا كنند.

سلام و درود بر يگانه منجى عالم بشريت حضرت مهدى موعود (عج) و سالم و درود بر تمامى امامان بر حق و سلام بر پيامبر زمان ها نور چشم مان و امير و آدمان تمام مستضعفان جهان روح خدا در زمين و عصاى موسى در دست و كتاب محمد (ص) در دست و زبان و عمل در كام يعنى امام خمينى بت شكن قرن و سلام و درود بر شهداى صدر اسلام و انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى.

سلام گرم خودم را از وراى كربلاى خوزستان و ميعادگاه خون و جسم هاى متلاشى رزمندگان و مسلمانان ايران كه از فراز شيرهايى كه بانگ الله اكبر بر فراز آنها غوغا كرده و خانواده هاى ماتم زده و داغدار ولى در عين حال خروشان مى گذرد نثار تمامى ملت حزب الله و شهيد پرور.

و سلام بر پدر و مادر مهربان كه سالهاى فراوان عمر عزيز و گرانبهاى خود را براى بزرگ كردن من و تعليم و تربيت صرف نموديد.

درود بى پايان بر شما ها سلام من بر تو اى مادر كه جز اسلام چيز ديگرى را به من نياموختى و آنچه كه در توان داشتى، زحمت كشيدي ولى بنده جز سربار بودن كار ديگرى برايت انجام نداده ام و تو هميشه به من مهر ورزيدی و مرا شاد مى كردي. هر چند ديگر نمى توانم جبران اين زحمتهاى شما را بكنم ليكن از خداوند بزرگ مى خواهم كه عظمتى به شما پدر و مادرم عنايت بفرمايد و انشاء الله اجر اين زحمتها را در آن دنيا عطا بفرمايد.

اميدوارم كه انشاءالله خبر شهادتم را شنويد و اميدوارم كه خدا با اخلاص عمل نصيبم بفرمايد، پيراهن سياه نپوشيد و برايم گريه نكنيد كه دشمن شاد شود با خوشحالى دشمن را نابود و به ذلت بكشانيد.

چون بنده اين راه را با چشمانى باز و آگاهانه انتخاب كرده ام و به اميد خدا و با يارى خدا مى خواهم به هدف برسم انشاءالله و اميدوارم كه هم اكنون كه نزديكى معشوقم الله هستم شما پدر، مادر و برادرانم و خواهران عزيزم از من راضى و خشنود باشيد. و اما شما خواهران و برادران عزيزم منتظر آمدن من نباشيد چون بنده انشاءالله منتظر شهادت هستم و انشاءالله اميدوارم كه به اين فيض عظيم شهادت برسم.

انشاءالله خداوند مرا در جمع شهدا قرار بده و بدانيد كه تمام كسانيكه در سنگرهاى اسلام و در حريم جمهورى اسلامى دفاع مى كنند و هم اكنون نيز در حال دفاع هستيم چشم هايشان از شدت اشكى كه به عشق و خوف خدا ريخته مى شود صدمه ديده و اشكهايشان را از روزهاى فراوان و شكم هايشان از روزه هاى فراوان لاغر شده و لب هايشان از دعا خشكيده و چشمشان از بيدارى هاى شبانه زرد گشته اما به چهره هاى آنان همواره غبار پر طراوت تواضع نشسته بود آنان برادران من بودند كه اين چنين رفتند و به راستى سزاوار است كه من تشنه ديدارشان باشم.

اميدوارم كه با اصالتى كه داريد، راهم را ادامه دهيد. از خواهر مى خواهم مانند زينب (س) راهم را ادامه بدهد .

و سلام بر قائم مقام رهبرى ...و مقام روحانيت مبارز و در خط امام . پدر و مادر و برادر و خواهرم اميدوارم، گوش به فرمان امام باشيد و امام را آنطور كه هست بشناسيد نه آنطور كه خود مى خواهيد. مدت يك ماه روزه يك ماه نماز . اميدوارم كه اينها را اداءكنيد و از همه دوستان و آشنايان حلاليت مى طلبم بيشتر از اين وقت شما را نمى گيرم .


چند بيت شعر :

حبل متين عشق است فتواى رهبر * يا فتح يا شهادت بنوشته در سر ما

كى آيد دوباره فصل باد بهارى‌مهدى * تا بشگفت دوباره گلهاى پرپز ما



     منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده