درسی از وصیت شهیدی از فاتحان مهران بمناسبت سالروز شهادت
نوید شاهد البرز:
"شهيد غلامعلي اسدي" درسال 1346 دريكي ازروستاهاي ميانه درخانواده اي زحمتكش و مذهبي ومتدين ديده به جهان گشود و پس از طي دوران كودكي در آغوش گرم و پرمهر و محبت خانواده درسن 7سالگي به مدرسه رفت و پس از پايان دوره ابتدائي تا كلاس اول راهنمائي ادامه تحصیل داد و بعد از آن ازتحصيل دست كشيده و به كار كردن مشغول شد.
از آنجائي كه در زمان انقلاب سن و سال چنداني نداشت. فعاليتهايش پس ازپيروزي انقلاب شروع شد. او عضو بسيج شد و درصحنه مبارزه و كار و تلاش حضورداشت. او ازدواج نمود و درزمان جنگ تحميلي به عنوان پاسدار وظيفه به خدمات شايسته اي دست زد. اوبارها درجبهه هاي جنگ حق عليه باطل حضور پيدا كرد و پس از زرم بي امان با دشمنان بعثي و حماسه آفريني هاي بسيار دربرابر خصم زبون سرانجام در تاريخ 19/4/ 65 در عمليات كربلاي 1 در آزادسازي مهران مورد اصابت تركش قرار گرفت و دچار سوختگي بدن گرديد و به درجه رفيع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش را در امامزاده محمد به خاک سپردند.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
احسب الناس ان يتركول ان يقولوا امنا و هم لا يقنون
"آيا مردم چنين پنداشته اند كه بصرف اينكه گفتند ما ايمان بخدا آورده ايم، رهايشان كنند و بر اين دعوت هيچ امتحانشان نكنند" سوره عنكبوت آيه 2
بنام پروردگار جهانيان سلام بر رهبر كبير امام خمينى كه با رهنمودهاى پيامبر گونه اش ما را از ظلمت به نور هدايت كرد و با حركت حسينى خود جهان را بيدار و اسلام را زنده كرد. سلام به رهروان پاك و مخلص خدا سلام و درود به شهداى كربلا تا به شهداى انقلاب اسلامى ايران و لبنان. سلام به شهداى عزيزما بخصوص شهداى محراب آيت الله مدنى، دستغيب، اصفهانى، و صدوقى و باهنر و رجايى عزيز برادران و خواهران مسلمان وظيفه همه ما حفظ و نگهدارى اسلام و جهانى كردن انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى و طرفدارى از روحانيون اصيل و مبارز اسلام است كه شكست روحانيون شكست اسالم عزيز است. شما بدانيد اگر امروز فرزندى از دست مى دهيد، افتخارى براى خود ايجاد مي كنيد. اگر شما بچه هايتان را تشويق نكنيدو به جنگ با اين ابرقدرتها نروند و اسلام يا انقلاب ضربه ببيند روز قيامت جواب خدا را چه مى دهيد؟ شما مگر نبوديد كه عمرى را در روضه امام حسين (ع) شركت كرديد. هر دفعه با گريه و زارى گفتيد: اى كاش خدا ما روز عاشورا بوديم و امام حسين (ع) را يارى مى كرديم. اينجا وقتش است يارى حسين (ع) و يارى اين انقلاب و دفاع از اين انقلاب و اين اسلام عزيز است.
اگر اولاد امام حسين (ع) قد علم كرده اين امام امت اين قلب تپنده ملت شهيد پرور و ملت محروم جهان راه امام حسين (ع) را رفته ومى رود و شماها بايد ياريش كنيد. شما اگر خودتان توانش را نداريد، اولادهايتان را تشويق كنيد كه به جبهه ها بروند.
بيايد؛ حقيقت را درك كنيد كه اين دنيا فانى و رفتنى است، شماها كه مسلمانيد مى دانيد، آخرتى هست، روز قيامتى هست، بهشتى هست و جهنمى.
خوب بياييد؛ بهشت را براى خودتان بخريد. بيايد؛ اول دل از اين دنيا بكنيد دل از اين فرزند و مال و اموالتان بكنيد تا آنجا كه مى توانيد به اين انقلاب چه مالى و و چه جانى خدمت كنيد و نگذاريد كه دشمنان بر ما غلبه كنند.
انشاءالله كه خداوند اين سعادت را بر همه ما بدهد كه بتوانيم براى خدا باشيم. حالا كه موقعيت آن را پيدا كرده ام كه بتوانم در سنگر اسلام قلب امريكا و شوروى جنايتكار و دشمنان اسلام مرا نشانه بگيرم، افتخارى از اين بزرگتر برايم نيست.
خداوندا اگر مرا لايق مى دانى، شهادت را نصيبم كن كه شهادت نزد ياران خدا و امام زمان (عج) شيرين است، خدايا مرا يارى كن تا بتوانم وظيفه ام را كه تو بر عهده ام، گذاشتى به خوبى و آنطورى كه تو مى خواهى، انجام دهم. از پدر و مادر ناتنى ام و دلسوز و نيز همه دوستانم آشنايان حلاليت مى طلبم و طلب بخشش مى كنم.
شما اى مادر و پدر عزيزم اى خواهر و برادرانم و خويشانم اگر لياقت شهادت را داشتم و افتخار آن را يافتم بجاى گریه بر من افتخار كنيد مبادا با مرگ من خداى ناكرده نسبت به انقلاب و رهبر عظيم آن نور چشم امت شهيد پرور امام خمينى كه دشمنان حتى از نام مباركش وحشت دارد، ذره اى بدبين شويد بلكه هر چه قويتر و مصممتر همت كنيد تا فرزند ديگر حتى خودتان را نيز در اين راه فدا كنيد. پدر و مادر مى دانم كه در حدود 20 سال براى من زحمت كشيده ايد و دورى من برايتان دشوار است ولى چه مى شود كرد. اسلام در خطر است . آيا بنشينيم و شاهد تجاوز به ناموس و شرف خود باشيم ؟ نه به هيچ وجه هيهات من الذلت چرا كه ما پيروان سيدالشهدا امام حسين (ع) هستيم و تا جهانى كردن انقلابمان از پاى نمى نشينيم .
پس از شهادت من لباس سياه نپوشيد با افتخار بگوييد كه خداوند بزرگ خريدار پسر شما شده و جان او هديه اى است براى خدا و خط امام. پدر و مادرم مى دانم كه آرزوى زيادى برايم داشتيد، ولى خالقم اين شمع پروانه وجودم خواست تا در سنگر شرافت سعادتمندم فرمايد و درخواستم از ملت شهيد پرور اين است كه مكتب سرخ امام حسين (ع) را رها نكنيد و مى خواهم كه اگر حقى بر بنده گنهكار داريد، بر من ببخشيد. شايد خداوند ما را بيامرزد. مخصوصا از پدر و مادرم طلب بخشش مى كنم كه نتوانستم رضايت وجود مباركشان را فراهم كنم.
پدر جان! برادرانم! را در راه اسلام تربيت كن و به آنها قرآن خواندن را ياد بده اى پدر و مادر عزيزم و اى بستگانم مبادا از كشته شدن من در جبهه حق ناراحت باشيد كه فردا در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب (ع) را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود.
خدايا! مولايم من ضعيف و ناتوانم كه تحمل درد از دست دادن پاهايم را ندارم پس چگونه تحمل عذاب تو را داشته باشم.
خدايا! مرا ببخش از گناهانم درگذر تو كريم و رحيم هستى. خدايا بهشت را نصيب همه مسلمانان واقعى قرار بده.
برادران بسيجى و دوستان مهربانم! اگر از من بدى ديديد، مرا حلال كنيد و از شما طلب بخشش مى كنم و از شما مى خواهم كه راه سعادت بخش حسين (ع) را ادامه دهيد و سعى كنيد تا آخرين قطره خونتان از اسلام عزيز دفاع كنيد و حسين زمان را تنها نگذاريد و هميشه از او پيروى كنيد. من كه موفق به ديدارش نشدم و افتخار دست بوسى اش را نيافتم. اگر شما موفق شديد از طرف من نيز دست ايشان را ببوسيد. از يارى خمينى كبير تا نثار جانتان دست برنداريد. امروز امام نداى حق، قرآن را با كلمات ساده به من و شما مى فهماند و راه مستقيم راه سعادت و كمال را به ما نشان مى دهد.
هوشيار باشيد كه از راه او كنار نرويد، از خواهرم مى خواهم در زندگى خدا را فراموش نكند و در زندگى پاك و عفيف باشد. اميدوارم كه در زندگى و كليه امور خوشبخت و كامياب باشيد. خواهرم به مادرم بگو بعد از شنيدن خبر مرگ من خواهش مى كنم اشك مريز خواهرم تو نيز در سوگ من گريه نكن.
مادرم عاجزانه از تو مى خواهم كه مرا ببخشيد و حلال كن و دوست دارم كه هرگز بر جنازه ام نگريد و از اين بايت بخود افتخار كنيد.
از برادرانم مى خواهم كه اگر نتوانسته ام حق برادرى را به خوبى ادا كنم مرا ببخشند وحلال كنند . به كليه برادران بسيجى توصيه مى كنم كه سعى كنند، فرامين امام و ساير رهبران انقلاب را سرمشق كارهاى خود قرار دهید و همانطور كه امام گفت: امروز مسجدها سنگرند. سعى كنيد؛ هميشه سنگرها را پر كنيد تا جاى خالى ما هم معلوم نباشد.
اگر جنازه ام به دست شما رسيد؛ مرا در گلزار شهداء پيش بقيه شهداى شهرمان دفن كنيد. همسرم از خداوند مى خواهم به شما صبرى بده تا نبودن من را تحمل كنى و با حضور خودت عدم حضور من را از ديدگان اشكبار آنها محو كن. همسرم من اگر در راه خدا كشته مى شوم، كار بزرگى نيست بلكه وظيفه اى كوچك را براى خداى بزرگ انجام داده ام پس تو هميشه سعى كن، وظايفى را كه خداى بزرگ از تو خواسته است كاملا به جاى بياورى و با ياد شهيدان كربلا به قلب خود آرامش بده .
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
