شهیدی که وصیت می کند دارایی اش را به شب گرسنگان بدهند
نوید شاهد البرز:
"شهید عباس علی بدرلو" از جمله راهیان پر شتاب این کاروان نور بود که در بیست و یکم خرداد ماه 1347 در کرج در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد و در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و تا سال سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد وپس از آن مشغول کار و تلاش شد تا کمک خانواده باشد.
شهید که قلبش مالامال از عشق به انقلاب اسلامی و امام امت بود. برای دفاع از آرمان های مقدس و مکتب اسلام، ترک تحصیل کرد و با اصرار فراوان در برابر خانواده پس از طی یک دوره آموزشی فشرده در پادگان عازم صحنه های عزت و شرف و دانشگاه انسان ساز جبهه شد
تا در مقابل دشمن بایستد.
پس از چند ماه نبرد بی امان، در کنار شیران لشگر توحید از خود رشادتهای فراوان نشان داد و شاهد حماسه آفرینی همرزمانش بود.
سرانجام در تاریخ دهم تیر 1365 در عملیات کربلای 10 پس از رشادتهای فراوان توسط دشمن به شهادت رسید و به خیل منتظران حق پیوست.
وصیت نامه شهید عباس علی بدر لو
بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و ستایش مخصوص خدایی است که خواندن و نوشتن را به ما آموخت و به قلم و نوشته هایش سوگند خورد. سپاس خدایی را که هر کس از او روی برتافت با دست خود در هلاک خویش کوشید و به سوی او شتافت و سعادت ابدی یافت. حمد و ستایش بر او و به نعمت های بی پایانش که قطره ای باران و ریگ های بیابان شماره اش نتوانند کرد.
سلام و درود خدا به امامان و رهبران پایین نشینی که درس پیروزی خون بر شمشیر را خود در عمل، به دیگران نیز آموختند. و با سلام و درود به منجی عالم بشریت آقا مهدی موعود(عج) که تمام مسلمین در انتظار فرج او هستند و آرزوی انقلاب او را می کشند.
با سلام و درود فراوان بر امام عزیز امام خمینی
خدمت خانواده عزیزم سلام علیکم
پس از عرض سلام امیدوارم که راه من و راه همه شهدا را ادامه دهید. خدمت مادر
گرامی ام که با چه سختی ها مرا به این سن رساندی و به راه خدا اهداء کردی.
ای مادر مهربانم امیدوارم که شیر پاکت را حلالم کنی و اگر زیاد اذیتت کرده ام مرا ببخشی و حلالم کن. پدر گرامی ام اگر جلوی روی مبارک شما ایستاده ام، مرا ببخش و حلالم کن و از خواهرانم حلالیت می خواهم و از برادران بزرگوارم می خواهم که راه همه شهیدان را ادامه دهند و امام را دعا کنند.
الان ما عازم خط هستیم، نمی توانم وصیت کنم و چون خطم خراب است و وصیتی به برادر بزرگوارم اصغر دارم که باید قبل از شهادت بگویم. من دارایی چندانی ندارم اما همان اندازه دارم و شما از آن اطلاع دارید. آن دارایی من را به شب گرسنگان بدهید...
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری