درسی از وصیت نامه شهید محمد رضا دهقان
نویدشاهدالبرز:
"شهید محمد رضا دهقان" در دهم تیر ماه سال هزار و سیصد و چهل و چهار در شهرستان کرج دیده به جهان گشود. در دوران کودکی پسر آرام ومتین بود، فرزند اول خانواده بود. وضعیت زندگی خانواده در سطح متوسط بود. شهید دو سال اول ابتدائی را در شهر کرج در چهارصد دستگاه سپری کرد، بعد به دلیل تغییر شغل پدر به مدت دو سال در تهران اقامت داشتند.
وی به ادامه تحصیل خود را در تهران مشغول بود که بعد از دو سال بنا به تغییر شغل پدر به شهر کرج بازگشتند و در خیابان شهید صدوقی ساکن شدند. وی کلاس پنجم را در مدرسه آریا با موفقیت سپری کرد. شهید در دوران راهنمایی بسیار نوجوان پاکیزه و منظمی بود و با آن سن کم بسیار پرهیزگار بود. شهید دوران راهنمایی را با موفقیت سپری کرد. در سال سوم راهنمایی بود که پایه های انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره ) شکل می گرفت.
وی از اوان انقلاب در راهپیمایی ها و سخنرانیها شرکت می نمود .
شهید شبها با برادران دیگر تا صبح برای حفاظت اسلام و مردم در محل زندگی و حتی در قلمستان پاسداری می داد و بعد از پیروزی انقلاب در بسیج محل شرکت نمود و با شروع جنگ تحمیلی، وی علاقه داشت که در جبهه حضور یابد ولی والدین او مخالفت کردند تا اینکه در سال دوم دبیرستان بعد از پایان امتحانات با اجازه کامل والدین برای دیدن دوره نظامی بمدت 20 روز عازم جبهه کردستان شد.
البته بدون مرخصی و در این مدت به مدت 9 روز همراه با همسنگرانش در محاصره ضد انقلاب بود ولی به یاری خداوند توانستند که از محاصره نجات پیدا کرده و منطقه را پاک سازی نمایند. بعد از اتمام این مدت به مدت 15 روز به کرج بازگشت و بعد عازم منطقه سرپل ذهاب شد که مدت 3 ماه در قصر شیرین مشغول خدمت به انقلاب شد و از آنجا به سیستان و بلوچستان رفت و به علت بیماری بیش از 8 روز آنجا نماند و بعد از بهبودی بمدت 6 ماه در اندیمشک حاضر بود و در آنجا آموزش سلاحهای سنگین را دید.
در دورانی که به جبهه رفت و مشغول نبرد با متجاوزان بود به درس خواندن و کسب علم و دانش نیز مشغول بود .
شهید در تیپ محمد رسول الله و در حملات والفجر یک و دو و عملیاتی که در تپه طلاییه بود، شرکت داشت و به مدت یک ماه برای امتحانات سال چهارم به کرج آمد و مجددا به جبهه اعزام شد و با همرزمانش برای زیارت امام رضا (ع) به شهر مقدس مشهد رفتند و آنجا برای دیدن امام خمینی (ره ) به تهران آمد و فردای آن روز عازم جبهه شد و 20 روز دوره یادگیری توپ 106 را دید و به پادگان دوکوهه در اندیمشک رفت و در این مدت با خانواده خود ارتباط تلفنی داشت و والدین به ایشان می گفتند که برای مرخصی به کرج بیاید ولی او در جواب گفت: من که کاری نکرده ام .
فرازی وصیت نامه شهید
با سلام و درود بر آخرين ذخيره الهى حضرت حجت ابن الحسن و نايب برحقش امام امت خمينى بت شكن و بر شما امت حزب ا... و شهيد پرور ايران كه همواره پيرو رهبر عزيز و عاليقدر بوده ايد.
و با سلام بر پدر و مادر عزيزم كه همواره با رنج و مشقتها مرا بزرگ كرديد تا به اين سن رسانديد من از شما سپاسگزارى مى كنم و همواره از شما مى خواهم كه بعد از شهادت من هيچ ناراحت نشويد و افتخار كنيد و همواره صبر را پيشه كنيد كه خداوند مى فرمايد :
ان الله مع الصابرين ( همواره خدا با صبركنندگان است )
اما چند نكته ديگر است كه بايد با شما مردم حزب ا... و شهيد پرور در ميان بگذارم .
1- همواره پيرو رهبر عزيز و عاليقدر باشيد و همواره گوش به رهنمودهاى امام عزيز باشيد تا مبادا دشمنان اسلام در شما نفوذ كنند و خداى نكرده بخواهند، ضربه اى به اين انقلاب بزنند كه همواره اين انقلاب حاصل خون هزاران شهيد و معلول است و اگر ضربه اى به اين انقلاب بخورد بايد جوابگوى اين شهيدان باشيد كه در روز قيامت شهيدان شما را رها نخواهند كرد و شما در آنجا گرفتار خواهيد بود و از آنروز بترسيد .
2-دومين مطلبم اين است كه هيچوقت جبهه ها را تنها نگذاريد و در اين دانشگاه الهى شركت نمائيد تا دشمنان اسلام را از بين ببريد . اما كسانى كه مى توانند در جبهه ها شركت كنند و سخنان امام عزيزمان را كه فرمودند: رفتن به جبهه يك و اجب كفايى است را مى شنوند ولى نمى روند و در اين مورد بى خيالند آنها همواره پشت به اسلام و مسلمين كرده اند، پشت به امام حسين (ع) كرده اند. مگر شما نبوديد كه مى گفتيد: سكوت هر مسلمان خيانت است به قرآن، پس چرا در عمل ثابت نمى كنيد . مىدانيد اين چه چيز را نشان مى دهد، نشان مىدهد كسانى كه مى گويند ولى عمل نمى كنند منافق هستند .منافق فقط اين نيست كه بيايد ترور كند و بكشد در واقع از همين جاها ( كه پشت به اسلام است ) ريشه مى گيرد و به آنجا مى رسد، من ديگر عرضى ندارم و من كوچكتر از آن هستم كه براى شما ملت شهيد پرور صحبتى داشته باشم فقط اين مطلب را به عنوان تذكر بيان كردم. از كسانى كه اين وصيت نامه مرا مى خوانند و از من اذيت و آزار و بدى ديده اند مى خواهم كه مرا عفو كنند .
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .
والسلام عليكم و رحمة الله بركاته
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری