شهیدی که در ماه مبارک رمضان با لبانی خندان به مهمانی خدا رفت؛ شهيد ابراهيم باقري
نوید
شاهدالبرز:
"شهيد ابراهيم باقري" درتاريخ دوازدهم شهریور 1347 در خانواده اي مومن و متدين درشهرستان كرج ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را درسن 7سالگي شروع كرده و مشغول درس خواندن شد. تاپايان دوره ابتدائي را با موفقيت به پايان رسانيد ولي بعدها به علت مشكلات زيادي نتوانست به تحصيل ادامه دهد و درس را رها كرده و به كار مشغول شد. در زمان اوج گيري انقلاب او هم درميان انبوه جمعيت باجثه كوچكش شركت مي كرد و ايفاي نقش مي نمود. بعداز پيروزي انقلاب اسلامي به فرمان امام وارد بسيج شده و به دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي پرداخت و تا پاسي از شبانه روز در راه خدا فعاليت مي كرد. درپي شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران به سركردگي آمريكاي جهانخوار بود، براي دفاع ازمملكت اسلامي و كيان هستي براي رفتن به جبهه ها ثبت نام نمود و يك دوره آموزش فشرده نظامي را با موفقيت تمام كرد و به سوي ميدانهاي مردانگي و شجاعت پا نهاد. تا اينكه سرانجام در تاريخ بیست وششم مرداد 1365 مصادف با ماه مبارک رمضان در عمليات نفوذي منطقه عملياتي حاج عمران براثر اصابت تركش به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و پيكرمطهرش در امامزاده محمد كرج به خاك سپرده شد.
"وصیت نامه شهید ابراهیم باقری"
با سلام بر آقا امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر رزمندگان اسلام و شهدا صدراسلام و کربلا تا کردستان مظلوم و با سلام بر پدر و مادر مهربانم امیدوارم که در کارهایتان موفق و پیروز باشید و از شما تشکر می کنم که هجده سال برایم زحمت کشیدید و رنج ها را به جان خریدید. انشاالله که مرا از اعماق قلب حلال کنید.برادرانم ابوالفضل و رضا انشاالله که برادرتان را حلال می کنید مادرجان خواهرم را مثل یک شیر زن بزرگش کن که برای جامعه مفید باشد نه اینکه خدای ناکرده ننگ جامعه باشد. برادران عزیز راه مرا ادامه دهید که ادامه دادن راه شهدا زنده کردن اسلام است. راستی از کردستان بگویم کردستانی که شهیدان زیادی مثل منصور رجبی، علی دریانورد، علی شوانه، بروجردیها و سید جواد و دیگر عزیزان را دارد.
از خداوند متعال می خواهم که روز دفنم لبهایم خندان باشد و مرگم شهادت و شرافتمندانه باشد. پدرو مادرم به خدا عاشق شهادت هستم و افتخار می کنم که انشاالله در روز قیامت مرا رو سفید نموده و ببخشاید هرگز برایم گریه و ناله نکنید و به یاد شهیدان گمنام باشید که مادرانشان آنها را ندیدند تا در دنیای دیگر شما عزیزان را شفاعت می کنم. از تمامی دوستان و همشهریان و همسایگان حلالیت می طلبم،پدر و مادر مرا حلال کنید.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری