درسی از وصیت نامه شهید محمد یاسایی؛ در تربیت اسلامی فرزندان بکوشید
نوید شاهد البرز:
"شهید محمد یاسائی" در تاریخ هشتم اردیبهشت 1343 در شهرستان کرج در خانواده ای مذهبی و با ایمان دیده به جهان گشود. دوران طفولیتش را در دامان مادری پاک و عفیف و پدری دلسوز و زحمتکش سپری کرد. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و تا سال دوم نظری ادامه تحصیل داد.
تابستانها به کار کشاورزی مشغول می شد. بعد از مدتی برای فراگیری علوم دینی در سال 1360 به اتفاق چند نفر از دوستانش عازم شهر خون و قیام گردید و شروع به تحصیل دررشته حوزوی کرد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به خاطر عشق و علاقه به امام به عضویت بسیج درآمد و ضمن تحصیل به دفاع از آرمانهای مقدس اسلامی هم مشغول بود. پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران جبهه ها را واجب تر دانست و به سوی میدانهای نبرد شتافت و به مقابله با مزدوران بعثی پرداخت تا اینکه سرانجام در تاریخ بیستم اردیبهشت 1361 در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس در منطقه دار خوئین بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل گردید و پیکر مطهرش در امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.
اشهد ان لا الله الا الله و محمد صلي الله عليه و آله رسول الله و علي ولي الله يا مهدي ادركني عجل علي ظهوره.
اكنون كه به جبهه رفتم، دليلش را لزوم خود و امثال خود در اين محل ميديدم. جبههاي كه از اسلام و قرآن دفاع ميكند. از رهروانت مسلمان شيعه دفاع ميكند جبههاي كه دفاع آن از كشور و از ناموس مهمتر است. حال كه ان شاءالله شهيد شدم به پدر و مادرم اعلام ميكنم كه اين نعمت را شكر زياد كنيد و قرباني هم بكنيد. گريه شما گريه ضعف نباشد، گريه خشم و شادي باشد.
پدر
و مادرم در تربيت محسن و شكوه كوشش زياد كنيد، هر چند آنها فكرشان ميرسد اما همیشه بعنوان راهنما چراغ راهشان باشید و روشنگر راهشان باشید.اجازه ندهید تهاجم فرهنگی بچه های ما را به بیراهه بکشاند و ارزشهای ما به فراموشی سپرده شود.
به مصطفي بگوييد: بچه پسر اولش را "محمدمهدي" نامگذاري كند. از خواهرم هم ميخواهم كه در تربيت اسلامي فرزندانش بكوشد. در خلاصه امام را دعا زياد كنيد كه آيندگان قدر اين نعمت بزرگ را خواهند فهميد. چيزي هم اگر دارم، خودمان هر طور ميدانيد، عمل كنيد. اكنون شب جمعه و شب تولد نور بزرگ حضرت علي(ع) و شبي كه جمعه قبل حضرت امام پيروزيها را در كربلا نويد داد. بهبه چه شبي ما اكنون آماده حمله هستيم ديگر در آينده نميدانم چه ميشود خدايا اين بنده كوچك گناهكار را ببخش و از اين دنيا ببر و عاقبت بخيرم كن. از دوستان و آشنايان ميخواهم در مراسم تشييع جنازه و ختم شركت كنند مخصوصاً آقاي واحدي و اميني آقا رضا ساساني و حسين اوببي و ديگران تشكر كنيد. والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. محمد ياسائي 16/2/61 ساعت 5/8 شب اين نامه در نيمه روشنايي با عجله نوشته شده است با پوزش.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری