دشمنان بدانند ما شهادت را همچون مادر که فرزند را در آغوش می گیرد می پذیریم

نوید شاهد البرز:

شهادت، جانمايه انقلاب اسلامي است و قوام و حيات نهضت ما در خون شهيد است.

شهيد منتظر مرگ نمي‌ماند، اين اوست که مرگ را برمي‌گزيند. شهيد پيش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بيايد، به اختيار خويش مي‌ميرد و لذت زيستن را نيز هم او مي يابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتي آني به خود او وانمي‌گذاردش و خود را به ريسمان پوسيده غفلت مي‌آميزد.

شهادت مزد خوبان است.

روي شانه ي غيرت ياد جبهه ها مانده ست

مرگمان اگر ديديد پرچمي رها مانده ست

رفته اند اما نه! کوله بارشان باقي ست

بر زمين نمي ماند ، شانه هاي ما مانده ست

"شهید حسین افشار" در اول فروردین 1341 در تهران و در یک خانواده متوسط ولی مومن به اسلام دیده به جهان گشود. از همان دوران کودگی شیفته اسلام وائمه اطهار بود. دردوران بارور شدن انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی فعالیتی گسترده داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به سازمان فدائیان اسلام پیوست. در بدو شروع جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به جبهه های حق علیه باطل شتافت و حدود یکسال در آنجا ماند. سپس به خدمت سربازی فرا خوانده شد و ادامه نبرد خویش بر علیه این کافران مزدور را در لباس مقدس سربازی ادامه داد و در تمام مدت خدمتش در جبهه های نور علیه ظلمت ماند تا اینکه در تاریخ1362/7/14  در سری عملیات والفجر در غرب کشور دعوت حق را لبیک گفته و به آرزوی دیرینه خویش که همان شهادت فی سبیل الله بود، رسید و به خیل شهیدان به خون خفته انقلاب اسلامی پیوست .

فرازی از وصیت نامه شهید :

بسم رب الشهداء و الصدیقین

این وصیت نامه را بر حسب وظیفه شرعی که دارم، برای خانواده ام و همچنین ملت قهرمان و شهید پرور ایران می نویسم.

ملت ایران قدر امام امت را بدانید و اوامر او را کاملا" و با دقت انجام دهید و با جان و دل همیشه او را دعا کنید. اوست که ما به شرف وعزت رساند و راهنمائی های اوست که ما را از طاغوتها دور نمود و به توحید و یکتا پرستی نزدیک کرده است .

مردم غیور ایران خدا را شکر کنید که چنین امامی را به ما داده است منافقین را سرکوب کنید با هر چه قدرت در بدن دارید که این منافقین که اصلا" خدا را نمی شناسند، قلب امامان را بدرد آورده اند. اینها دم از خلق و فرد می زنند ولی هیچگونه دغدغه ای حتی درباره آنها ندارند که اینگونه بهشتی و بهشتیها را به شهادت می رسانند. آنها نمی دانند که ما از شهادت باکی نداریم و شهادت را همچون مادری که فرزندش را در آغوش می گیرد در آغوش می گیریم . امید است که د رجبهه شهادت نصیبم شود. ان شاء الله که اگر شد فبها و گر نه در پایان جنگ اگر چنانچه آثاری از منافقین و کفار باشد، قاطعانه انتقام خون 70 و اندی شهید مظلوم را خواهم گرفت و این ظفر جنگ و آن ظفر پاکسازی را تقدیم امام بت شکن قرن بیستم خواهم کرد .

پدر و مادر مهربانم اگر شهادت نصیبم شد، برای من گریه نکنید، که این راه، راه پاک حسین ابن علی (ع) است و از شما میخواهم که هر وقت در صف دشمن شکن نماز نشسته اید از خدا بخواهید که به شما صبر و استقامتی دهد که بوسیله این صبر و استقامت پشت ابر قدرتها و منافقین وتمامی ضد انقلابیون به لرزه در آید . برادرم از تو می خواهم که در یک دست قرآن ودر دست دیگر سلاح بر زمین افتاده مرا برداری و همچون شیری سینه دشمنان اسلام را بدری امیدوارم که مرا حلال کنی . خواهرانم از شما میخواهم که برای من گریه نکنید لباس مشکی نپوشید که گریه مفهومی ندارد و راهی که من رفته ام یقین دارم که راه راست است و راه سعادت. امیدوارم که مرا حلال کنید .

پدر و مادرم و پدر ومادرانی که شهید تقدیم اسلام نموده اید نگران نباشید که راهی که فرزندانتان گذرانده اند، راه پاک و راه حسین است و همچنان ادامه دارد، امیدوارم که مرا حلال کنید .

کودکانی که پدرتان را در را ه اسلام از دست داده اید ناراحت نباشید که راه پدرتان ادامه دارد امیدوارم که شماهم چنان راه حسین گونه آنان را ادامه دهید .

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاة