بهشت زهرا لحظه تحویل سال، نقش رهایی داشت از این دنیا بسوی ابدیت
يکشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۳
امروز كه مصادف با عيد نوروز در ايران ميباشد، مادران و خواهران و برادران و فرزندان شهيدپرور ايران در شهيدآباد بهشت زهرا جمع گشتهاند تا عيد خود را به شهيد خود تبريك بگويند...
نوید شاهد: بغضهای حقیر ما، روبروی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛ با شما شقایقهایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟
واژه٬های خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبروی شما ضجه بزنند. اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجرههای خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژهای یافت نمیشود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلمهای ما بوسه بر عطر پرواز نزدید!
هر روز و هر شب، خاکریزها، با اشکها و دعاهایتان گره میخورد. شما، درشتناکی شب را با تکبیرهای فاتحانهتان درهم می شکستید و روزهای سنگر را سپیدتر از بالهای کبوتران میکردید.
شهید محمد قوطاسلو فرزند یوسف در تاریخ بیست وهشتم اسفند 1344 در شهر"میانه" از یک خانواده مومن و مذهبی دیده به جهان گشود وی دوران کودکی خویش را در کنار آغوش گرم کانون خانواده سپری نمود تا اینکه روزهای فراگیری علم را آغاز نمود و جهت کسب دانش و معرفت به مدرسه رفت و تحصیلات ابتدایی خود را در همان محل سکونت خود سپری نمود و پس از چندی به همراه خانواده به کرج نقل مکان نمود و جهت امرار معاش زندگی به شغل کارگری پرداخت تا از این طریق توانسته باشد یکی از چرخهای اقتصاد این کشور را به حرکت در آورد.رشد و پیشرفت کشورش آنقدر برایش اهمیت داشت که کمر همت ببندد ودر راه سازندگی ایران بنوبه خود خدمت کند. وقتی دشمن بعثی به کشورش حمله کرد ، اوسرباز بود و در سال 1365 به خدمت مقدس سربازی فرا خوانده شد و رفت که زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی به کشورش ورهبرش خدمت کند. شهید محمد قوطاسلو از طریق ارتش به جبهه اعزام شد .بعداز یکسال نبرد جانانه ، سرانجام درهیجدهم اسفند 1366 وقتی که با لشکر 21 حمزه اعزام شده بود، در منطقه عملیاتی زبیدات بر اثر اصابت ترکش دشمن به فیض شهادت ، نائل گردید . روحش شاد و راهش پررهرو باد.
دستنوشته شهید محمد قوطاسلو:
عيد بر سر مزار گلگون كفنان در شهيد آباد بهشت زهرا
السلام عليك يا بقيه ا... السلام عليك يا ثار الله السلام عليك يا جنود ا...
طهران بهشت زهرا ساعت 7 بامداد روز دوشنبه فروردين ماه 1362
امروز كه مصادف با عيد نوروز در ايران ميباشد، مادران و خواهران و برادران و فرزندان شهيدپرور ايران در شهيدآباد بهشت زهرا جمع گشتهاند تا عيد خود را به شهيد خود تبريك بگويند و در ساعت تحويل بر مزارآن عزيزان باشند طهران يكپارچه در بهشت زهرا جاي دارد و ساعت تحويل سال در بهشت زهرا به صدا در ميآيد با نالههاي جانسوز مادران با اشك ديده يتيمان با قلب دردناك پدر كه حاكي از داغ جواني ميباشد. امسال بهشت زهرا واقعاً بهشت بود . بهشتي كه با فرشي از خون پوشيده شده بود. بهشتي با صداي الله اكبر، بهشتي با صوت طنين افكن صلوات، بهشتي كه با گل وجود پدران و مادران تزئين شده بود. بهشتي هر وجب خاكش ناله بود و صداي تكبير بر سر مزار شهداي مطهر كربلاي ايران، جماعتي با احترام اما با ديده حسرت كه چرا خود جزء آسماني باشند. حاضر ايستاده بوديم و در ساعت تحويل بر حال اين مادران و يا اين شهيدان ميگريستند. بهشت زهرا گل بود و گلاب حسرت و لاله كه بر قبر فرزند عزيزش نقش رهائي داشت. نقش رهائي از آن دنياي بيخاصيت به سوي ابديت. ساعت تحويل سال نزديك ميشد، بهشت زهرا يكپارچه ميگريست. چرا كه در اين بهار آزادي جاي شهدا خالي است بر سر قبر 72 تن از ياران امام دعاي توسل خوانده ميشود . عجب عظمتي عجب شوكت و در كدامين مكتب چنين است كه امت خود را در ساعت تحويل سال بر سر مزار بفرستد اين كدامين مكتب جز مكتب اسلام است كه بوسيله ايمان مستحكم و بوسيله خون شهدا تداوم مييابد. جسمهاي خاكي انسان براي زمين و قلب هاي بصيرت در دل خاك و بر كنار تنها جگرگوشه خويش. آه كه چقدر حسرت آور است. آه منظره، منظرهاي كه حتي ديدن آن نيز لياقت ميخواهد. پدر و مادرش افتخار ميكنند كه شهيد دادهاند، تنها فرزند خود را كه چندان سني از او نگذشته بود، در راه خدا فدا كردند. خواهري كه افتخار ميكرد كه شوهرش بعد از دو ماه ازدواج به درجه رفيع شهادت نائل گشته بود آيا همين بس نيست كه دو دست تحير بر سر بزنيم و واي حسين گوئيم؟ آيا همين بس نيست كه در كناري بايستيم و حسرت جدا بودن از امت اسلامي را بخوريم؟ خير باز هم كم است. چرا كه ما لياقت شهادت را نداريم كه هيچ، بلكه لياقت خانواده شهيد بودن را هم نداريم. اي مادران اي پدران اي خواهران اي برادران اي بچهها كه پدر از دست دادهايد و اشك يتيمي را بر گونه خويش جاري ساختهايد اي همسر شهيدي كه بر مزارشوهرت اشك ميريزي. بپا خيز و بنگر، از جاي خود حركت كن و ببين كه اين چيست كه اين خون به پايش شده است؟ اين چيست كه اسلام را احياء كرده است؟ بلند شو و اشك ديدهاتفاقاٌ را پاك كن و دست كودك يتيمت را فشار ده و با صداي بلند فرياد بزن كه يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر اليل والنهار يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال با كمال شجاعت برخيز و روي بخدا كن و دستهايت را به سوي او دراز كن و عيدي خود را به خدا خود ببخش و از خداي درخواست عيدي كن آري بخواه از خدا كه عيدي تو را بدهد چرا كه تو شهيد پروري. تو وابسته به يك شهيد هستي. اي بشريت انساني كه به بلنداي قامت قيامت و به ژرفاي عشق و عبوديت و به پهناي فرداي قيامت هستيد، دستها را به سوي آسمان بالا بريد و عيدي خود را از خداي خود طلب كنيد. طول عمر امام، فرج امام زمان، پيروزي رزمندگان، قبولي طاعات حاجات ديگر. آري اي برادران بهشت زهرا يك كشور است.
نظر شما