راه شهيد چيست؟

نام شهید: هوشنگ ابوالحسنی

فرزند: تیمور

تاریخ تولد:1340

تاریخ شهادت: 1362/12/03

محل شهادت: طلائیه جزیره مجنون

نام عملیات: خیبر

نشانی مزار:بهشت زهرا (س) -تهران

بسمه تعالى

با سلام به آنكه بيشتر از جان دوستش دارم، همان آزاد كننده انسان ها پير جماران بت شكن زمان امام خمينى(ره) كبير. و با سلام به امت مسلمان مبارز كه كمر يزيديان زمان را شكستند و سلام به مادر و پدر و برادر و خواهرانم كه هر چه هستم از آنجا برخاسته ام.

از آنجا كه هر فرد بايد وصيّت نامه اى داشته باشد از اين رو دست به قلم مى برم. در آغاز شهادت مى دهم كه خدا يكتاست و همتايى ندارد، بى شريك است و از هر عيب و نقصى مبراست و شهادت مى دهم كه محمّد (ص )رسول اوست و آخرين رسولان است و بعد از او دوازده امام كه اولين آنها على (ع ) و آخرين آنها مهدى (عج )كه در غيبت است مى باشد، كه خداوند فرج او را نزديكتر سازد و شهادت مى دهم امام امت نايب و جانشين او در زمين است...

در مورد محل دفنم: بر اين عقيده ام كه اين مهم نيست كه جسم آدمى كجا باشد در زير خاك و خوراك مور و يا در روى خاك در بهترين كاخ ها اين مهم است كه در كجا و در چه حالت سير كند پيش خدا باشد يا نزد شيطان هر جا باشد جسمم را بدست خاك بسپاريد، خدا خود داند كه با روحم چه كار كند.

بدانيد اگر به افتخار شهادت رسيدم آگاهانه اين راه را قبول كرده ام شهادت براى من همچون پرواز كردن است پرواز به قله بلند هستى آيا شما پرنده را از پرواز كردن مى ترسانيد؟ دلم مى خواهد ياران بدانند براى چه اين راه را انتخاب كرده ام بايد بدانند كه من نه براى طمع بهشت و نه از ترس دوزخ اين راه را برگزيده ام بلكه بايد در يك كلمه بگويم علّت آن عشق به الله است. عشق به معشوقم ، معبودم به مقصودم و به اميدم. آرى ايـن عشق است كـه پـروانه را وا مى دارد كه گرد شمع بگردد تا بالش بسوزد و اين سوختن از عشق است.آرى من هم به گرد محبوبم مى گردم و مى گردم تا گلوله اى سينه ام را بسوزاند.

خدايا! دلم مى خواهد به دست بدترين مردمان كشته شوم تا شايد گوشه اى از بار سنگين گناهانم را بگيرد. خدايا دلم مى خواهد بعد از مرگم كسى باشد كه راه نيمه رفته ام را ادامه دهد و به اين خاطر است كه مى گويم شهيد گريه كننده نمى خواهد بلكه دنبال كننده مى خواهد كسانى را مى خواهد كه نه تنها به حرف و هنگام گريه بلكه در ميدان عمل و ميدان مبارزه راهش را ادامه دهند و اما اينكه راه شهيد چيست؟ هر مسافرى قصد رفتن سوى معبود را دارد از ياران مى خواهد كه دنباله رويش باشند بايد بگويم راه شهيد راهى است كه از خاك بسوى الله مى رود از نيستى به هستى و به سوى كمال مطلق مى رود. شهيد است كه با خونش گواهى مى دهد باطل رفتنى است، و حق ماندنى و خوشبخت كسانى كه در اين راه گام مى نهند باشد كه ياران يار باشند. ديگر آنكه بدانيد دنيا و متاع آن همه فانى است جز خدا، پس ما كه اين را مى دانيم چرا اين قدر به دنيا چسبيده ايم چرا اينقدر به اين دنيا دل بسته ايم انگار نه آن كه بايد روزى سوى پروردگار مان برويم از من به شما از علاقه به اين دنيا كم كنيد و علاقه تان را سوى خدا متوجّه كنيد. و اين جمله را هم به مادرم مى گويم:

مادر! مى دانم كه در فراقم بسى گريه ها خواهى كرد و مي دانم كه براى تو گفته هايم سخت و درد آور است. مادر مردن حق است ولى من شهادت را انتخاب كرده ام در فراقم گريه بكن اما گريه ضعف و درماندگى هرگز گريه از روى ناراحتى بله ولى گريه ضعف نه. مادر! از خدا برايت طلب صبر مى كنم بمان و بعد ازمن فريادم را بگوش خفتگان خواب آلود برسان و هر جا رفتى بگو براى چه كشته شدم پيام خونم را برسان كه غير از اين اگر كارى كنى باعث عذابم مى شوى.

در آخر مادر و پدر و برادران و ياران شما را بخدا قـسم مى دهم كه از راه امام و روحانيّت خارج نشويد اين انقلابى كه اين همه خون نثارش شد بايد بماند. خدايا افتخار شهادت را نصيبم كن هر چند كه خود مى دانم لايق آن نيستم ولى تو مهربان و بخشنده هستى، خدايا به آنان كه هنوز در خواب غفلت و فراموشى هستند از نور ايمانت در قلب هاى تاريك شان بتابان. خدايا به ما توفيق بندگى و اطاعت از خودت را عنايت بفرما. خدايا به رزمندگان ما نصرت عطا بفرما به مجروحين ما شفاعت عنايت بفرما، خدايا خودت از گناهان ما بندگان ناشايست در گذر. به اميد پيروزى حق عليه باطل به رهبرى امام زمان و نايب بر حقش امام خمينى(ره) همگى شما را به خدا مى سپارم، باشد كه پاسدار دين مان باشيم و پاسدار خون شهيدان مان.

والسلام على من التبع الهدى

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری