سیری در کلام سردار شهید نجی اله نقدی؛ اگر جوانى منحرف است او را به صراط مستقيم دعوت كنيد
شهید نجی الله نقدی فرزند نبی الله در روز اول فروردین 1342 در اشتهارد کرج متولد شد، پس از اخذ دیپلم در سال ۶۵ به استخدام آموزش و پرورش در آمد، او یکی از افراد فعال و حزب الهی بود و در طول مدت جنگ بارها به جبهه رفت که آخرین اعزامش به منطقه جنوب پس از نبردی بی امان به عنوان فرمانده گردان در روز چهاردهم تیرماه 66 در عملیات نصر۴ بر اثر اصابت ترکش در منطقه عملیاتی ماووت به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
سیری در کلام شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
* ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون *
با درود و سلام بيكران به ارواح طيبه شهداى اسلام از هابيل تا شهداى كربلا و از شهداى كربلا تا همين لحظه و سلام به سالار شهيدان ابى عبدالله الحسين (ع) و سلام ناقابل ما خدمت ولى الله الاعظم ارواحنا له الفداء و سلام بر رهبركبير انقلاب اين پير جماران و بر هم زننده ظلم و جنايت.
اى خداى بزرگ تو خودت در لحظه
ی حسّاس شاهد هستى كه اين وصيّتنامه را مى نويسم و هيچ لياقت شهيد شدن در راه خودت
را ندارم. فرمودى كه نااميدى، كفر است فقط
و فقط از تو مى خواهم كه اين فيض عظيم را نصيب حقير بگردانى. در اينجا كه آخرين
لحظات عمرم را مى گذرانم خواستم چند وصيّتى هر چند لايق نمى دانستم براى امّت حزب
الله و پدرم و مادرم و خواهرانم و برادرانم بكنم. امّت شهيد پرور! شما را به آن
خدايى كه مى پرستيد و در مجلس حقير شركت مى كنيد دعا كنيد كه گناهان كبيره و صغيره
اى كه در اعمال ما هست خداوند عفو كند و با شرمندگى به آن دنيايى كه انبياء و ائمّه
ی اطهار و تمامى شهيدان هستند نرويم. جوانان! نماز را بر پا داريد كه همين نماز ما
را به جهاد و صبر و استقامت و پايدارى دعوت مى كند. برادران! اگر در راه مقدّس
جهاد كرديد و همان آيه ی قالوا ربنا الله را گفتيد و صبر و پايدارى و استقامت
كرديد پيروزى نزديكتر مى شود و اين وعده ی خدا است. و اگر خدایى نكرده در اين جهاد
شركت نكرديد و جبهه را پُر نكرديد فرداى قيامت چه جوابى به اين شهيدان و ابا
عبدالله الحسين (ع) مى دهيد؟
برادران و خواهران! اگر جوانى منحرف است او را به
صراط مستقيم دعوت كنيد و امر به معروف و نهى از منكر و تولّى و تبرّى را نصب العين
خود قرار دهيد و هميشه به ياد خدا باشيد و براى رضاى خدا قدم برداريد. مادران!
خواهران! پدران! جلوى فرزندانتان را براى جبهه رفتن نگيريد بگذاريد به جبهه بروند
و كفر و فتنه را نابود كنند مگر جوانهاى شما از على اكبر زهرا (س) عزيزترند و شما
بايد فرداى قيامت در محضر خدا جوابگو باشيد. امّت حزب الله! هيچ موقع از امام و
روحانيّونى كه در خطّ رهبرى و ولايت فقيه هستند جدا نشويد و اين امام عزيزمان بود
كه ما را به راه راست هدايت نمود و از گمراهى نجات داد. پدرومادرم! برادران و
خواهرانم! اگر من در اين راه مقدّس شهيد شدم و اين فيض عظيم نصيب من شد بدانيد كه
من خودم از خدا خواسته بودم و همه ی ما امانتيم و امانت بايد به صاحبش برگردد. *
انا لله و انا اليه راجعون * و چه خوب است كه در راه خودش جانمان را فدا كنيم.
مادرخوبم! مى دانم سالها بى خوابى كشيدى تا فرزندت را بزرگ كردى و من نمى توانم
جوابگوى آن همه زحمات شما باشم ولى مادر مهربانم زياد بى تابى مكن و اگر گريه مى كنى
به ياد سالار شهيدان ابى عبدالله الحسين (ع) گريه كن. با اين همه زحماتى كه هر دوی
شما براى من كشيده اید از خداوند مى خواهم كه به شما در آخرت و در روز قيامت اجر و
پاداش عطا كند.
خواهرانم! شما را به زينب (س) سوگندتان مى دهم مثل ایشان صبور و همانند كوه استوار باشيد. زياد گريه نكنيد و زينب وار جلوى دشمنان بايستيد و با حفظ حجاب خود مى توانيد ادامه دهنده ی راه شهداى اسلام باشيد. برادرانم! مبادا شهادت من زياد موجب ناراحتى شما شود و اگر شما خواستيد به جبهه برويد زياد مادرمان را ناراحت نكنيد و سعى كنيد كه او را راضى كنيد و بعد به جبهه برويد. از مادرعزیزم مى خواهم كه جلوى ایشان را نگيرد وهدف شما ازرفتن به جبهه اين نباشد كه براى انتقام خون اين حقير به جبهه برويد بلكه فقط و فقط براى رضاى خدا قدم برداريد و روانه ی جبهه شويد تا باشد كه خداوند رحمان از همه ی ما راضى و خشنود باشد. در پايان پدرومادرعزيزم! اگر جنازه ام به دستتان رسيد كه در امامزاده دفن كنيد و اگر نرسيد بدانيد كه خواست و مشيّت خداوند بوده است. خداحافظ تا روز قيامت.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری