شهید «سعید امیدی»: بهتر از شهادت چیست؟
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سعید امیدی» اول فروردین 1346 در اشتهارد در کرج در خانوادهای مذهبی و مؤمن و زحمتکش دیده به جهان گشود. پدرش فردی کشاورز و مادرش فردی خانهدار بود. وی دوران کودکیاش را در دامان مادری عفیف و پاکدامن آغاز کرد ولی زیاد نتوانست از مهر مادری بهرهمند شود زیرا در 2 سالگی مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی پدر تربیت و رشد یافت. وی در سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش به مدرسه قدم گذاشت و تا کلاس چهارم ابتدائی در اشتهارد تحصیل کرده و با شروع انقلاب ایشان چندان سن و سالی نداشت ولی با وجود آن حضوری کمرنگ در انقلاب و پیروزی آن داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب و با تشکیل نهادهای انقلابی عضو فعال بسیج شد و در آنجا به فعالیت خود ادامه داد و مدت طولانی آنجا بود و جهت تحقق بخشیدن به اهداف انقلاب لحظهای آرام نمینشست و همیشه مشغول خدمت به مردم بود و به هنگام عزاداريها و سوگواریها بهخصوص سرور شهیدان از هیچ کمکی مضایقه نمیکرد. فردی با گذشت با ایمان و قلبی رئوف داشت و تمامی کارهای خود را طبق دستورات الهی انجام میداد. برای پدرش که تنها سرپرست وی بود و خواهر و برادرانش احترام خاصی قائل بود.
با شروع جنگ تحمیلی و تهاجم کشور عراق به میهن اسلامیمان ایشان اسلحه برداشته و برای دفاع از میهن به جبهههای جنوب و غرب اعزام گردید. وی در طول جنگ 4 مرتبه به جبهه اعزام شد و پس از دلاوریهای فراوان و رزمی بیامان در عملیات والفجر 4 در منطقه عملیات پنجوین عراق دوازدهم آبان ماه 1362 مفقودالاثر شد که پیکرش پس از سالها دوری از وطن و ماندن در غربت در سال 71 به وطن رجعت پیدا کرد و در گلزار شهدای اشتهارد به خاک سپرده شد.
متن وصیت نامه شهید «سعید امیدی» را در ادامه مطلب را میخوانیم.
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
حكم جهاد براى شما مقرر گرديد و حال آنكه بر شما ناگوار و مكروه است ليكن چه بسيار شود كه چيزى را شما ناگوار شماريد ولى بهحقيقت خير و صلاح در آن بوده و چه بسيار شود كه چيزى را دوست داريد و در واقع شرو فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانيد.
«جهاد برای کمک به انقلاب»
با نام
خدا وصيتنامه خود را شروع كرده كه در اين وصيتنامه با شناخت كامل كه از ديد خود
به اسلام دارم، وصيتم را شروع مىكنم. اينجانب، «سعيد اميرى» به جبهه حقبراى كمك
به انقلاب خونين اسلامى خود شتافتم. پيروى از خط امام عزيزمان كه همان خط اصيل
اسلام مىباشد لبيك گفته و براى جهاد به ميدان شتافتم و به اميدوارم كه در اين راه
پرارزش و پرمحتوا به اهداف خود رسيده و موجب رضايت خدا گردد. نمىدانم اكنون كه
اين وصيتنامه را مىنويسم چند روزى به عمليات مانده و نمىدانم كه در اين عمليات
زنده بمانم يا اين كه شهيد شوم.
«آرزوی بندگان خالص خدا»
خلاصه هر چه خدا بخواهد، همان مىشود. من هم تسليم خداوند بزرگ مىباشم ولى اگر من شهيد شدم كه از اين بهتر چيست؟ چون تمام بندههاى خالص خدا آرزوى همچين كارى را دارند؛ چون خدا فرموده كه هر كس در راه من خون بدهد، خونش را من مىخرم پس ما را چه باكى است كه خون ناقابل مرا خداوند خريده باشد و به پيش خودش ببرد و روزيم دهد. ما از امام عزيزمان على (ع) مى آموزيم كه مىگويد: براى مومن ننگ است كه در بستر مرگ بميرد ما هم در اين مكتب درس خواندهايم در ضمن از پدر و برادران و خواهران مىخواهم كه چند نكته زير را رعايت فرمايند: 1- گريه كردن براى شهيد خوب است ولى من از پدر عزيزم و برادران عزيزم و خواهران محترمهام مىخواهم كه گريه بكنند ولى از آنها عاجزانه مىخواهم كه در انظار مردم خود را خوشحال نگه دارید چون نمىخواهم حتى يك ذره هم اين منافقان سود ببرند و بگويند مگر مجبور بود، برود. با خوشحالى خود مشت محكمى بر دهان ضداسلاميان زده و مرا خوشحال كردهايد.
2- آن مقدار پولى كه دارم، برايم يكسال نماز خريده و باقى مانده را به پدر خود واگذار كرده و هر چه صلاح است، برايم خرج كنند. والسلام
در پايان از همگى شما التماس دعا دارم و براى رهبر كبير انقلاب اسلامى حضرت آيت ا... امام خمينى دعاى زياد بكنيد به اميد پيروزى اسلام بركفر از امت حزب ا... مىخواهم كه جبههها را خالى نكند و براى نابودى كفر پيشگان همگى بسيج گردند و راهى جبههها شوند.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار. خداحافظ شما
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری