خبرنگاری که فرمانده موشک ضدِتانک تاو شد
قلمِ خبرنگار خامهای برای بیان صداقت و فریادهای بیصداست. خبرنگار جنگ صلحطلب است و حقخواه.
شهید "امیرعباس نوری" دلاورمردیست با روحیه جهادی که کسوت خبرنگاری برای او کم بود. او باید خود حماسه می آفرید تا راوی حماسه همرزمانش باشد. او عاشقانه در روزهای پرفراز و نشیب تحولات انقلاب ایران تلاش کرد و پیامرسان دلهای ناآگاه شد. در دوران دفاع مقدس درحالیکه فرمانده بود؛ رسالت خبرنگاری خود را هم فراموش نکرد.
اینک این توفیق حاصل شدهاست تا بنا به رسمِ امانت، اینبار ما راوی حماسه آفرینیهای خبرنگار شهید امیرعباسنوری باشیم. شما را به خواندن گفتوگویی که نوید شاهد با "مهتاب نوری" خواهر این خبرنگار شهید ترتیب داده است، دعوت میکنیم:
- نوید شاهد البرز: خانم نوری لطفاً خودتان را برای خوانندگان نوید شاهد معرفی کنید.
خواهر شهید: من مهتاب نوری هستم، کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد ادبیات دارم. مدت 23سال است که در عرصه مطبوعات فعالیت میکنم.
- نوید شاهد البرز: علاقه به خبرنگاری چگونه در شما شکل گرفت؟
خواهر شهید: ازآنجا که در خانوادهای اهل مطالعه پرورش یافتهام و موضوعات فرهنگی همیشه از دل مشغولیها و علاقهمندیهایم بوده، در حرفه خبرنگاری گام نهادم تا بتوانم زبان گویای مردم بوده و در مسیر حل مشکلات جامعه موثر باشم.
- نوید شاهد: در مورد برادرتان، خبرنگار شهید امیرعباس نوری برای ما بگویید و اینکه او چگونه وارد حیطه خبرنگاری شد؟
خواهر شهید: برادرم، امیرعباس نوری 25 اسفند 1338، در خانواده مذهبی ما دیده به جهان گشود. وی فرزند اول خانواده و در کودکی بسیار پرجنبوجوش و بااستعداد بود. در ابتدای نوجوانی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و در همان اوان، فیلم مستند کوتاهی با محوریت کودکان کار با دوربین هشتمیلیمتری ساخت و موفق به دریافت لوح تقدیر و یک دستگاه پروژکتور از کانون پرورش فکری شد؛ این اتفاق جرقهای بود بر آشکار شدن استعداد نهفته او در عرصه خبرنگاری.
امیر در دوره نوجوانی نشریات آن زمان اعم از کیهان، اطلاعات، اطلاعات هفتگی، زن روز و کیهان بچهها را خریداری و پس از مطالعه در میان بچههای کانون توزیع میکرد.
- نوید شاهد: در جریانات پیروزی انقلاب هم نقشی داشت؟
خواهر شهید: در دوره تحولات انقلاب اسلامی، امیرعباس به پخش شبنامههای انقلاب و سخنان معمار کبیر انقلاب میپرداخت؛ او علاقه شدیدی به رهبر انقلاب، امام خمینی(ره) داشت. همین علاقه، او را برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی و به دنبال آن جنگ تحمیلی به خبرگزاری پارس کشاند.
-نوید شاهد: چه انگیزهای امیرعباس را به دفاع مقدس و خبرنگاری جنگ کشاند؟
خواهر شهید: با شروع جنگ تحمیلی، امیر در تهران (خیابان هدایت) دوره خبرنگاری جنگ را گذراند و در پادگان باغ شاه (میدان حرفعلی) به همراه برادر کوچکترم، حمید، دوره چریکی جنگهای نامنظم را زیر نظر کلاهسبزها پشت سر گذاشتند و به اردوگاه مبارزان اهواز اعزام شدند.
- نوید شاهد: اولین گزارش های جنگی خود را از کجا شروع کرد؟
خواهر شهید: او گزارشهای جنگی خود را با تهیه اخبار مربوط به «جبهه طراح» و چگونگی محاصره خرمشهر شروع کرد.
- نوید شاهد: در جبهه جز خبرنگاری کار دیگری هم انجام می داد؟
خواهر شهید: با ورود به جبهه و کمبود نظامیان متخصص و با توجه به این که امیرعباس در تهران دوره استفاده از موشکهای ضد تانک تاو را دیده بود، بلافاصله به عنوان تیرانداز موشک ضد تانک تاو و عکاس خبری به خط مقدم اعزام شد. وی در زمان سقوط خرمشهر توانست تعداد زیادی از تانکهای دشمن را با موشک ضد تانک تاو از پای درآورد.
- نوید شاهد: گویا سمت فرماندهای هم در جنگ داشتهاند. درست است؟
خواهر شهید: بله، به دلیل این موفقیت در استفاده از موشکهای ضد تانک، به دستور مهندس مهدی چمران به سمت فرماندهی گروه موشکهای ضد تانک تاو منصوب شد. وی در خرمشهر در کنار شهید جهانآرا از ناحیه دست و پا مجروح شد و بلافاصله پس از مداوا در بیمارستان صحرایی، دوباره به خط مقدم جبهه بازگشت. امیرعباس به هیچ وجه، حاضر نبود جبهه جنگ را ترک کند، زیرا خود را مکلف به دفاع از کشور و آرمانهای انقلاب اسلامی میدانست. او روحیهای سلحشورانه داشت و در عین رأفت قلب، بسیار منضبط و مسئولیتپذیر بود.
- نوید شاهد: معروفترین گزارش خبری امیرعباس نوری چه بود؟
خواهر شهید: در عملیات دارخوین، تیپ زرهی صدام توسط امیرعباس و گروه چریکی موشکهای ضد تانک تاو زمینگیر شد و برای اولین بار رزمندگان تعداد زیادی از بعثیها را به اسارت گرفتند. تصاویری از به اسارتگرفتهشدن نیروهای عراقی و آب و غذا دادن امیر به آنان، به وسیله دوربین او و به دست همرزمانش، ثبت شد. این پیروزی و موفقیت از شبکه یک سیما در آن زمان پخش شد و شادی امام راحل و خانوادههای رزمندگان و مردم ایران را در پی داشت.
بعد از این پیروزی، مهندس مهدی چمران، رئیس ستاد جنگهای نامنظم در جنوب، از امیرعباس تقدیر و وی را همراه مهندس مصطفی چمران، فرمانده کل جنگهای نامنظم، برای جلوگیری از سقوط پادگان حمیدیه اهواز اعزام کرد. در این جبهه بود که او با برادر کوچکترمان، سعید، مدت سه ماه دوشادوش هم جنگیدند. سپس امیرعباس و حمید در جبهه طراح همچنان به دفاع از کشور ادامه دادند.
- نوید شاهد: عکسالعمل خانواده در مورد حضور مستمر امیرعباس در جبهه چه بود؟
خواهر شهید: یک ماه پیش از شهادت امیرعباس، دل پدر و مادر دوری او را که اصلا به خانه نمیآمد تاب نیاورد و به همین دلیل پدر راهی جبهههای جنوب شد. امیر در دیدار با پدر شفاهی وصیت خود را گفت و مصرانه از بازگشت امتناع کرد و گفت: تا تکلیف جنگ مشخص نشود من به عقب برنخواهم گشت؛ یا تا آخر جنگ و پیروزی رزمندگان در جبهه میمانم، یا پیکرم را برای شما میآورند. حتی در پاسخ به خبر خوش پدر درباره خواستگاری از دختر مورد علاقهاش گفت: من به فتوای امامم لبیک گفتهام و برای دفاع از خاک و جان مردم و مال و ناموس کشورم میمانم و دفاع میکنم.
- نوید شاهد: آخرین روزهای او در جبهه چگونه گذشت؟
خواهر شهید: امیر به دلیل دلتنگی خود پدر را متقاعد کرد که چند ماهی در کنار او در جبهه حق علیه باطل به آنها بپیوندد. پس از بازگشت پدر از جبهه، امیر هنوز در خط مقدم کرخه بود و ضمن ارسال عکسها و اخبار پیروزیهای رزمندگان، فرماندهی گروه موشکهای تاو را کماکان برعهده داشت. در همین جبهه بود که امیرعباس پس از نابودکردن چهار تانک دشمن به وسیله تکتیرانداز سیمونوف دشمن بعثی از ناحیه سر و کمر مجروح شد و در ۱۱ شهریور ۱۳۶۰به درجه رفیع شهادت رسید.
- نوید شاهد: از خانواده شما کس دیگری هم در جبهه بود؟
خواهر شهید: بله، برادرم سعید در همان روزها از ناحیه سر مجروح و جهت انتقال به بیمارستان، پادگانی که امیرعباس در آن بود برده شد.
در این زمان حمید که دوره چریکی جنگهای نامنظم شهری را در لبنان گذرانده بود همزمان در جبهه دیگر به دفاع از کشور مشغول بود.
امیرعباس، حمید و سعید مدتی در کنار هم در یک جبهه به مبارزه و دفاع از کشور مشغول بودند؛ روحیه میهندوستی و ولایتمداری چنان در خانواده موج میزد که تمام جوانان خانواده خود را مکلف به حضور در جبههها و دفاع از انقلاب و میهن میدانستند.
- نوید شاهد: از کارهای به یاد ماندنی شهید در جبهه برای ما بگویید.
خواهر شهید: به روایت برادرم حمید (که خود از ناحیه چشم و قلب جانباز است)، یکی از کارهای زیبا و ماندگار امیرعباس که او را بیش از پیش در دل همرزمانش محبوب میکرد، این بود که در زمان شروع هر عملیات، قرآنبهدست، به بدرقه رزمندگان میرفت و به یاد تکتک شهدای پیشین صلوات قرائت میکرد و به این ترتیب، شور و امید را بین همرزمان به وجود میآورد. از این رو همرزمانش او را «امیرصلوات» خطاب میکردند.
- نوید شاهد: امیرعباس چگونه انسانی بود؟ و چه دیدگاهی نسبت به جامعه و جوانان داشت؟
خواهر شهید: امیرعباس نوری انسانی مؤمن و معتقد بود که نمازش هیچگاه ترک نمیشد. او عمل به فرایض دینی را از ضروریات میدانست و خیرخواه همه بود. به نظر او فردی که در این جامعه نقش اساسی از جمله سازندگی را ایفا میکرد، نمیتوانست نسبت به آینده خود بیتفاوت باشد. او امام حسین(ع) را الگوی خود قرار داده بود و اعتقاد داشت همانطور که ایشان برای هدفی بزرگ و متعالی گام برداشتند و از فداکردن جان خود در راه دین مبین اسلام و عدالت نهراسیدند ما نیز برای اسلام و انقلاب باید همین هدف را دنبال کنیم. او همواره رذیلتهای اخلاقی را نکوهش میکرد و جوانان را به داشتن فضلیتهای اخلاقی ترغیب میکرد. به نظر او، اگر جوانان جامعه به شناخت خود و کسب فضایل اخلاقی همت بگمارند، قطعاً جامعهای سالم و دینی خواهیم داشت.
او چنین میاندیشید که ما انسانها دارای وجدان اخلاقی و احساسات مذهبی و همچنین احساس و عاطفهای نوعدوستانه هستیم، بنابراین برای رسیدن به درجهای از کمال و مبارزه با نفس اماره باید بکوشیم و نگذاریم رذایل بر ما چیره شوند. باید جامعه دینی و مطلوب را به وجود آوریم و پرورش دهیم تا نسلهای آینده بتوانند از آن الگو بگیرند.
-نوید شاهد: الگوی شهید نوری چه کسانی بودند؟
خواهر شهید: او افرادی همچون مهدی چمران و مصطفی چمران را انسانهایی برجسته میدانست که جوانان کشور باید ازخودگذشتگی و خط مشی آنان را در پیش بگیرند و اجازه ندهند متجاوزان حتی به ذرهای از خاک وطنمان ایران تعرض کنند.
- نوید شاهد: چه پیام و یا سفارشی برای مخاطبان ما دارید؟
خواهر شهید: برادرم شهید امیرعباس نوری بسیار به کانون خانواده اهمیت میداد. او معتقد بود که شخصیت اولیه افراد ابتدا در محیط خانواده و با تربیت پدر و مادر شکل میگیرد، بعد با واردشدن به مدرسه، کوچه و خیابان و جامعه، خواندن کتاب و روزنامه، گوشکردن به رادیو، تماشای تلویزیون و... شخصیتی ثانوی از آنان ساخته میشود. او به وجود ارزشها و اعتقادات دینی در خانواده بسیار اعتقاد داشت. و همیشه میگفت که تعلیم و تربیت درست بایستی از کانون خانواده شروع شود و به فرزندان ارزشهای اخلاقی را آموزش داد. جوانان ما باید دارای روح انقلابی و روح ایرانیاسلامی شوند و همین روحیه بوده که باعث حفظ وحدت ما و مقاومت در برابر هجوم بیگانگان شده است.
گفتوگو از نجمه اباذری