آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۷۷۶۳
۱۱:۴۳

۱۴۰۴/۰۵/۲۰
وصیت نامه شهید «علی‌رضا مذهب شناس»

کارِ زینبی کنید و امام را تنها نگذارید

بسیجی شهید «علی‌رضا مذهب شناس»، در بخشی از وصیت‌نامه‌اش آورده است: در موقع رسیدن خبر شهادت، خبر عروسی من را در نظر بگیرید و شادی کنید که فرزندتان را در راه خدا قربانی کرده‌اید، شما خواهران حزب‌الله گوش به فرمان امام باشید و امام را تنها نگذارید و کاری زینبی کنید که ما رفتیم و کاری حسینی کردیم.


به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «علی‌رضا مذهب شناس» روز ۶ اسفند ۱۳۴۳، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش، بتول نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم مرداد ۱۳۶۲، در ارتفاعات کله قندی شمال مهران منطقه  قلاویزان در سن ۱۹ سالگی بر اثر اصابت ترکش به گردن توسط نیرو‌های عراقی شهید شد. مزار او درقطعه ۲۸ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران واقع است. پدرش رضا نیز شهید شده است.

ششم اسفند ۱۳۴۳، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش، بتول نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم مرداد ۱۳۶۲، در قلاویزان بر اثر اصابت ترکش به گردن توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. پدرش رضا نیز شهید شده است.

وصيتنامه بسیجی شهید «علی‌رضا مذهب شناس»

«ولاتحسبن الذین قتلوفی سبیل الله امواتا بل احیاءعند ربهم یرزقون»

مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

سلام و درود فراوان بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و سلام و درود بر تمامی معلولین و مجروحین جنگ حق علیه باطل و سلام و درود بر تمامی خانواده‌های شهدا و امت شهید پرور ایران عزیز.

اکنون که این وصیت‌نامه را می‌نویسم همچون دفعات قبل خودم را لایق کشته شدن در این راه نمی‌بینم، هنوز تا انسانیت و مؤمن واقعی شدن فاصله زیادی دارم و از خدا می‌خواهم که این سعادت را نصیب همه ما بفرماید.

اگر بناست همه چیز دنیا با مرگ پایان یابد چه بهتر که شهادت پر افتخار آخرین فصل زندگی انسان باشد. هرگونه افسردگی و ناراحتی باعث عذاب روح من خواهد شد. ضمناً برایم سیاه نپوشید و خوشحال و امیدوار باشید که این مأموریت از جانب خداوند است، باید همه دوستان و خویشان و مخصوصاً خانواده‌ام و مخصوصاً پدر و مادرم شاد باشند.

در موقع رسیدن خبر شهادت، خبر عروسی من را در نظر بگیرید و شادی کنید که فرزندتان را در راه خدا قربانی کرده‌اید همچون حسین (ع) که علی اکبر را به میدان جنگ فرستاد و او را قربانی دین کرد و شما خواهران حزب‌الله گوش به فرمان امام باشید و امام را تنها نگذارید و کاری زینبی کنید که ما رفتیم و کاری حسینی کردیم.

جنازه‌ام را به محل بیاورید و در تابوتم را باز کنید و لباس‌هایم را مرتب کنید و وصیت‌نامه‌ام را بالای سرم بخوانید و به تمامی مردم نشانم دهید که ببینند چیزی از این دنیا نمی‌برم و با افتخار و سرافرازی و سربلندی به دیدار سالار شهیدان می‌روم.

چیزی ندارم که به پدر و مادرم تعلق گیرد تا کمکی به قرض‌هایشان باشد، من از آن روزی که متولد شدم جز گرفتاری و دردسر برایتان چیزی نداشته‌ام پس تقاضایی از شما دارم حلالم کنید، حلالم کنید.

هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات

 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه