برادرم! راه من را ادامه بده

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیداسماعیل آزادفلاح، بيســتم فروردين 1344، در شهرستان نظرآباد به دنيا آمد. پدرش قربانعلي، در كارخانه كار می‌كرد و مادرش محبوبه نام داشت. دانش‌آموز ســوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. از سوی بسيج در جبهه حضــور يافت. چهــارم فروردين 1361، در شــوش با اصابت گلوله به شــهادت رسيد. مزار وي در بهشت رضای زادگاهش قرار دارد. 

متن وصیت نامه و پیام شاخص شهیدآزادفلاح را بخوانید.

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شرافتمندترین مرگ‌ها شهادت است. پیامبر اکرم(ص)

هرکس که مرا جستجوکند مرا خواهد یافت و هرکه مرا یافت عاشقم خواهد شد و هرکه عاشقم شود من نیز عاشق او می‌شوم و هرکه را من عاشقش شوم اوراخواهم کشت و هرکه را من کشتم خون‌بهایش خود من هستم.
سلام بر پدر عزیزم! امیدوارم که حالت خوب باشد و من از تو معذرت می‌خواهم که هرروز اذیّتت کردم و باید مرا حلال کنی و ببخشی و من هم در آن دنیا اگر لیاقت شهید شدن را داشتم و شهید شدم تو را شفاعت خواهم کرد.

پدر عزیزم! مادراین زندگی دنیاییمان دو راه بیشتر نداریم یا مرگ با ذلّت و خواری (بستری و بیماری) و یا مرگ باعزّت و سعادت و شهادت. پس چه بهتر که نه من بلکه شما هم مرگ باسعادت را برگزینید. من  اکنون آن را برگزیده ام و ترس و نگرانی در وجودم نیست چون با رضایت کامل آنرا در آغوش خواهم گرفت و هم هدفم لقاالله است. شما هم راه مرا که توام با شهادت است، ادامه دهید و افتخار کنید که فرزندتان در این راه رفته است راهی که حسین(ع) در کربلا پیموده است. اکنون نیز یاران حسین زمان خمینی بت شکن عزیزتر از جان و شیرین تر از عسل ادامه می‌دهند و من هم به نوبه ی خود احساس مسوولیّت کرده ام و باید به آنها ملحق شوم وگرنه هیچ‌وقت نمی توانم بگویم من مسلمانم.

مادر عزیزم! مادری که برای من همچون فرشتگان آسمان مهربان بودی و من به وجود مادری مثل تو افتخار می‌کنم. مادر جان! شهادت نصیب هر بنده‌ای نمی شود اگر ان شاءالله من لیاقتش را داشتم و شهید شدم از شهادت من دلخور و نگران نباش پسر تو به پیش شهید مظلوم دکتر بهشتی و رجایی و باهنر و آیت الله دستغیب و مدنی ها می‌رود.
آخر تو ای مادر! می‌دانی که وقتی صحبت از اسلام و دین و قرآن می‌شود من نمی‌توانم آرام بگیرم و حالا هم صحبت از جنگ اسلام با کفر است. ای مادرعزیزم! بدان هرکس به هرنحوی که می‌تواند باید کمک به جبهه‌ی اسلام کند. بعضی‌ها داوطلبانه به جبهه اعزام می شوند و برخی‌ها هم که پسر ندارند کمک مالی می‌کنند.

مادرخوبم! توهم باید از سه پسر خود یکی در راه خدا بدهی و باید همچون پدر و مادرهای دیگرخانواده های شهدا افتخار کنی.
برای من جشن بگیر و باافتخار بگو که لااقل خانواده‌ی ماهم یک شهید درراه اسلام داد. در شهادت من شیون مکن و خوشحال باش و به تمام فامیل، دوستان و آشنایان نیز بگو چنین کنند چون آن‌روز عروسی من است و حجله‌ی عروسی من قبر خشک و خالی است. اگر شهید شدم شما را در برابر خدا شفاعت خواهم کرد. پدرو مادر، خواهرم! اگرجسد من پیدا نشد همچون مادرهای شهدای هویزه صبر و پایداری کنید.

برادرم! همچون کوه پابرجا و استوار باش و هیچگاه ترسی از شیطان به دل خود راه مده و نگران من نباش و راه من را ادامه بده و باید افتخار کنی که برادرت به شهادت رسید و علی تو نیز چنین کن.
ای کسانی که بعد از من در این دنیا می مانید بدانید که هدف من راه امام حسین (ع) است. بااین منافقین و کفّار داخلی مبارزه کنید و نگذارید قلب این عزیزتر ازجان و شیرین‌تر از عسل را به‌درد آورند. ما هم با این بعثی های متجاوز جنگ می کنیم و بر هردعا و نماز امام عزیز را دعا کنید. خدایا، خدایا، تو را به جان زهرا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
 
 
 
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
 
پيام شهيد: برادرم! همچون کوه پا برجا و استوار باش و هیچگاه ترسی از شیطان به دل خود راه مده و نگران من نباش و راه من را ادامه بده و باید افتخار کنی که برادرت به شهادت رسید و علی تو نیز چنین کن.
 
شاهد حديثی: قال امام کاظم علیه السّلام:  اِصبِر عَلى طاعَةِ اللّه، وَاصبِر عَن مَعاصِى اللّه؛ فَإنَّمَا الدُّنيا ساعَةٌ، فَما مَضى مِنها فَلَيسَ تَجِدُ لَهُ سُرورا وَلا حُزنا، وَما لَم يَأتِ مِنها فَلَيسَ تَعرِفُهُ، فَاصبِر عَلى تِلكَ السّاعَةِ الَّتى أنتَ فيها فَكَأَنَّكَ قَدِ اغتَبَطتَ. (بحارالأنوار، ج75، ص311، ح1)

امام کاظم علیه السّلام فرمودند: بر طاعت خدا صبر كن و در ترك معاصى او شكيبا باش؛ زيرا دنيا لحظه‌اى بيش نيست. آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نيامده نيز خبرى ندارى. پس لحظه‌اى را كه در آن به‌سر مى برى، صبور باش چنان كه گويى خوشبخت و خوشحالى.
 
 انتهای پیام/