شهید "محمدعلي اردلان" در قسمتی از وصیتنامه خود می نویسد: «تنها توصيه اي که به شما ميکنم در مسير اسلام حرکت کنيد وحدت کلمه و اتحاد خودتان را حفظ کنيد و در مسير روحانيت مترقي قدم برداريد...» ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمد علی اردلان هفدهم مهر 1336، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش ابوالقاسم، كارگر بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1359 ازدواج كرد و صاحب كي دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هفتم آذر 1360، در دشت عباس توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. مزار او در شهيدآباد زادگاهش واقع است.

متن وصيت‌ نامه‌ شهید محمدعلي اردلان:

((من المومنين رجال صدقو ما عاهدو ا... عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظرو ما بدلو تبديلا ))

سلام بر شما اي سيدالشهداء. سلام بر شما ياران با وفاي سيدالشهداء. سلام برآن کساني که در راه اعتلاي مکتب و عقيده اسلامي جان فشاني کردندو ميکنند.

سلام به رهبر بزرگ و عزيز امام خميني کبير. سلام به حسين زمان روح ا... خميني. سلام به امت شهيد پرور ايران و اسلام و سلام به تمامي خانواده ها چه در ايران بلکه در تمام جهان که در راه اسلام شهيد دادند و ميدهند.

امام خمینی حسین زمان است

سلام بر پدر و مادرم، پدر و مادر، چند کلمه که نميدانم چه بگويم اما از اينکه ميدانم چه رنجهايي که براي من نکشيده ايد تا مرا بزرگ کرديد تا بتوانم شما را ياري بکنم، اما پدر و مادر در موقع کوچکي فکر ميکني که امام حسين(ع) کي بود؟ علي اکبر چه کسی بود؟ و براي چه شهيد شدند. فکر کنم بياد داري که در همان موقع من زياد در مسير امام حسين(ع) دوست داشتم قدم بردارم و اکنون پدر و مادر عزیزم، حسين زنده همين روح ا... خميني است و دارد کاري که امام حسين (ع) میکرد همان مسير را مي رود و مي بايستي در مسير حسين(ع) حرکت کنيم هم من و شما و ديگران در رکاب ایشان شمشير بر سر کافران بزنيم.

شهيدان، زنده تاريخ هستند

پدر و مادر عزيزم، من که از امام حسين و علي اکبر و عباس عزيزتر نيستم مگر نه اينکه آنان بخاطر اسلام خون دادند پس من هم که حالا اسلام احتياج به من دارد بايستي جان کم ارزشم را در راه اسلام هديه کنم پس اميد دارم مرا عفو کنيد. در اين دنيا که شما را ياري نکردم شايد بتوانم درآن دنيا کاري بکنم و شما را به سيدالشهداء قسم مي دهم بعد از من اينقدر خودتان را ناراحت نکنيد و بدانيد که شهيدان، زنده تاريخ هستند.

مطالعه کنید تا مسیر زندگی شما تغییر کند

و تو اي برادر بزرگم، تو ميبايستي دست پدر و مادرم را بگيري و به ياري خداوند آنها را کمک کني و کار و کوشش هم يک نوع جهاد است، به تو توصيه اي دارم که مقداري مطالعه کني و بتواني تغيير و تحولي در مسير زندگي شما بشود برادرم از شما ميخواهم يک برادر خوب و عمويي گرامي براي زينب باشيد و او را کمک کنيد و مرتضي را اگر امکان داشت در ستاد بسيج بفرستي تا جاي مرا پر کند.

وحدت کلمه و اتحاد خودتان را حفظ کنيد

ديگر با شما برادران و خواهران عزیزم صحبتي ندارم نميدانم چه بگويم تنها توصيه اي که به شما ميکنم در مسير اسلام حرکت کنيد وحدت کلمه و اتحاد خودتان را حفظ کنيد و در مسير روحانيت مترقي قدم برداريد. در ضمن يک خواهشي که از شما دارم شهيد شدم از پوشيدن لباس مشکي خوداري کنيد اگر اين کار را نکرديد بدانيد قلب مرا ناراحت ميکني و در ضمن هيچ موقعي براي من اشک نريزيد. بسيار متشکرم. 

سلام به تمام دوستان وآشنايان  برسانيد و بجاي من از همه خداحافظي کنيد.

دخترم را زینب وار تربیت کن

و تو اي همسر عزیزم: در مدت کمي که از زندگي  که با هم داشتيم اگر من براي شما شوهري خوب نبودم اميدوارم که مرا به بزرگي خودت ببخشيد و اميدوارم که بتواني فاطمه وار زينب را تربيت کني و يک زينب از او بسازي تو بايد کار بزرگي بکني يعني خوب تربيت  کردن اين زينب است و چون اين تنها و تنها چيزي از من به نزد شما سپرده شده است اميدوارم که بتواني که ميدانم ميتواني مادري نمونه براي زينب باشي.

خدا يار و ياور شما باشد.در ضمن دوست ندارم شما هم لباس سياه  بپوشي و يا گريه کني.

خدايا .خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار  والسلام .

 

17/8/1360

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده