گفت‌وگو با مادر شهید نیروی انتظامی که فرزندش مقابل تهاجم فرهنگی ایستاد
نوید شاهد - مادر شهید «علی رضا نیلوفری» در گفت‎گو با خبرنگار نوید شاهد می گوید: «در سربازی که بود قاچاقچیان به او پیشنهاد رشوه می دادند تا اجازه عبور کالاهای قاچاق را بدهد اما او نمی پذیرفت و می گفت: «من چگونه با دست خودم تهاجم فرهنگی (ماهواره) را برای خانواده و مردم کشورم بفرستم. وقتی تن به این کار نداد او را به پاسگاه دیگری منتقل کردند.»


شهیدی که در مقابل تهاجم فرهنگی ایستاد

نوید شاهدالبرز: پسرک پای سفره حلال پدر و داستان های عاشورایی و آموزه های اهل بیت ع به روایت مادرش هر روز قد می کشید و بزرگ می شد. پدر حواسش به تربیت فرزندانش بود؛ عزت نفش را چاشنی هر لقمه می کرد و در دهان آنها می گذاشت تا اینکه لباس خدمت به کشور و وطنش را به تن کرد. محکم و با اراده بود. ایستاده بود که حافظ فرهنگ اسلامی و ایرانی کشورش باشد تا اینکه شهادتش در آب های جاسک رقم خورد و نیلوفرانه تا آسمان قد کشید.

نوید شاهد البرز در هفته نیروی انتظامی با «فاطمه شعبانی» مادر شهید «علی رضا نیلوفری» از شهدای نیروی انتظامی گفت و گویی داشته است که در ادامه می خوانید.

نوید شاهد: حاج خانم از فرزند شهیدتان برای مخاطبان نوید شاهد بگویید؛ کجا به دنیا آمد و تحصیلاتش را چگونه گذراند؟

مادر شهید: علیرضا  چهارم شهریورماه سال 1355 در تهران به دنیا آمد. دوران کودکی خود را تا 6 سالگی در تهران سپری کرد. 7 ساله بود که به همراه خانواده به شهرستان کرج مهاجرت کرد. اولین روزهای تحصیلش را در دبستان جلال آل احمد واقع در خیابان المهدی حصارک آغاز کرد.
 
دوران تحصیلات ابتدایی اش با جنگ تحمیلی ایران و عراق مصادف بود. او هم به همراه خواهرش در جمع آوری کمک‌های مردمی به دیگران در محل کمک می کرد. هر چه داشت در قلک های نارنجکی شکل که مدرسه به آنها می داد می ریخت و برای رزمندگان می فرستاد. یکبار هم یکی از رزمندگان نامه تشکر به همراه عکس امام خمینی (ره) را برایش فرستاد.

علی رضا در دوران تحصیلات راهنمایی نیز همانند دوره ابتدایی بسیار کوشا و در فراگیری علم فعال بود. در مراسم مذهبی، نماز جمعه و امور خیریه و کمک به افراد نیازمند شرکت می کرد و همچنین در مراسم مربوط به دهه فجر و جشن پیروزی انقلاب وظیفه اصلی خود دانسته و فعالیت خویش را در این امور نشان می داد. سال سوم یا چهارم دبیرستان در برگزاری مراسمات بنیاد جانبازان فعالیت داشت و تقدیرنامه ای هم از این بنیاد دریافت کرد.
 
نوید شاهد: اخلاق و رفتار علی رضا چگونه بود؟
مادر شهید: مردم دوست و خوش اخلاق بود. از هرکسی هر چیزی نمی گرفت و هر چه داشت با دیگران تقسیم می کرد. با بچه ها بازی می کرد. به همه احترام می گذاشت. خیلی با محبت بود.

نوید شاهد: چه شد که بعد از گرفتن دیپلم به سربازی رفت؟

مادر شهید: بعد از پایان تحصیلات دبیرستان، انجام خدمت سربازی را وظیفه خود می دانست و برای این فریضه هم پیش‌قدم شد. او هجدهم آبان ماه 1374 یک ماه زودتر از موعد اعزامش، خود را به پادگان مربوط معرفی کرد و اعزام شد. 

نوید شاهد: به مرخصی هم می آمد؟ در مدتی که مرخصی بود، چه می کرد؟
مادر شهید: بله، هر مرخصی که می آمد در مرحله اول سعی می کرد، فریضه صله ارحام را به جا اورده و از احوال دوستان و فامیل جویا شود و از انان عیادت کند. او سپس در پایان مرخصی سعی می کرد که مواد خوراکی که بتواند در اختیار دوستانش نیز قرار دهد تهیه کرده و بازگردد.

نوید شاهد: گویا شهید نیلوفری در کنکور سراسری هم پذیرفته شده بودند؟
مادر شهید: بله، علیرضا در اخرین مرخصی خود که مصادف بود با شرکت او در کنکور سراسری در بیستم تیرماه 1374، توسط خانواده و دوستان خود جهت مراجعت به پادگان بدرقه و به شهر بندرعباس عزیمت کرد.
شهید نامبرده در دوران سربازی نیز از کسب علم و دانش کناره گیری نکرد و با ارائه مطالعه کتب درسی مربوطه در دانشگاه نیز شرکت و مدرک قبولی او یک هفته مانده به مراسم چهلمین روز شهادتش به دست خانواده  رسید. او در رشته ادبیات و دستور زبان فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد رتبه اورده بود.

نوید شاهد: در چه تاریخی و چگونه به شهادت رسیدند؟
مادر شهید: علیرضا یازده ماه و چند روز از خدمتش در جاسک می گذشت که در تاریخ بیست و چهارم مهرماه 1375 همزمان با شب شهادت بانوی بزرگ عالم حضرت فاطمه زهرا (س) در جزیره جاسک در تعقیب و درگیری با قاچاقچیان به قایق آنها برخورد کرده و در اثر این برخورد دو قایق به شهادت می رسد. بیست و هفتم مهر ماه 1375 با حضور عده کثیری از شهر حصارک در امامزاده محمد (ع) به خاک سپرده شد. او به اندازه ای در دل مردم جا داشت که مراسم تشییع و خاکسپاری اش بسیار شلوغ بود. هنوز هم هر کس من را می بیند از او یاد می کند.

نوید شاهد: مادر علی رضا را چگونه تربیت کردید که شهید شد؟
مادر شهید: من و پدرش عزت نفس تا نهایت عالی کرامت را در فرزندانمان تقویت می‌کردیم. لقمه حلال به آنها دادیم. وقتی نوجوان بود با دوستانش هیاتی را بنیان گذاشت که هنوز آن هیات پابرجاست.
در سربازی که بود قاچاقچیان به او پیشنهاد رشوه می دادند تا اجازه عبور کالاهای قاچاق را بدهد. امام او نمی پذیرفت و می گفت: «من چگونه با دست خودم تهاجم فرهنگی (ماهواره) را برای خانواده و مردم کشورم بفرستم؟!» وقتی تن به این کار نمی دهد از آن پاسگاه منتقل می شود. سرانجام هم در درگیری با قاچاقچیان کالاهای تهاجم فرهنگی در بندر جاسک به شهادت رسید.

سخنی با جوانان:
مادر شهید: باید فرزندانمان را دینی و مذهبی تربیت کنیم. تهاجم فرهنگی یکی از دغدغه های خانواده شهداست. ماهواره در چند سال اخیر مسیر جوانان را تغییر داده است و شهدا دیده نشدند. باید سبک زندگی و سیره شهدا به جوانان معرفی شود و بر ولایت پذیری و ولایت مداری آنها تاکید شود.
نباید جوانان با فرهنگ ایثار و شهادت غریبه باشند و این فرهنگ غنی در جامعه کم رنگ شود. زندگی برخی شهدا اندازه چند کتاب حرف برای گفتن دارد اما حتی نامی از آنها نیست. خانواده ها باید فرزندانشان را شهدایی تربیت کنند.

گفت‎گو از اباذری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده