يکشنبه, ۱۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۵
نوید شاهد - کتاب «روایتی از دلدادگان حریم عشق و ایثار» به مدیریت «علی شاکری نوری» و ویراستاری «لیلی زهدی» تدوین شده است.

به گزارش نوید شاهد البرز؛ کتاب «روایتی از دلدادگان حریم عشق و ایثار» به مدیریت علی شاکری‌نوری و و ویراستاری لیلی زهدی تدوین شده است. این کتاب حاوی خاطرات آزادگان، جانبازان، رزمندگان دوران دفاع مقدس است که با مشارکت بانک مسکن و با هدف انتقال آموزه های جنگ در هشت سال دفاع مقدس جمع آوری و تابستان 1399 به چاپ رسید. 

روایتی از دلدادگان حریم عشق و ایثار


در مقدمه این کتاب آمده است: «اگر امروز به جمع آوری و افزودن سرمایه خاطرات دوران دفاع مقدس روی آورده نشود، قطعا دشمن جنگ را آنگونه که باب میل اوست، روایت خواهد کرد و این یک خطر است که همه باید با احساس وظیفه، این خطر را جدی بگیرند.»



در این کتاب خاطره ای از مهدی اکبریان سندیان، آزاده و جانباز 35 با عنوان تفحص آمده است:

«روزهای آخر اسفند ۶۹ با یک گروه 10نفری همراه فرمانده تفحص به منطقه کربلای ۵ رفته بودیم، برای پیدا کردن شهدای جنگ تحمیلی، مشتاقانه شروع به تفحص کردم. هر جایی که فرمانده به ما دستور می‌داد، جستجو می کردیم. تا ظهر پیکر 9 شهید و شهید و جسد 2 عراقی را پیدا کرده بودیم. کار تمام شده بود و باید بر می‎گشتیم عقب و شهدا و اجساد عراقی را به تعاون شهدا منتقل می‌کردیم.

فرمانده دستور داد به عقب برگردیم، با خود گفتم، شاید هنوز شهید دیگری در این منطقه باشد که ما آن را نیافته ایم؛ کسی که خانواده اش منتظر اوست. تپه نظرم را جلب کرد، در حالی که همه آماده می‌شدند برگردیم شروع کردم به خالی کردن خاک از اطراف آن تپه به پیکر یک شهید رسیدیم پیراهنش پوسیده بود دست کردن داخل جیب پیراهنش یک گواهینامه ساده از تبریز و یک قرآن جیبی همراهش بود قرآن را بوسیدم و فرمانده رو به من کرد و گفت: مهدی چرا دستکش مخصوص را نپوشیده ای. گفتم: حاجی چه افتخاری بالاتر از این که دستم با پیکر شهدا متحمل شود. نگاه همه فانوس آن شهید افتاد و قمقمه ای که هنوز درون آب بود. من هم که خیلی تشنه بودم در قمقمه را باز کردم و از آن آب نوشیدم دو روز بعد از آن تفحص به اسارت در آمدم.»

 

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده