گفت‌وگوی نوید شاهد با همسر شهید دکتر قاضی میرسعید؛
نوید شاهد - همسر شهید قاضی میرسعید در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد به مناسبت روز پزشک، می گوید: «تلاش دکتر قاضی میرسعید در دو عرصه تحصیل علم و جهاد برگرفته از روحیه تکلیف مداری اش بود. این روحیه موجب شده بود که او در همه زمینه ها با این رویکرد برخورد کند. در تحصیل علم، لحظه ای وقت تلف نمی کرد، همچنین در رفتن به جبهه هم ذره‌ای تردید نداشت. او شیفته خدمت به مردم، تشنه تحصیل علم و در آرزوی شهادت بود.»

به گزارش نوید شاهد البرز؛ از ارزش هایی می گوید که می تواند جامعه را به آرمان شهر بدل کند. جایی که حقی از کسی ضایع نشود. ایرانیان چهل سال پیش خواهان عدالت بودند و شهدا دغدغه ظهور و بروز این ارزش ها را در جامعه داشتند و خود این‌گونه زیستند و به همین راه هم رفتند. امروز بعد از سال ها هنوز هم باید خانواده شهدا یادآور شوند که امام اعتماد مردم را سرمایه نظام می دانست و شهدا پایبند به ارزش ها بودند و راز ارتقا و اعتلای کشور در مردم داری و تعهد و تخصص و مسئولیت پذیری است که رهبری همواره تاکید دارند.

روایتی از پزشکی که شیفته خدمت و در آرزوی شهادت بود

در آستانه روز پزشک یاد کسانی را گرامی می‌داریم که رسالتشان نجات جان هاست و اگر تعهد داشته باشند در هر حالی شهید از دنیا می روند. دکتر شهید عبدالحمید قاضی میرسعید، زاده هفدهم مرداد 1339 در تهران است. این دانشجوی پزشکی طالقانی الاصل در دوران دفاع مقدس، با ذکاوت و لیاقتی که نشان می دهد به سمت فرماندهی گردان در پاوه می رسد. او در بیشتر عملیات ها حضور داشته و درحالی‌که مشغول مداوای مجروحان بوده است در 26 بهمن ماه 1364 به شهادت می رسد.

روایتی از پزشکی که شیفته خدمت به مردم و تشنه کسب علم و در آرزوی شهادت بود

درخشش شهید میرسعید در عرصه علم آموزی

فرخ‌السادات قاضی میرسعید، همسر دکتر شهید عبدالحمید قاضی میرسعید از دوران زندگی با این شهید با عنوان دوران طلایی یاد می کند و درخصوص کودکی و ویژگی های شخصیتی شهید دکتر میرسعید چنین بیان می کند: «دکتر میرسعید در تهران به دنیا آمده و تحصیل کرده است. خانواده اش هم مانند همه طالقانی های مقیم تهران، تابستان ها به این منطقه خوش آب و هوا می رفتند. حمید دوران تحصیلش را با تلاش، هوش و استعداد بالا با موفقیت گذراند و این از مدارک تحصیلی اش پیداست که همچون ستاره ای در این مقطع می درخشیده است. وی سال 1357 بعد از گرفتن دیپلم از دبیرستان دکتر هشترودی وارد رشته پزشکی دانشگاه اصفهان می شود. به گفته پدرش، حمید با ویژگی های اخلاقی خوبی که داشته است، متمایز از سایر فرزندان بوده؛ ویژگی هایی که هنوز هم بعد از 36 سال، من و پدر حمید مشتاقیم در مورد آن صحبت کنیم.


 دوران طلایی زندگی با شهید میرسعید

روزی که برای خواستگاری به منزل ما تشریف آوردند؛ پدر حمید در بین جمع، به صفات خوب اخلاقی حمید بسیار تاکید داشت، حتی به من تبریک گفت. او می گفت: "بعدها متوجه خواهی شد که حمید چقدر انسان خوبی است" و همانطور هم شد. مدتی که من با حمید زندگی کردم دوران طلایی عمر من بود. از این جهت که رشد معنوی و اجتماعی و ... خوبی به واسطه حضور در کنار حمید داشتم. بعد از شهادتش هم حضور معنوی او در زندگی من تاثیرگزار بوده است. اکنون با گذر ایام که از دریچه پختگی و تجربه به رفتار و منش حمید نگاه می کنم او را انسانی وارسته با فضایل اخلاقی بسیار والا می بینم.»

مسئولیت پذیری؛ منش شهید میرسعید

فرخ السادات قاضی میرسعید در ادامه ویژگی های شخصیتی شهید دکتر قاضی میرسعید را اینگونه بیان می کند: «حمید بسیار باهوش بود و این زیرکی را در جهت مثبت به کار می برد. من شاهد مسئولیت پذیری بسیار زیاد او در قبال خانواده و جامعه بودم. مادر حمید بیمار بود و پدرش با زن دیگری ازدواج می کند. مادرخوانده حمید می گوید: "حمید حتی در مقابل من هم حس مسئولیت داشت. یکی از عواملی که من به این زندگی دلبسته شدم علی رغم مشکلاتی که وجود داشت، محبتی بود که حمید نسبت به من داشت." حمید در جریانات شکل گیری انقلاب، دانش آموز مدرسه بود. او نسبت به مسایل روز حساس بود و با انتقاداتی که نسبت به رژیم سابق داشت، مشکلاتی در مدرسه برای او ایجاد شد. زمان پیروزی انقلاب هم حضوری بسیار فعال داشت. در تظاهرات ها و در تشکیل گروههایی برای کمک به پیروزی انقلاب در بیمارستان امام خمینی (ره) به عنوان یک امدادگر فعال بوده است.»

تعهد به خانواده و جامعه؛ منش شهید میرسعید

وی با بیان اینکه وجود حمید آنقدر غنی و پر از حرف و گفتنی است که در این مقال نمی گنجد، به ویژگی دیگر شهید میرسعید اشاره می کند و می گوید: «یکی دیگر از ویژگی های حمید «تعهد» او بود. البته من حمید را یک انسان تکلیف مدار هم می دیدم. پدرش می گوید: "حمید احساس مسئولیت زیادی نسبت به مردم داشت و با همین تفکر هم با تلاش و پشتکار درس می خواند." حمید با اینکه دانشجوی پزشکی بود اما نگاهش به جبهه و دل نگران سرنوشت کشورش در جنگ تحمیلی بود.»

 شهید دکتر میر سعید در قامت یک جهادگر


میرسعید به فعالیت های همسرش در جهاد سازندگی و چگونگی ورود این شهید به عرصه دفاع مقدس و خط مقدم و همچنین هم‌رزمی با سرداران و فرماندهان اشاره و اظهار می کند: «با تعطیلی دانشگاه و انقلاب فرهنگی به جهاد سازندگی رفت. به روستاهای محروم می رفت و در زمینه پزشکی به مردم آن مناطق خدمت می کرد. به آنها آموزش می داد و گاهی هم درمان ها و تجویزهای سرپایی داشت. او تعهد خاصی نسبت به مردم داشت.

مهر 1359 بعد از انقلاب فرهنگی و حضور در جهاد سازندگی بلافاصله به کردستان رفت. در آبان آن سال با شهادت یکی از دوستانش در همان منطقه، تصمیم‌اش برای ماندن در جبهه جدی تر شد. در کسوت یک رزمنده به جبهه رفته بود و بعد از دو سال با سمت فرماندهی گردان در پاوه با توصیه مراجع تقلید با توجه به رشته تحصیلی اش که کشور به آن نیاز داشت به دانشگاه بازگشت و مشغول ادامه تحصیل شد.»
 

 دوستی با شهید همت


وی بابیان اینکه ارتباط عاطفی بین شهید میرسعید و شهید همت موجب شد که بعد از بازشدن دانشگاه، شهید میرسعید در ترم مهرماه سال 61 باز هم در جبهه بماند، تعریف می کند: «آنها در پاوه همدیگر را دیده بودند. دوستی شان در جبهه کردستان رقم خورده بود. حمید همیشه از شهید همت تعریف می کرد و این ارادت دو طرفه بود. شهید همت هم آنقدر به حمید اطمینان داشت که فرماندهی پاوه را به او سپرد و به جبهه جنوب رفت.
او بهمن 61 به دانشگاه برگشت چون در کسب علم هم متعهد و تکلیف مدار بود. شب ها تا دیروقت مطالعه می کرد. در دانشگاه مسئول انجمن اسلامی و همچنین سخنگوی دانشجویان بود. ارتباطش را با جبهه قطع نکرده بود، با شروع هر عملیاتی گروههای امدادگری و پزشکی را ساماندهی می کرد و به جبهه می رفت. دو سه هفته ای جبهه می ماند و باز به اصفهان برمی گشت و به درس و تحصیل می پرداخت.
 به حدی علاقه و کوشش در ادامه تحصیل در او وجود داشت کسی که او را نمی شناخت می توانست بگوید همچین فردی همه فکر و ذکرش کسب مدارج علمی است و هیچ گونه ربطی به جبهه و شهادت ندارد! در حالی که بارها به من می گفت: «دعا کن من شهید شوم.»
عملیات که می شد برای رفتن به جبهه بی قرار بود. همیشه در قنوت نمازش می خواند «اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک»

تکلیف‌مداری؛ ویژگی شهید میرسعید

این همسر شهید با یادآوری اینکه شهید میرسعید روحیه تکلیف مداری داشت و شیفته خدمت به مردم بود، بیان می کند: «تلاش او در دو عرصه تحصیل علم و جهاد برگرفته از روحیه تکلیف مداری اش بود. این روحیه موجب شده بود که او در همه زمینه ها با این رویکرد برخورد کند. در تحصیل لحظه ای وقت تلف نمی کرد و در رفتن به جبهه هم لحظه ای تردید نداشت. او شیفته خدمت به مردم، تشنه تحصیل علم و در آرزوی شهادت بود.
آنچه که به عنوان تکلیف مطرح بود، آن ولایت مداری نسبت به امام و علاقه مندی به رهبری را به بهترین شکل انجام می داد. آن زمان که مقام معظم رهبری رییس جمهور بودند، حمید علاقه زیادی به ایشان داشت و بارها می‌دیدم که با منطق و استدلال، مسایل سیاسی را تحلیل و از ایشان دفاع می‌کرد.
تکلیف مداری باعث می شد که وظیفه خودش را درست انجام بدهد. این تکلیف مداری در قبال خانواده هم بود. تمام تلاشش را می کرد که تکلیفی بر دوشش نماند و تا آن را ادا نمی‌کرد کوتاه نمی آمد. او موقعیت ها را برای ادای تکلیف به خوبی می شناخت.»

شهادت در حین مداوای مجروحان

همسر شهید دکتر میرسعید از آخرین اعزام همسرش به جبهه و نحوه به شهادت رسیدنش چنین بیان می کند: «عملیات والفجر هشت در شرف وقوع بود که با گروهی که در دانشگاه ساماندهی شده بودند و مسئولیت آنها برعهده حمید بود به خط جبهه اعزام شد. اصرار داشت که باید به خط مقدم بروند. می گفت باید به رزمنده هایی که مجروع می شوند بلافاصله کمک شود. بسیاری از آنها به‌دلیل خونریزی شدید و نرسیدن اقدامات اولیه پزشکی به شهادت می رسند.
برای اینکه چه کسانی به خط مقدم بروند قرعه کشی می کنند و اسم حمید و شهید کرباسی از قرعه کشی در می آید. بقیه اعتراض می کنند. دوباره قرعه کشی می شود که باز هم اسم شهید کرباسی و حمید در می آید. در حین اعزام شهید کرباسی خوابش می برد. در خواب خودش و حمید را در حال اقامه نماز با پیامبر می بیند. بیدار می شود و خواب را برای حمید تعریف می کند.
در خط مقدم یکی از سنگرهای عراقی را اورژانس می کنند. روی مجروحان اقدامات اولیه انجام می شود. آن روز تا ظهر مجروح می آورند. موقع اذان حمید وضو می گیرد که نماز ظهر را بخواند. اذان و اقامه را می گوید که چند تا مجروح را وارد می کنند. به همکارش می گوید: من می روم بالای سر مجروح شما نمازتان را بخوانید. با شهید کرباسی بالای سر مجروح بودند که گلوله توپ به داخل سنگر برخورد می کند. همه کسانی که در سنگر بودند شهید می شوند، به جز دکتر جعفری نسب که درحال سجده بوده و زنده می ماند.»
 

اخوت با برادران اهل تسنن

وی به اخوت شهید میرسعید با دوستان اهل تسنن‌اش در پاوه می گوید: «حمید زمانی که به کردستان و به ویژه به پاوه رفت، لیاقتش را در حوزه نظامی و تاکتیکی به اثبات رساند و فرماندهی جنگ را برعهده گرفت. هوش زیاد و تعهدش او را از رزمنده ای جان بر کف به فرمانده ای لایق و قابل اعتماد بدل کرد.
اما راز ماندگاری دکتر میرسعید در میان مردم آن خطه مردم داری او بود. دو سال پیش در یادواره ای که برای دکتر میرسعید برگزار شد، هم‌رزمان و دوستانش هم حضور داشتند. هنوز در صحبت هایشان بعد از گذر سال ها عشق و محبت موج می زد.
 
به یاد دارم تابستان 64 به پاوه نزد دوستان حمید رفتیم. رابطه حمید با آنها من را متعجب کرده بود. همدیگر را برادر خطاب می کردند. در نماز جماعت به حمید اقتدا می کردند و این نتیجه اعتمادی بود که بین آنها برقرار بود.»
 
اعتماد مردم بزرگترین سرمایه اجتماعی

همسر شهید دکتر میرسعید قاضی اعتماد مردم به مسئولان را سرمایه اجتماعی بزرگی می داند و اذعان می کند: چیزی که در جامعه ما در این چند سال اخیر خدشه دار شده است اعتماد مردم نسبت به مسئولان است. امام فرمودند: "مهمترین سرمایه این انقلاب، اعتماد مردم به مسئولان است." این سرمایه اجتماعی بسیار بزرگی است و به دلیل عملکرد نادرست مسئولان اعتماد مردم به مسئولان کاهش پیدا کرده است.
توصیه ام به مسئولان این است که در جایگاهی که بر پایه خون شهدا استوار است، مردمی و ولایت مدار باشید زیرا که شهدا ولایت مدار بودند. مسئولان باید در خدمت مردم و همراه مردم باشند. اگر فردی تعهد دارد و تخصص ندارد نباید مسئولیت بپذیرد.
مسولان باید ساده زیست باشند. شهید دکتر میرسعید دو دست لباس بیشتر نداشت ولی آنقدر تمیز و منظم بود که کسی این را متوجه نمی شد. او بسیار ساده زیست بود، همه وسایلش در یک چمدان جمع می شد. در کردستان به همه فرماندهان ماشین پیکان یا موتور داده بودند. اما او نگرفته بود و می‌گفت: نمی خواهم مردم بومی فکر کنند من برای منافع دنیایی خودم آنجا خدمت می‌کنم. عضو سپاه بود ولی حقوق نمی گرفت. مسئولان باید با تاسی از سبک زندگی شهدا، سطح زندگی و رفاهشان را به سطح متوسط جامعه برسانند و در بین مردم زندگی کنند. ما سرانجام از این دنیا می رویم و با خودمان جزء اعمالمان چیزی را نمی بریم.
امیدوارم که بین شهدا روسفید باشیم. شهدا جانفشانی کردند تا مسئولان بتوانند در این نظام به منصب برسند، به خون شهدا خیانت نکنید. مسئولان خدمت به مردم را سرلوحه کار خود قرار دهند.
 
گفت‎گو از نجمه اباذری
 
 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده