نوید شاهد- «به اباعبدالله ‌الحسین (ع) ارادت خاصی داشت و ذکر نام او از زبانش نمی‌افتاد. هر وقت مشکلی برایش پیش می‌آمد به امام حسین (ع) متوسل می‌شد. در نهایت هم به دلیل اصابت گلوله آر‌پی‌جی به سر در خرمشهر به شهادت رسید. جمشید در نوحه‌ خوانی‌اش از تك تك شهدای خرمشهر و آبادان نام مي برد و به خوبی دریافته بود که اوج وصال شهادت است! یک سال عقد کرده بودیم و فرصت نشد زیر یک سقف برویم.» اینها بخشی از صحبت‌های «سیما برون» همسر سردار شهید مداح «جمشید برون» است. در ایام عزاداری سید و سالار شهیدان با همسر شهید مداح «جمشید برون» گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می خوانید.

نگاهی به فرازهایی از زندگی سردار شهید مداح «جمشید برون»

سراسر وجودش خوبی بود

«سیما برون» همسر سردار شهید مداح «جمشید برون» که دکترای روانشناسی تربیتی دارد در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد، درباره این شهید والامقام تعریف کرد: جمشید دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در خرمشهر گذراند و با عشق به اهل بیت (علیهم السلام) قد کشید. او از مبارزین با طاغوت بود و برای پیروزی انقلاب اسلامی مجاهدت‌‌ها کرد. همین‌که سپاه پاسداران تشکیل شد به عضویت سبز پوشان جان بر کف درآمد. او مداح هم بود و هر جا فرصتي مي‌يافت، بسيجيان و پاسداران را گردهم مي‌آورد و از غربت شهداي خرمشهر نوحه سر می‌داد.

همسر شهید گفت: اهل رعایت باید‌ها و نبایدهای دینی بود. به واسطه نسبت فامیلی پیش از ازدواج او را می‌شناختم و اطمینان داشتم که بسیار سالم و محجوب است. ادب و متانت جمشید مثال زدنی بود. جمشید شوخ طبع بود اما دقت می‌کرد که مبادا با شوخی‌هایش باعث رنجش کسی نشود. به خاطر اینکه همسرم بوده از او تعریف نمی‌کنم بلکه هر کسی شهید برون را می‌شناخت صحت حرف‌هایم را می‌تواند تصدیق کند. او نمونه یک جوان با ایمان، چشم پاک، مهربان و قابل اطمینان بود. هیچ خاطره بدی از جمشید ندارم و بدون اغراق می‌گویم سراسر وجودش خوبی بود.

شهید به امام حسین (ع) ارادت خاصی داشت

همسر سردار شهید برون با بیان اینکه همسرش به امام حسین (ع) ارادت خاصی داشت، به صحبت‌هایش ادامه داد: به اباعبدالله ‌الحسین (ع) ارادت خاصی داشت و ذکر نام او از زبانش نمی‌افتاد. هر وقت مشکلی برایش پیش می‌آمد به امام حسین (ع) متوسل می‌شد. او مداح بود و بیشتر از دیگر اهل بیت (علیهم السلام) برای اباعبدالله الحسین (ع) نوحه می‌خواند. شاید برای شما جالب باشد که در مراسم‌های سوم و هفتم شهید نوحه‌هایی که جمشید خوانده بود پخش می‌شد. از این طریق خودش هم در مراسم‌هایی که برای یادبودش برگزار ‌‎می‌شد، حضور داشت.

وی افزود: البته من بعد شهادت بسیاری از نوحه‌های همسرم را در نوار کاست‌هایی که به دستم می‌رسید، شنیدم. جمشید در نوحه‌ خوانی‌اش از تك تك شهداي خرمشهر و آبادان نام مي برد و اما سر فصل نوحه‌اش این بود «جان فداي قد بالاي تو اي شاخه رعنا/ به فداي تو شود مادر و بابا /به اميدي كه رسد حد وصالت شب دامادي تو در نظرم» او به خوبی دریافته بود که اوج وصال شهادت است!.

فرصت نشد زیر یک سقف برویم

همسر شهید درباره اینکه چه چیزی او را متقاعد کرد به ازدواج با شهد «جمشید برون» جواب مثبت دهد، گفت: من و همسرم دختر‌عمو و پسر‌عمو بودیم. من در ابتدا فکر می‌کردم او تصمیم دارد با شخص دیگری ازدواج کند. من خانه مادر بزرگم در اهواز سکونت داشتم و پدر و مادرم آبادان بودند. جمشید و یکی از برادرنم دنبالم آمده بودند تا به آنجا برویم. از اینکه قرار است جمشید ازدواج کند خوشحال بودم غافل از اینکه او من را در نظر دارد. خوب به یاد دارم که از شدت خوشحالی برایش دست می‌زدم. بعد از اینکه رسیدیم پدر و مادرم به من اطلاع دادند که عروس خود منم. سال 60 با اینکه 15 سال بیشتر نداشتم اما از اینکه جمشید شریک زندگی‌ام شده بسیار خوشحال بودم. در واقع ما یک‌ سال با هم عقد کرده بودیم و فرصت نشد تا زیر یک سقف برویم.

وی ادامه داد: پیش از عملیات «بیت المقدس» تصور بر این بود که با موفقیت نیروهای ایرانی در آزادسازی خرمشهر جنگ تمام می‌شود و قرار بر این بود که ما هم زندگی مشترک‌مان را شروع کنیم. خرمشهر آزاد شد اما جنگ تمام نشد که هیچ، جمشید هم به شهادت رسید و زندگی مشترک ما هیچ وقت شروع نشد.

سردار «جمشید برون»؛ مداح شهیدی که به حجله شهادت رفت

معرفی شهدا با استفاده از نوحه و مداحی

خانم برون درباره معرفی شهدا به نسل جوان در قالب نوحه و مداحی اعلام کرد: اجازه بدهید در این باره مثالی بزنم؛ سردار شهید جمشید برون وقتی می‌خواند «علی اکبر ای نوجوان تازه داماد» مظلومیت شهدای کربلا جور دیگری بر دل می‌نشست. شهدا بهترین معرف خودشان هستند. چرا که ما اعتقاد داریم شهدا ادامه قیام اباعبدالله الحسین (ع) هستند و شهید از عمق وجود واقعه کربلا را درک کرده است.

وی ادامه داد: نسل جوان باید با ایثارگری‌های دوران گذشته آشنا شوند و بدانند که برای حفظ این آب و خاک چه ازخودگذشتگی‌هایی انجام شده است. نباید اجازه بدهیم که یاد شهیدان به فراموشی سپرده شود و باید همواره تلاش کنیم یاد آنها گرامی داشته شود. معرفی شهدا درقالب نوحه و مدیحه‌سرایی راه خوبی است.

شهادت در راه آزادسازی خرمشهر

وی در پایان صحبت‌هایش درباره نحوه شهادت همسرش توضیح داد: همسرم در پنجمین روز از اردیبهشت 61 یک روز قبل از شروع عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل اصابت آرپی‌جی در سن 23 سالگی به شهات ‌رسید. او از اولین مداحان شهید دفاع مقدس بود که در خرمشهر در خون مطهرش غلتید. چند سال بعد از پایان جنگ تحمیلی در مراسمی که از حاج «صادق آهنگران» و «حسین فخری» تقدیر شد تقدیرنامه‌‌ای هم به مناسبت ذاکر بودن شهید برون به من اهدا شد.

انتهای پیام /

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده