سه‌شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۹
زائر راهیان نور گفت: جوانان و نوجوانان اگر با خدا و شهداء رفاقت و صحبت کنند و در زندگی خود حضور خدا را همیشه مبداء فعالیت ها قرار دهند، به سعادت و رویش موفقیت ها می رسند.

  به گزارش نوید شاهد البرز؛  فاطمه آزادنوش بابیان این که حجاب و دین را قبول داشتم اما آن را رعایت نمی کردم، اظهار داشت: فرزندآخر خانواده و نیز دوست دار امام رضا(ع) هستم.
 
وی با اشاره به انگیزه های که باعث قدم نهادن در مسیر دین و حجاب اسلامی شد، بیان کرد: یادمه وقتی کتاب "سلام بر ابراهیم" را خواندم در مورد یک نفر نوشته بود که شهید ابراهیم با روضه بردن زندگیش را تغییر داده بود؛ این مثل یک جرقه برایم بود، افزود: شهید ابراهیم هادی در مسیر تغییر سبک زندگیم اثری بسیار داشتند، ویژگی های شخصیتی و در عین نشاط جوانی خود همیشه به یاد خدا و اهل بیت (ع) بودن شهید والامقام باعث شد من به سمت مطالعه و تحقیق در مسائل دینی بپردازم و هر روز بیشتر در این راه قدم گذارم.


 راه رسیدن به کمال، الگو قراردادن شهدا و فرهنگ شهادت است

وی با اشاره به این که فاطمه قبل زیاد در مسائل دینی سفت و سخت و محکم نبود، نا امید بود و همه چی براش به آخر رسیده بود، بیان کرد: من قبلا حجاب و دیدگاه دینی مناسبی نداشتم، از بیشتر موضوعات اسلامی و حضور در مساجد دوری می کردم، از بچگیم عاشق امام حسین(ع) بودم ولی هئیت و روضه نمی رفتم، حجاب نداشتم، ۱۸سالم بود که به روضه امام حسین (ع) دعوت شدم و به اسرار مادرم رفتم، وقتی رسیدم انگار آن روضه برای من متفاوت بیان می شد، اولین گریه متفاوت من برای اهل بیت(ع) در این جا اتفاق افتاد و آن جا برایم مثل کلاس درس زندگی بود، چند قت از زمان حضورم در این روضه گذشت، دوباره به روضه روز تاسوعا دعوت شدم، در آن زمان انگار یک نفر مرا به سمت تغییر از درون خودم دعوت می کرد، از فردایش چادر شدم.
وی با بیان این که پدر و مادرم همیشه در این راه من کمک و همراهی کردند، گفت: بعد از تغییرم، در بین فامیل و اطرافیانم طرد شدم با گذشت زمان و ارتقاء تحول درونی و بیرونی خودم باعث شدم، آنان نیز در این راه حضور یابند.
وی با بیان این که جوانان و نوجوانان اگر با خدا و شهداء رفاقت و صحبت کنند و در زندگی خود حضور خدا را همیشه مبداء فعالیت ها قرار دهند، به سعادت و رویش موفقیت ها می رسند، عنوان کرد: فضای مجازی بیشترین تاثیر را در دگرگونی زندگی های ایرانی و اسلامی داشته است، به واسطه ی فضای نامناسب فرهنگی اش در بسیاری از موضوعات افراد از حضور فعال خود در چهارچوب دینی کم کم دور شدند و از مسلک و معبر اصلی (قرآن مجید و اهل البیت(ع)) فاصله گرفتند، جوانان با حضور به موقع و کارآ و نیز با آشکار سازی مناسب در جامعه حقیقی و مجازی افراد را به سمت درست هدایت کنند.
وی با اشاره به این که امر به معروف و نهی از منکر در همه ی حوزه باید در جامعه به ضرورت مخصوصا در قشر جوان احیاء شود، ابراز کرد: ما در مجموعه فرهنگی خود در زمینه تبلیغ و ترویج فرهنگ حجاب ایرانی و اسلامی فعالیت می کنیم و در این کارزار اول از خود شروع به بیان می کنیم تا به همراهان و هم سنین خود بگوییم در هر زمان با یک تغییر هر چند کوچک می توان در صراط بزرگ و ارزشمند دین مثمر ثمر بود.
وی همچنین با اشاره به توفیق سفر به عتبات عالیات و دعوتش به آن سفر مبارک، اذعان کرد: من به شکل باور نکردنی به پیاده روی اربعین دعوت شدم، در مسیر پیاده روی اتفاقاتی برایم رخ داد که به یقین رسیدم در این راه درست قدم گذاشتم، در همان سال به سفر زیارتی مشهد و سزمین های راهیان نور رفتم و مهمون اردوگاه شهید باکری خرمشهر شدم، روزی که رفتیم شلمچه از موقع ورودم، انگار تمام صداها را نمی شنیدم، تو حال هوای خودم بودم که یه‌ آقایی در گودی نشسته بود، چفیه ای روسرش بود، چون از خانواده جدا شده بودم، سریعاً قصد برگشت کردم که آن آقا صدام کرد، اول ترسیدم راستش بعد بهم یک جاسئویچی داد و گفت این را از خودت جدا نکن، وقتی برگشتم پیش خانواده، اتفاق را گفتم، هیچ کس باور نکرد، حتی خادم الشهداء هم ندیده بودنش تا این که پدر شهیدی که همراهمان بود به من گفت: در موردش به کسی چیزی نگم و این شروع اثبات قدم درست و به موقع برای من بود.
وی در پایان همچنین با بیان این که بعد از آن سال چندین بار دیگر نیز به سرزمین های راهیان نور دعوت شدم، خاطر نشان کرد: یک مدتی عکس و متن هایی درباره ی شهید ابراهیم هادی می دیدم و می خوندم، مثل این بود که دعوت می شدم که به خودم برگردم، در آن زمان با پایگاه مقاومت بسیج محله آشنا شدم و در آن جا کتاب "سلام بر ابراهیم" را مطالعه کردم، یک مدت گذشت که تا فهمیدم تاریخ تولد شهید اول اردیبهشت ماه است و در ۲۵سالگیش در راه دفاع از حق قرار گرفت، این شد که من گره محکم با شهید والامقام خوردم، آن کتاب همیشه و همه جا همراهم است، کتاب را به افرادی اهداء کردم که اصلا شهداء را نمی شناختند ولی با شهید ابراهیم دوست شدند وکلی اتفاقایی خوب برایم رخ داد و هر وقت به بن بست رسیدم تا صداش کردم، بهم نه نگفته است، از وقتی زندگیم عوض شد دیدم عوض شد.

منبع: خبرگزاری بسیج

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده