شهادت دختران محجبه و مؤمنه سندی بر جنایات رژیم ستم‌شاهی بود

 فرحناز در آغوش پرمهر مادر و پدر دوران خردسالی را سپری کرد اما هنوز بیش از پنج سال نداشت که مادرش دار فانی را وداع و به دیار باقی شتافت.

وی ادامه زندگی را در کنار پدر سپری و چند ماه پس از ضایعه فوت مادر به‌اتفاق پدر و برادرش از منجیل به رشت هجرت کردند تا پدر بتواند بهتر به کارش رسیدگی و نیز در تعلیم و تربیت فرزندان نقش خود را به‌خوبی ایفاء کند.

او با پایان یافتن دوران خردسالی برای تحصیل علم و دانش وارد دوره ابتدائی در دبستان امید فردا و در مقطع راهنمایی خزر رشت شد و چون به تحصیل علم بسیار علاقه‌مند بود همواره درس‌ها را باعلاقه و جدیت دنبال می‌کرد و به همین علت در تمامی مقاطع تحصیلی از شاگردان ممتاز مدرسه محسوب می‌شد.

وی با ورود به سن 15 سالگی درحالی‌که در پایه دوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود زمزمه‌های از حکومت استبدادی و ضد دینی پهلوی دل‌وجانش را نوازش می‌داد و او نیز همانند دیگر جوانان مسلمان معتقد، پرشور، متعهد، مصمم، راسخ و استوار در این راه قرار گرفت.

او برای به تحقق پیوستن اهداف مقدس حضرت امام خمینی (ره) و سرنگونی حکومت شاهنشاهی از هیچ تلاشی برای رسوایی و نابودی این حکومت ظالم دریغ نکرد.

وی با توزیع پوسترها و اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) و شرکت در تظاهرات و راهپیمایی‌ها به‌عنوان یک دختر مؤمنه، مسلمان و انقلابی فعالیت می‌کرد.

شهیده فرحناز معصومی منجیلی سرانجام در هفتم بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ درحالی‌که به همراه خیل عظیم جمعیت امت مسلمان رشت ازجمله بازاریان، روحانیون، دانشجویان و تمامی اقشار جامعه در تظاهرات گسترده خیابان لاکانی رشت شرکت کرده بود و با شعارهای کوبنده و یک‌صدا خواستار سرنگونی حکومت پهلوی و ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن بودند مورد هجوم مأموران رژیم قرارگرفته و براثر اصابت تیر از ناحیه سر به‌شدت مجروح و توسط مردم به بیمارستان پورسینا رشت انتقال یافت اما براثر جراحات وارده در همان روز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهادت این دختر محجبه و مؤمنه سندی بر جنایات حکومت ستم‌شاهی و مایه افتخار زنان مسلمان شد و پیکر این دختر جوان مسلمان توسط مردم، تحت مراقبت شدید امنیتی مأموران ساواک به زادگاهش منجیل منتقل و در کنار مادر جوانش به خاک سپرده شد./فارس