نوید شاهد فارس: شهید محمد حسين ایزد پور فرزند سوم خانواده در دهم شهريور ماه 1347 در خانواده اي متدين و مذهبي در شيراز ديده به جهان گشود .
وی
در کودکي داراي چهره اي زيبا بود . شيرين زباني و مظلوميت خاصي که داشت او
را محبوب اهل خانواده و خويشاوندان کرده بود . مادر در کودکی به او آموخته
بود که با بالا رفتن از هر پله ( يا علي ) و با نوشيدن آب ( يا حسين )
گوید . ماه محرم که از راه می رسید لباس سیاه را به تن محمد حسین می کردو
با شرکت در مراسم عزاداري امام حسين او را عاشق این راه کرد .
از سن
هفت سالگي درس و مدرسه را آغاز کرد. در سال چهارم دبستان همزمان با پيروزي
انقلاب اسلامي او همواره با پدر در راهپيمايي ها و تظاهرات عليه حکومت
شاهنشاهي شرکت مي کرد و از همان زمان با وجودي که ده سال بيشتر نداشت پاي
بند ارزشهاي انقلابي و ديني و اسلامي کشور بود . نترس و شجاع .
بعد
از گذراندن دوره تحصيلات ابتدايي در مدرسه راهنمايي مشغول به تحصيل شد که
متأسفانه پس از چندی ترک تحصيل کرد و وارد بازار کار شد .
محمد
حسین در جريان جنگ ايران و عراق در حالي که عاشق جبهه و جنگ بود ولي به علت
کم بودن سن از رفتن او به جبهه خودداري مي شد . در همين حال او در شيراز
در مغازه ای مشغول کار شد .
بالاخره در سن شانزده سالگي علي رغم سن کمي که داشت با اصرار خودش عازم جبهه جنگ شد و در انديشمک شروع به خدمت کرد .مدت شش ماه در جبهه بود و در سن هفده سالگي به خدمت سربازي در ارتش رفت .
شهید محمد حسين ایزد پور در وصیت نامه اش می نویسد:
«چون
حاضرم به ميل خود به جبهه بروم و با همرزمان كه در جبهه هستند شركت نمايم و
برعليه صدام كافر بجنگم و اين قطره خونى كه دارم در راه اسلام بريزم و
چنانچه اگر شهيد شدم افتخار بزرگى را به دست مىآورم.
ان شاءالله به
يارى خداوند متعال و امام زمان(عج) اين پيروزى نهايى را كه به دست آورديم و
صدام كافر و يزيد ملعون كه دستنشانده امپرياليست آمريكاى جهانخوار
مىباشد، او را از بين برديم افتخار بزرگى و سربلندى براى دولت جمهورى
اسلامى ايران خواهد بود. به اميد آن روز.»
شهید محمد حسين ایزد پور سرانجام پس از يک سال و 2 ماه خدمت در تاريخ 29 آذر 1366 در منطقه زبيدات به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس