نوید شاهد - شهید "کاظم حیدری" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «راستی که شهادت در راه خدا و پرکشیدن بسوی او چه زیباست، آزاد شدن از قفس دنيا و عاشقانه به دیدار الله رفتن و این سعادتی است که نصیب هرکس نمی‌شود و تنها نصیب کسانی است که لایق باشند و من این لیاقت را پیدا کردم و خدا بر من منت نهاد و مرا بسوی خود فراخواند.»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید کاظم حیدری، یادگار «حسینعلی (فوت 1354)» و «معصومه» یکم فروردین ماه سال 1347 در شهرستان تهران دیده به جهان گشود. او تا دوم راهنمایی درس خواند. خطاط بود و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر هفتم آبان ماه سال 1362 در پنجوین عراق به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

متن وصیت نامه شهید:

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ»

«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. آل عمران - 169»

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود و سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینی و با درود و سلام به روان پاك شهیدان از صدراسلام تا کنون با درود و سلام بر رهروان پاک حسینی که خالصانه جان خود را در راه اسلام و احیای دین خدا دادند.

وصف شهادت

احساس وظيفه شرعی و لبیک گویی به حسین زمان و ادامه دادن راه شهدا پا به این مکان مقدس نهادم و خدا را شکر میکنم که لیاقت حضور در جبهه و جهاد در راه خدا را پیدا کردم.

بارالها: دیگر راهی در پیش ندارم جز آنکه گامی دیگر برداشته پیشانی بر آستان کبریایی‌ات بگذارم که این گام همانا سر از خاک برداشتن و قصد دیدار تو نمودن است.

در آرزوی شهادت

راستی که شهادت در راه خدا و پرکشیدن بسوی او چه زیباست، آزاد شدن از قفس دنيا و عاشقانه به دیدار الله رفتن و این سعادتی است که نصیب هرکس نمی‌شود و تنها نصیب کسانی است که لایق باشند و من این لیاقت را پیدا کردم و خدا بر من منت نهاد و مرا بسوی خود فرا خواند.

سفارش به عاشقان حسین (ع)

من دوست دارم مانند مولایم حسین (ع) سر از پیکر جدا داشته باشم و من می خواهم مانند ابوالفضل دست از پیکر جدا داشته باشم و قطعه قطعه بشوم و آن دنیا در نزد خدا روسفید باشم، چون امام حسین (ع) این بنده پاك خدا نيز سردر پیکر نداشت و بدنش قطعه قطعه بود.

سفارش به مادر

شما ای حسینیان؛ ای عاشقان حسین (ع) مبادا در بستر ذلت بمیرید که حسین علیه السلام در میدان نبرد شهید شد و ما هم باید مردانه بجنگیم و مثل او شهید شویم زیرا آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنهائی که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی هستند و شما یاد حسین و مصیبتهای او را زنده نگهدارید و بر آن گریه کنید که ما به این عزاداریها زنده هستیم.

طلب حلاليت

اما تو ای مادر عزیزم از تو میخواهم که رسالت زينبی‌ات را بخوبی انجام دهی و دنباله روی راه زينب (س) باشی مادرجان، مبادا شهادت من تأثير ناخوشایندی در روحيه‌ات بگذارد چون همه ما امانتی در دست شما هستیم که خواهیم رفت و تو باید خدا را شکر کنی که مرا در راه اسلام دادی و باید را به مرا ادامه بدهی و مادرجان از تو میخواهم که خواهران و برادرانم را در راه اسلام تربیت کنی و به آنها بگویی که خوب درس بخوانند تا بتوانند به این انقلاب خدمت کنند و آنها را به کلاس قرآن و نماز جمعه ببر و به معارف قرآن و دین آشنا ساز.

مادرجان: اگر فیض شهادت نصیبم شد آنهایی را که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولايتش اعتقاد ندارند بگوئید برمن نگریند و برجنازه ام حاضر نشوند اما امید است که دعا شهدا آنها را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان گرداند.

در آخر از همه حلالیت می‌طلبم و میخواهم اگر خوبی و بدي از من دیدید مرا حلال نمائید مخصوصا تو ای مادر دلیرم که مرا به این راه فرستادی از همه میخواهم که امام و رزمندگان را دعا نمایند. والسلام. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.

منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده