نوید شاهد - شهید آزاده "محمد فرخی راد" از شهدای دوران دفاع مقدس است. وی در نامه‌ای که به یادگار گذاشته است پاسخ مادرش حاجیه خانم هاجر فرخی راد را اینچنین می دهد: «از تو می خواهم و تو از همه بخواهی و همه از خدای بزرگ بخواهند که به پیمانشان با وفا باشند و مانند اهل کوفه نباشند که علی را تنها گذاشتند. به عهدتان پای بند و ثابت قدم باشید.» مادر نیز نامه‌ای به فرزند اسیرش نوشت که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمد فرخی راد دهم ارديبهشت1331 ، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش رضا، مشك دوز بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. معلم بود. ازدواج كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت و در كوشك به اسارت نيروهاي عراقي در آمد. هفده ام مرداد 1363 ، در اردوگاه موصل عراق بر اثر شکنجه به شهادت رسيد.

نامه حاجیه خانم هاجر فرخی راد مادر شهید محمّد فرخی راد به فرزند دربند و اسیرش :

بسمه تعالی

خدمت پسرعزیزم سلام امید است حالت خوب باشد و هیچ فرسوده نشده باشید چون ما نگران حال شما می باشیم کاش می شد عکسی برای ما می فرستادی تا رخ زیبایت را دوباره در نظر مجسم کنم هیچ از خاطرمان نمی ‌رود و نمی توانیم یک ثانیه شما را فراموش کنیم . بخصوص رضا و سکینه و مادرشان هر غذایی که می خورد می‌گوید محمد از این دوست داشته است و چه زیبا می شده موقعی که همه ما دور هم جمع می شدیم و سخن می گفتیم حالا هر کس به جایی رفته برای خود مکانی دارد سکوت در مکانش نمی شکند مگر به نام خدای بزرگ و مهربان و یاد عزیزش محمد بنده رنج کشیدهاو.

پسرم راضیه با نگاه هایش از شما ارمغان می خواهد و می گوید پدرم عزیزم ،نور خانواده‌مان ،سفره رنگین مان ،غذای رنگارنگ مان و گل بهاری و قشنگمان ، چه جایی برویم چه غذایی بخوریم چه لباسی بپوشیم که همانند پدر شویم در چه جایی بخوابیم که خواب پدر ببینیم و نگاهش را ببینیم محبتش را و مهربانی اورا .

ببخشید که شما را ناراحت کردم خدا یار و نگهدارتان باشد عزیزم

 سیزدهم اسفند سال ۱۳۶۲

دوستان و آشنایان به شما سلام رسانده اند

= = = = = = =

پاسخ شهید آزاده محمد فرخی راد به مادرش:

مادرجان سلام، سلام بر زحمات شبانه روزی که برای من کشیده ای و سلام بر آن مرارت هایی که برده ای و سلام بر آن شب زنده داری هایی که نخفته به پای من رنج برده ای و سلام بر تو شیرزن،

از تو می خواهم و تو از همه بخواهی و همه از خدای بزرگ بخواهند که به پیمانشان با وفا باشند و مانند اهل کوفه نباشند که علی را تنها گذاشتند به عهدتان پای بند و ثابت قدم باشید.

مادر جان من از شما خواسته بودم که به خانه برادران و خواهران سرزده و حق الناسی را که به گردن من است اداکنید مثلاً من در یک نامه نوشته بودم خواهرم فاطمه، اگر پول یا چیزی بشما بدهکارم که فراموش کرده‌ام به خانواده اطلاع دهید ایشان طبق اظهار خودش ۶ هزار تومان برای ماشین به من داده‌اه اند که من فراموش نموده ام. بگردید در لیست بدهکاری هایم اگر پیدا کردید که خوب هر چه زودتر پولشان را بدهید اگر پیدا نشد هرچه فاطمه یا کریم گفتند بهایشان بدهید در اولین وقت این کار را بکنید که من از این موضوع خیلی رنج میبرم .

به دیگر دوستان و آشنایان نیز سرزده سوال کنید اگر پولی یا چیزی بدهکار شان هستم بدهید

سلام مرا به همه اعضای خانواده‌ام برادران و خواهران روستاییان دوستان و آشنایان برسانید و سلام

محمد فرخی راد شانزدهم تیرماه سال ۶۳

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده