شهید «عباس کامیابی» از شهدای دفاع مقدس است او در نامه‌ای به خانواده از حال و هوای بی‎ریا و صادقانه جبهه می‎نویسد، متن این نامه را در ادامه می‌خوانید.
حال و هوایی بی‌ریا در نامه‌ای از فکه

گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید عباس كاميابي، دهم آذر 1340، در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش محمدعلي و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضي درس خواند و ديپلم گرفت. ازسوي بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و دوم فروردين 1362 ، در فكه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در بهشت زهراي زادگاهش قرار دارد. برادرش حسين نيز شهيد شده است.

متن نامه به یادگار مانده شهید «عباس کامیابی» را در ادامه می‌خوانید.

بسمه تعالی

به‌نام خدا و با سلام بر مولایمان ولی عصر (عج) و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) و با سلام به خون پاک هزاران شهید راه اسلام.

خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض میکنم و امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچگونه ناراحتی نداشته باشید. من نیز حالم خوب است و ما تقریبا بیست و چهار ساعت بعد از خداحافظی از شما به پادگان دوکوهه اندیمشک رسیدیم و فعلا فکر می‌کنم تا مدتی در اینجا باشیم و تا عملیات نباشد ما را از پادگان بیرون نمیبرند.

و به این زودی‌ها هم فکر نمیکنم که عملیاتی در کار باشد و خیالتان کاملا راحت باشد. البته این را به شوخی گفتم: چون میدانم که ناراحتی شما برای من وقتی است که فکر کنید و بفهمید که از دین و ایمان من کاسته میشود و این که من چیزهای دنیایی را از دست بدهم. هیچ‌گاه باعث ناراحتی شما نخواهد شد و چیزهایی دنیایی را معمولا بهتر است قبل از اینکه خدا آن را پس بگیرد ما خودمان از آنها بگذریم البته اگر خداوند این توفیق را بدهد.

که در این‌صورت هم خدا از ما راضی و هم ما از او خشنود خواهیم‌بود. این چیزها با اینکه همیشه با عقل هم جور در میاید ولی فقط آنهائی که از ایمان برخوردارند می‌توانند استفاده کنند و بفهمند و در برابر مصائب دنیا به این وسیله برای خود توجیه داشته باشند و برای همین چون تا حدودی از میزان ایمان و اعتقاد شما اطلاع دارم از این بابت خیالم راحت است که اگر بر فرض کمی سختی متحمل می‌شوم شما خوشحال می‌شوید که در این راه است و فقط دعا کنید که ریا در بین نباشد.

دیگر اینکه هوای اینجا همانطور که می‌دانید از همین حالا گرم است و فقط شب‌ها کمی سرد است.

در بین بچه‌ها بسیج دوستان جدیدی پیدا کرده‌ام و تا اهواز که از 2 ساعت بیشتر راه نیست، سعی می‌کنم با دوستانم تماس داشته باشم.

در تهران و کرج نیز از قول من به تمام آشنایان سلام برسانید و چنانچه خواستید نامه بنویسید به آدرس پشت پاکت بنویسید و همانطور که گفتم فعلا تا مدتی در این پادگان هستیم.

خدانگهدارتان. امام را دعا کنید. بیست و دوم اسفند ماه 1362


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده