شهیدی که درسش را خوب خواند
او خيلي علاقه داشت كه به دانشگاه برود و در همين زمينه نيز در رشته پرستاري در شهرستان قبول شد. اما با شروع جنگ تحميلي عراق بر عليه ايران و حكم جهاد امام خميني(ره) وظيفه خود دانست تا به جهاد اكبر لبيك گويد و به خدمت مقدس سربازي اعزام شد. بعد از اتمام دوره آموزشي بنا به علاقه‌اي كه داشت عازم منطقه جنگي جنوب شد تا به ياري ديگر رزمندگان اسلام بشتابد.
نوزده ماه از حضورش در جبهه مي‌گذشت براي پاتك زدن به سمت دشمن در منطقه جنگي فكه مي‌روند و پيروز بازمي‌گردند. فردای آن نیز یعنی یکم دی‌ماه 1366 دوباره براي پاتك زدن به دشمن مي‌روند که مورد اصابت خمپاره به نيمه سرش قرار می گیرد و به شهادت می‌ر‌سد.
مادر شهيد سيد«جواد ميرحسينزاده» در خصوص فرزند شهیدش مي‌گويد: قبل از خدمت سربازي هنوز «سيدجواد» ديپلم نگرفته بود. گفت: مادر مي‌خواهم به جبهه بروم.
گفتم: شما كه 8 تا تجديد آورديد، درست را بخوان تا شهريور قبول شوي و زمان بیشتری بگذار. گفت: مادر غصه نخور، من به شما قول مي‌دهم كه شهريور در امتحانات جبرانی قبول شوم. او با تمام فعاليت‌هايي كه در بسيج داشت در شهريور ماه قبول شد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
