وصیتنامه شهید رمضانعلی معصومی
شهید رمضانعلی معصومی، ششم فروردين 1342، درروستاي آزران از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش باقر، کشاورز بود و مادرش حوري جان نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. بيست و ششم خرداد 1362، در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

نوید شاهد اصفهان منتشر میکند:  وصیتنامه شهید رمضانعلی معصومی 

بسم الله الرحمن الرحيم

يا ايها الذين امنو اتقو الله و ابتغوا اليه الوسيله و جاهدوا فى سبيله لعلكم تفلحون

اى اهل ايمان از خدا بترسيد و (بوسيله ايمان و پيروى اولياء حق) بخدا توسل جوييد و در راه او جهاد كنيد كه رستگار شويد.

سوره المائده آيه 35

سلام بر مهدى (عج) دوازدهمين اختر فروزان امامت و ولايت يگانه امام و منجى بشريت و سلام بر نايب برحقش روح خدا بت شكن زمان رهبر مستضعفان خمينى كبير و سلام و درود بى پايان برروح سالار شهيدان حسين بن على(ع) و شهداى كربلا و كربلاى ايران . سلام بر پدر بزرگوارم و خانواده محترمه. سلام اى پدرى كه سالهاى سال براى من زحمت كشيدى و مرا به اين پايه رسانيده‌اى تا در سختيهاى زندگى و ناراحتيهاى زمانه دستگيرى كنم ميدانم كه چشم انتظار من هستى ولى پدرم اسلام امروز مانند نهال تازه‌اى است كه آن را تازه كاشته‌اند و هر روزه به آن آب ميدهند تا خشك نشود پس اسلام خون ميخواهد خون را بايد چه كسانى نثار كنند آيا فقط بايد حسين بن على (ع) با خانواده‌اش جان و مال خود را فدا كنند در ظهر عاشورا كه حسين بن على فرياد ميزند: هل من ناصر ينصرنى و هل من معيين اليعننى آيا كسى هست كه مرا يارى كند كسى بيارى حسين نشتافت  و مظلومانه شهيد ميشود و حالا كه بعد از 1403 سال از شهادت امام حسين(ع) ميگذرد و حالا كه رهبرى مانند امام خمينى فرزند پاك اسلام نداى هل من ناصرا ينصرنى امام حسين(ع) را لبيك ميگويد بايد بپا خيزيم و به ياريش بشتابيم تا درخت اسلام را هرچه زودتر بارورتر سازيم خدا را شكر ميكنم كه بر من منت نهاد و بر قلب من صفاى جبهه را راه داد وسالهاى سال كه من در گناه فرو رفته بودم، نجات داد و از درياى گناه بيرون آورد و از خدا ميخواهم كه به من توفيق دهد تا مرز جان بتوانم براى حفظ اسلام وحفظ قرآن تا آنجا كه ميتوانم وظيفه خود را بطور احسن نسبت به اين انقلاب و رهبر و ملت ستمديده ايران و خون شهداء و نسبت به مجروحين و معلولين و اسراء انجام دهم انشاء الله . پس اى پدر عزيزم در مرگ من صابر و شكيبا باش كه خدا با صابران است خدا را شكر كن كه ثمره زندگى خود را در چنين راهى فدا كرده اى و از كسانى كه خبر شهادت مرا ميشنوند مبادا اشك دور چشمان آنها حلقه بزند زيرا من راهم و آرزويم همين بود.

از برادرانى كه جنازه مرا غسل و كفن ميكنند تقاضا دارم كه دستهاى مرا از كفنم بيرون بگذارند ميخواهم به دشمن بگویم که با دست خالی از دنیا رفتم هیچ چیزی به همراه خود نبردم و چشمهای مرا باز بگذارند تا به دشمن بفهمانم که ما با چشم باز شهادت را انتخاب کردیم .از ملت مسلمان ایران می خواهم امام را تنها نگذارند پيرو ولايت فقيه باشند كه سرنوشت يك كشور اسلامى زير نظر ولايت فقيه ميباشد .از برادران و خواهران منحرف تقاضا ميكنم كه بدامان اسلام باز آيند اگر ميخواهند رستگار شوند خداوند انشاءالله در فرج امام مهدى (عج) تعجيل كند و ما را  يكى از سربازان آن حضرت قرار دهد و شهداى ايران را با شهداى صدر اسلام محشور بگرداند و صبرى جميل به خانواده‌هاى شهداء عنايت بفرمايد و معلولين و مجروحين را شفا عنايت فرمايد و نظر لطفش را از ما برندارد و مرگ مرا شهادت در راه خودش قرار دهد و عمر رهبر را تا انقلاب مهدى و بدرازاى آفتاب طولانى بگرداند و از كليه اهالى آزران تقاضا دارم كه مرا حلال كنند. انشاءالله

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته 

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار.

منبع: بنیاد شهید شهرستان کاشان

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده