زندگي نامه سردار شهيد الياس ارجمند
از تولد در سال 1339 تا صداي غرش تانكها و توپ ها در غروب خونين 22 بهمن 64، تقدير الهي او را لحظه به لحظه به ملاقات خدا نزديك تر مي كرد.

ارجمند دلیری شجاع و دشمن ستیزی قدرتمند بود

زندگي نامه سردار شهيد الياس ارجمند

نوید شاهد چهارمحال و بختیاری؛ سردار شهيد الياس ارجمند دهم مرداد 1339 در خانواده اي مذهبي در روستای دشت‌پاگرد از توابع شهرستان لردگان استان چهار محال بختياري ديده به جهان گشود.

تحصيلات ابتدائي را در روستاي خود به اتمام رساند و به علت نبودن مدارس راهنمایي و دبيرستان در منطقه، براي ادامه تحصيل به اصفهان رفت. علاقه زيادي به كتاب و كتاب‌خواني داشت. هميشه در منزل تعداد زيادي كتاب به چشم مي‌خورد.

اوايل انقلاب در شركت هلي كوپتر سازي اصفهان مشغول به كار شد و در همان زمان موج انقلاب سر تا سر ايران را فراگرفت.

نقش شهيد در انقلاب و جنگ

شهيد در بدو پيروزي انقلاب كار را رها كرد و همراه مردم اصفهان به تظاهرات  وراهپيمایي مي پرداخت و يك بار نيز توسط نيروهاي حكومت نظامي دستگير شد و مدتي در بازداشت به سر برد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي مشغول به كار شد تا سال 1359 كه به خدمت سربازي رفت.

الیاس ارجمند در مصاحبه اي در مورد جنگ بيان کردند: از سال 1359 تا عمليات والفجر 8 در جبهه ها حضور داشت. مدت دو سال در كردستان و در عمليات دالانه و پاكسازي مريوان و درگيري روستاهاي مريوان. در عملياتهاي محرم ،خيبر ،بدر، والفجر مقدماتي و...حضور داشت و ديگر عملياتهاي كوچك در حد توان ،خودش را رسانده

سردار شهيد ارجمند با مديريت، تيز هوشي و توانایی جسمي خوبي كه داشت؛ فردي شجاع و دشمن ستيزي قدرتمند بود. لذا در عملياتها خيلي مؤثر و مفيد بود در اكثر عملياتها خيلي زودتر از بقيه رزمندگان خود را به دشمن رسانده و آن چنان دليرانه مي جنگيد كه ديگران را هم تحت تأثير قرار مي داد.

در عملياتهاي مختلف مسئوليت هاي سنگيني را مي پذيرفت . در عمليات والفجر 8 فرماندهي اطلاعات و عمليات لشگر 44قمر بني هاشم (ع) را بر عهده داشت و تا لحظه شهادت هدايت و راهنمایي لشگر را تا حصول به پيروزي ارزشمند فتح فاو به عهده گرفت و عاقبت با ايثارگري و شجاعت هر چه تمام جان خود را در طبق اخلاص نهاد و پروانه‌وار به آستان حضرت حق پرواز كرد.

نحوه شهادت

عمليات والفجر 8 مراحل اوليه خود را پشت سر مي گذاشت. اين بار رودخانۀ اروند در پيش بود و مأموريت دشوارتر. بي شك شناسايي و اطلاعات از وضعيت دشمن وظيفۀ واحد اطلاعات و عملیات بود و مي بايست نيروهاي اين واحد مسئوليت مهمي را به انجام برسانند. آنان قدم به قلب دشمن گذاشتند و وظيفه اي سنگين را با شجاعت تمام به عهده گرفتند. صد ها متر در آب پيش مي‌رفتند تا جایي را براي شناسایي دشمن بيابند؛ سنگر به سنگر دشمن را زير نظر داشتند تا نقطه ضعف دشمن را دريابند و راه را براي عمليات هموار کنند.

عملیات والفجر 8 شروع و بندر مهم فاو آزاد شد. دشمن سخت شهادت و رشادت وي او را مورد توجه فرماندهان قرار داده و با آشنایي برادران سپاه به گشت و شناسائي در اين منطقه مي پرداخت. در يكي از عملياتهاي داخلي به علت مصدوم شدن از ناحيۀ پا به مدت سه ماه بستري و تحت درمان قرار گرفت.

با اتمام خدمت سربازي به جهاد سازندگي شهرستان لردگان پيوست. كمي بعد با استقبال برادران سپاه پاسداران لردگان در آمد و از همان ابتدا داوطلبانه به جبهه هاي نبرد اعزام شد. خلوص نيت، شجاعت و فداكاري او فرماندهان را بر آن داشت تا فرماندهي اطلاعات و عمليات تيپ مقدس قمر بني هاشم (ع) را به او واگذار نمايند.

تقدير الهي او را لحظه به لحظه به كانون نبرد هدايت مي كرد. او براي شناسائي وارد خاك دشمن مي شد و دشوارترين مأموريتهاي اطلاعاتي نظامي را انجام مي داد. قبل از عملیات  والفجر 4 براي كسب اطلاعات وارد خاك دشمن شد و پس از شناسايي دقيق مواضع دشمن چند نفر از نيروهاي عراقی را به اسارت گرفت و با خود به همراه آورد.

در عمليات بدر چند بار براي شناسايي به خاك  دشمن وارد شد و معجزه آسا برمي‌گشت. در شب عمليات بدر براي شكستن خط دشمن به همراه برادران غواص با بَلَم خود را تا نزديك سيل بندهاي دشمن رساند و سپس شناكُنان به خطوط پدافندي دشمن نزديك و با دشمن در گير شد.

با وجود همه موانع به همراه ساير برادران موفق به شكستن خط دشمن شد. با وجود همه موانع به همراه ساير برادران موفق به شكستن خط دشمن شد. پس از عمليات شجاعت وي تا مدت ها بر سر زبان‌ها بود.

قبل از عمليات والفجر 8 چند بار از اروندرود عبور كرد و براي كسب اطلاعات حتي چندين روز در خاك دشمن به سر مي برد. در شب عمليات فرماندهي گروه غواص خط شكن را به عهده گرفت و اين گروه كوچك توانستند خطوط پدافندي دشمن را شكسته و با تار و مار كردن آنان رزمندگان توانستند به مواضع تعيين شده دست يابند.

از تولد اودر سال 1339 تا صداي غرش تانكها و توپ ها در غروب خونين 22بهمن 64 تقدير الهي او را لحظه به لحظه به ملاقات خدا نزديك تر مي كرد. در آن غروب خونين صداي غرش تانكهاي دشمن به قصد پاتك به نيروهاي خودي در فضا پيچيد.

ارجمند دلیری شجاع و دشمن ستیزی قدرتمند بود

شهيد ارجمند كه به اهميت استراتژيك منطقه مورد تهاجم، واقف بود پس از اطلاع از پاتك با موتور سيكلت خود را به منطقه رساند. يك قبضه آرپي‌جي و چند گلوله بر دوش گرفت و  به تانك هاي دشمن نزديك شد. جدال نابرابر آغاز شد. با شليك گلوله آرپي جي و انهدام چند تانك دشمن مانع نفوذ آنان شد. 

رزمندگاني كه فداكاري او را در اين جدال نابرابر ديدند به ياري او شتافتند؛ اما قبل از رسيدن آنان از ناحيه سر مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و لحظاتي بعد او كه در لحظه لحظه جنگ «پله ،پله» تا ملاقات خدا آمده بود سر در دامان مهربان معشوق ازلي و ابدي نهاد و جان به معبود تسليم نمود. مزار وی در روستای خنگ مال خلیفه قرار دارد .

والسلام

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده