نامه به یادگار مانده از شهید « جعفر کمال زاده»؛
آنها كه غر مي زنند و هي نق مي زنند كه چرا فلان چيز كم است يا غيره بدانند كه جنگ است و ما در حال نبرد هستيم و جنگ هم بازي و شوخي نيست.
نامه به یادگار مانده

نوید شاهد البرز؛ شهيد «جعفر كمال زارع» در اسفند ماه سال 1344، در خانواده مذهبي چشم به جهان گشود. او در سن هفت سالگي در مدرسه مولوي تحصيلات خود را شروع كرد و تا راهنمايي نيز ادامه داد و سپس دوره متوسطه را در مدرسه شهيد باهنر آغاز كرد ولي اول دبيرستان را نيمه كاره رها كرد و براي بازسازي شوش دانيال اعزام شد و بعد از بازگشت از شوش خود را به بسيج محله معرفي كرد و بعد از آموزش هاي لازم به جبهه‌هاي حق عليه باطل اعزام شد. از سن هیجده سالگي در جبهه در حال فعاليت بوده است و در چندين عمليات شركت كرده است كه از جمله آنها عمليات والفجر مقدماتي، والفجر هشت و عمليات خيبر و عمليات كربلاي پنج است. تا اينكه در عمليات اخير عمليات كربلاي پنج خداوند آرزوي او را برآورده كرده و او نيز در تاریخ یازدهم اسفند ماه 1365،  به درجه رفيع شهادت نائل آمد. تربت پاک شهید در امامزاده محمد کرج نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

نامه به یادگار مانده شهید

با سلام و درود بي پايان به امام عصرمنجي عالم بشريت و نائب بر حق او امام خميني و امت شهيد پرور و خانواده معظم شهدا و شهداي گرانقدر مخصوصاْ شهداي بمباران هاي اخير و مخصوصاْ شهداي حصارك .
با سلام خدمت خانواده عزيز و گراميم. پس از عرض سلام سلامتي؛ شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و اميدوارم كه حال همگي شما خوب باشد و هيچگونه نگراني و كسالتي نداشته باشيد و حال آقا جمال و زهره و زري خانم خوب باشد، انشاءالله كه حال شما (مامان و آقا) خوب باشد و از بمباران ها نهراسيده باشيد. باري اگر از احوالات من گنهكار خواسته باشيد؛ بحمدالله و در زير سايه حق تعالي خوب و سلامت مي باشم و هيچگونه نگراني در بين نيست بجز دوري شما كه آن هم ان شاءالله بعد از پيروزي حق عليه باطل تازه گردد.

 ما (من و برادر) صبح امروز مورخه بیست و پنجم بهمن ماه 1365، در روزنامه خوانديم كه حصارك را بمباران كرده اند، ما نمي دانم كه كجاي حصارك است اما در هر صورت هر كجا كه هست ان شاءالله كه كسي چيزي نشده است ولي اگر هم كسي شهيد يا مجروح شده است خوشا به سعادت او كه خداوند لياقت شهادت را نصيب آنها كرده است . گذشته از بمباران و شهادت ها سايه مصلحت در اين است كه مردم به خود بيايند و آنها كه غر مي زنند و هي نق مي زنند كه چرا فلان چيز كم است يا غيره بدانند كه جنگ است و ما در حال نبرد هستيم و جنگ هم بازي و شوخي نيست. شايد خداوند با اين بمبها مي خواهد به مردم بگويد كه جنگ فقط در جنوب و غرب نيست بلكه تمام ايران در حال جنگ است، در هر صورت اميدوارم كه شما خداي نكرده با صداي انفجار و يا ديدن چند شهيد از خط خود باز نمانيد كه آنچه دشمن مي خواهد همين است.
از اينكه بگذريم در جواب نامه حتما محل بمباران و تعداد شهدا و اسامي آنها را برايم بنويسيد . حال پري خانم و اصغر آقا چطور است ، مريم خانم چطور است سلام مرا به آنها برسانيد . از دائي چه خبر انشاءالله كه حال او هم خوب است ، سلام مرا هم به دائي ، عمه  ، علي رضا ، معصومه ، علي آقا ، آقا جمشيد ، كامي ، ميثم و مهدي برسانيد . حال آقا صفر چطور است انشاءالله كه حال آنها هم خوب است و سلام مرابه آنها برسانيد . به عمو ، پسر عمو ، زن عمو و همسايه ها و غيره سلام مرا برسانيد . به ننه هم سلام برسانيد . حال آقا كريم هم خوب است و سلام گرم مي رساند و من در اينجا در جوار آقا كريم هستم . ضمناْ اين پاكت نامه را به يادگار نگه داريد . ديگر عرضي ندارم فقط در نمازهايتان امام و رزمندگان را فراموش نكنيد . خداوند انشاءالله به همه مخصوصاْ خانواده شهدا صبر اعطا فرمايد . انشاالله .به اميد زيارت حرا ابا عبدالله الحسين (ع) و شفاعت ايشان در روز قيامت و به اميد ديدار رويتان ، والسلام عليكم .  مورخ بیست و هفتم دیماه 1365
خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار ستاره ها كه رفتند خورشيد رانگهدار انشاءالله الحقير جعفركمال زارع


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده