وصایای شهدای ایلامی
تفنگم را در دست می گیرم و می فشرم و گامهایم استوار و چشمهایم باز و قلب دشمن را هدف قرار می گیرم تا شلیک گلوله هایم آزادی را به ارمغان آورند...
نوید شاهد ایلام

فرازی از وصیت نامه شهید علی اصغر داوران
امیدوارم که در راه اسلام جانم را فدا کنم چون زندگیم که خدمتی به اسلام نکرد بلکه مرگم بتواند خدمتی به اسلام کرده باشد تفنگم را در دست می گیرم و می فشرم و گامهایم استوار و چشمهایم باز و قلب دشمن را هدف قرار می گیرم تا شلیک گلوله هایم آزادی را به ارمغان آورند .
خداوندا مرا بر آن دار که بتوانم در خط و در صراط مستقیمت گام بردارم و در آن راه بتوانم آزاده زندگی کنم .

شهید علی اصغر داوران در دیماه سال 1342 در روستای چم آب از توابع بخش صالح آباد دیده به جهان گشود . شهید از همان دوران کودکی فردی مومن و متدین و پایبند به عقاید اسلامی بود تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود با موفقیت پشت سر گذاشت پس از پایان تحصیلات ابتدایی جهت ادامه تحصیل به شهرستان ایلام آمد و در مدرسه راهنمایی دهخدا مشغول تحصیل شد دوره سه ساله راهنمایی را با توجه به اینکه از پدر و مادر خود دور بود و در خانه یکی از بستگان به سر می برد با موفقیت با پایان رسانید، پس از طی تحصیلات راهنمایی  در دبیرستان دکتر علی شریعتی در رشته علوم تجربی مشغول تحصیل شد هنگام  تحصیل  در مقطع متوسطه با توجه به اینکه خانواده از لحاظ بضاعت مالی در وضعیت مناسبی نبودند به خاطر فرزندشان زندگی روستایی خود را ترک و به شهر مهاجرت نمودند. دوران تحصیلات متوسطه شهید مقارن بود با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود هنگامیکه در دوران متوسطه مشغول تحصیل بود در دو نوبت به خدمت در بسیج شمغول بود و به جبهه های مهران و قلاویزان اعزام شد در حالی که شانزده الی هفده سال بیشتر نداشت . پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان جهت خدمت سربازی به پادگان (60) لشگر یک تهران اعزام شد و مدت 3 ماه آموزش را به پایان رساند و بعد از سپری نمودن آموزش سربازی به پادگان الله اکبر سر پل ذهاب جمعی لشکر 81 زرهی کرمانشاه اعزام و در آنجا مشغول گذراندن خدمت سربازی شد تا اینکه بعد از 17 ماه خدمت صادقانه طی یک ماموریت از سوی فرماندهی یگان مربوطه به اتفاق چند نفر از همرزمانش جهت انتقال توپ 106 به کرمانشاه به سرپل ذهاب و نوار مرزی آن منطقه اعزام که در هنگام بازگشت از مامویت با حمله هوایی هواپیماهای دشمن مواجه و بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر و کمر  در سی‌ام آذر 1365 به آرزوی دیرینه اش که همانا شهادت بود رسید. روحشان شاد 

امیدوارم که در راه اسلام جانم را فدا کنم
منبع: اداره اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و آموزشی - بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده