هركس كه به جبهه حق عليه باطل مى رود از سوى آگاهى و ايمان قوى به آنجا مى رود و هيچ زورى او را به جبهه نفرستاده است بلكه خود آن فرد است كه به حرف خدا گوش داده و ايمان و الله را انتخاب كرده و به سوى آن پرواز مى كند.
نگاهی به حیات و کلام طیبه شهید«سید تقی شجاعی»

نوید شاهدالبرز؛ شهيد «سيدتقي شجاعي» در سال ،1343 هجري شمسي در شهر رشت در خانواده‌اي مسلمان و تهيدست چشم به جهان گشود و به همين دليل و براي كمك به خانواده‌اش شهيد در حين درس خواندن كار نيز مي‌كرد. كار وي كمك آشپز بود و فوق‌العاده راضي بود كه از اين راه مي‌تواند كمكي به پدر و مادرش بنمايد تا اينكه انقلاب شد و بعد از اينكه به فرمان امام بسيج بیست ميليوني تشكيل شد. وي در بسيج محل ثبت‌نام كرد و بعد از مدتي خدمت در بسيج عازم جبهه سومار شد و به لقاءالله پيوست.

شهيد «سيدتقي شجاعي» بسيار با ايمان بود و عشق عجيبي نسبت به امام داشت به خواهرانش سفارش مي‌كرد امام را دعا كنيد و به مسجد برويد و هميشه به دوستانش مي‌گفت كه جبهه را خالي نكنيد. شهيد در بسيج بسيار فعاليت داشت و در برگزاري مراسمهاي انقلابي و مذهبي فعاليت مي‌كرد و به نگهباني در محل مي‌پرداخت و با شروع جنگ تحميلي در پي آموختن يك دوره نظامي به منطقه «سومار» اعزام شد و بعد از 10 روز پیکر پاكش را مي‌آورند و به لقاءالله مي‌پيوندند و شربت شهادت را مي‌نوشند.

فرازی از وصیت نامه شهید را در ادامه می خوانید:

بسم اله الـــــــــرحمـــن الـــــر حـيــم

«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم یرزقون»

گمان مبريد آنهايى كه در راه خدا كشته مي شوند مرده اند، بلكه زنده اند و نزد خدايشان روزى مي خورند.

شهادت تزريق خون است به پيكر اجتماع و شهادت مقطعى از حركت تكاملى است كه انسان به وجود مطلق مي پيوندد هيچ اجبارى در اين انتخاب نيست كه پيدا شدن راه رشد و انسانيت از طغيان و زبونى و آينده در غالب انتخابى سرنوشت ساز تشكيل خواهدگرفت و ملاقات حق متضمن كوشا بودن و به سوى كوشيدن است.

سلام بر رهبر كبير انقلاب و يارى كننده مستضعفان و درود بر شهيدان گلگون كفن و رزمنده در جبهه هاى حق عليه باطل وصيت اينجانب به برادران و خواهران رزمنده و مسلمانان اين آب و خاك اين است كه كسى كه در راه خدا كشته شود هرگز نمى ميرد بلكه زنده است و نزد خدا روزى مى خورد و هركس كه به جبهه حق عليه باطل مى رود از سوى آگاهى و ايمان قوى به آنجا مى رود و هيچ زورى او را به جبهه نفرستاده است بلكه خود آن فرد است كه به حرف خدا گوش داده و ايمان و الله را انتخاب كرده و به سوى آن پرواز مى كند و زور در مورد ايمان معنى ندارد پس من وظيفه شرعى خود دانسته كه تا ايمانى كه به خدا و روز قيامت داشتم پا به عرصه جهاد كنم كه شايد خدا ياريمان گردد و توانستم از گناهان پاك شويم و به وعده خودمان عمل كرده باشيم. چند وصيت به پدر و مادرم و آشنايان عرض مي كنم با همديگر مهربان باشيد و اتحاد و يگانگى داشته باشيد پشتيبان ولايت فقيه باشيد در خط امام قرار بگيريد.

اى پدر و مادر عزيزم مراحلال كنيد كه من نتوانستم به پيش شما باز گردم خواست خداوند متعال بود كه من برنگردم. اى پدر و مادر عزيز با همسايگان مهربانى و عطوفت داشته باشيد به خانه دوستان و همسايگان برويد و كينه را از دل خود بيرون كنيد. در مسجد سينه زنى ها را برپا كنيد كه اين زجر و ناله ها شما را به پيروزى مى رساند. اى مادر و پدر عزيزم كه مرا بزرگ و تربيت نموده ايد. من مى دانم كه باعث ناراحتى و زحمات شما بوده ام مرا ببخشيد و از زحمات بسيار شما بسيار سپاسگزارم اى مادر شيرت را حلالم كن. خدا از تو راضى باشد. اى پدر و مادر كينه و حسد را از خود دور كنيد كه در اين دنيا دو چيز باقى مى ماند؛ خوب و بد پس اينها (بدى ها) را از خود دور كنيد و با هم مهربان باشيد. وصيت ديگر من اين است من را در «امامزاده محمد كرج» دفن كنيد در ضمن آن دوچرخه را فروخته و پولش را به حساب جنگ زدگان بگذاريد. خداوند به شما صبر و پايدارى عنايت بفرمايد ديگر سفارشى ندارم.

خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.

والسلام

درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران و سلام بر شهيدان در خون خفته


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده