در سالروز شهادت منتشر می شود؛
با شروع هر گردش یکی آواز سرسختی سر می دهد و دیگر سرود کار می خواند. شاید تداخل این امواج است که در گوش آسیابان می پیچد و مانند صدای استادی صادق به شاگرد خود درس استقامت می دهد، یاد می دهد که زندگی یعنی کار، یاد می دهد که چطور سنگ بی جان در اثر حرارت و گرمی کار زنده می شود و سخن می گوید. نشان می دهد که چگونه باید سختی ها را تحمل کرد و رمز مقاومت و ایثار را به او می آموزد.
یادداشت شهید«محسن کمال روستا»: درس مقاومت و ایثار



نوید شاهد البرز؛ شهید «محسن کمال روستا» که نام پدرش « ناصر» و نام مادرش «فاطمه» است در بیست و ششم آبان ماه 1345، در شهر کرج چشم به جهان گشود. وی تا پایان ابتدایی ادامه تحصیل داد و در حالیکه پاسدار وظیفه بود در دوران جنگ تحمیلی رشادت ها و حماسه های فراوان آفرید. سرانجام در منطقه عملیاتی کردستان در سقز با اصابت ترکش دشمن در دوازذهم مرداد ماه 1365، به شهادت رسید. مزار پاکش در امامزاده محمد کرج نمادی از شکوه ایثار و پایداری در راه وطن است.

از شهید« محسن کمال روستا» یادداشتی در دست ماست که در ادامه مطلب می خوانید.

«سعدی می گوید: در آسیا سنگ زیرین حرکتی ندارد لاجرم تحمل بار گران همی کند و بهار می گوید: مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیا باشد. برداشت و نظر شما در این خصوص چیست؟

درباره سنگ آسیا نمی دانم و حتی تا به حال سنگ آسیا را از نزدیک ندیده ام. می دانم در قدیم (شاید همین حالا در بعضی جاها) گندم را به وسیله همین آسیاهای سنگی آرد می کردند و گهگاه تصاویری از آن را دیده ام آنها از دو سنگ بزرگ تشکیل شده اند که یکی ساکن و دیگری متحرک است و سنگ متحرک به وسیله نیروی باد یا آب یا ماهیچه حیوانات اهلی بر روی سنگ ساکن می غلتد و دانه های گندم را زیر فشار وزن خود آرد می کند.

(همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید: تمامی جهان آفرینش نشانه هایی هستند برای کسانی که درباره آنها اندیشه می کنند تا راه صواب را از میان راه های دیگر بازشناسند بزرگان فرهنگ و ادب فارسی که در گفته های خود برای ما گنجینه هایی پرارزش از درسهای زندگی را به میراث گذاشته اند با نگاه ظریف و دقیق به جهان اطراف خود این گنجینه را فراهم آورده اند.

سنگ آسیا از دیرباز در ایران برای آرد کردن گندم که غذای اصلی مردم این سرزمین است به کار می رفته و زمانهای بسیار طولانی است که سنگ زیرین آسیا بار گران سنگ غلتان را تحمل می کند. آسیا و آسیابان بسیار حرفها برای گفتن دارند. داستانهایی که نسل به نسل و سینه به سینه در میان مردم این سرزمین نقل شده و به ما رسیده اند. اکثر این داستانها حکایت از سرسختی پیر آسیابان دارند حکایت از تلاش و مبارزه او برای به گردش درآوردن چرخهای آسیا و حکایت از رنجهایی که آسیابان در این رهگذر متحمل شده و حکایت از این دارند که زخمهای آسیابان چگونه با شنیدن صدای چرخهای آسیا التیام می یابند.

راستی آسیابان این سرسختی را از که آموخته که اینگونه تلاش می کند این جوشش و حرکت را در کجا دیده است؟ شاید اینها را از آواز سنگهای آسیا فراگرفته که شبها و روزها می خوانند و آرد می کنند. با شروع هر گردش یکی آواز سرسختی سر می دهد و دیگر سرود کار می خواند. شاید تداخل این امواج است که در گوش آسیابان می پیچد و مانند صدای استادی صادق به شاگرد خود درس استقامت می دهد، یاد می دهد که زندگی یعنی کار، یاد می دهد که چطور سنگ بی جان در اثر حرارت و گرمی کار زنده می شود و سخن می گوید. نشان می دهد که چگونه باید سختی ها را تحمل کرد و رمز مقاومت و ایثار را به او می آموزد.

من فکر می کنم ما نیز بتوانیم پندی را که سنگها به آسیابان می دادند آویزه گوش خود کنیم و آن را چراغ راه شبهای تاریک این وادی پرخطر سازیم شاید که با فراهم آوردن این اسباب از این دریای پرطوفان به سلامت بگذریم و کالای خود را در بازار رضایت عرضه کنیم باشد که مورد قبول واقع شود.

خداوند در قرآن کریم می فرمایند:(در زمین و همچنین در وجود خودتان آیاتی برای اهل یقین هست آیا نمی نگرید؟) سوره مبارکه ذاریات آیه 20 و 21 پدیده

پدیده های جهان آفرینش نشانه هایی هستند برای کسانی که درباره آنها می اندیشند، تا راه صواب را از میان کوره راهها باز شناسند. بزرگان فرهنگ و ادب فارسی که در گفته های خود برای ما گنجینه های پر ارزشی از درسهای زندگی را به میراث نهاده اند، با نگاه ظریف و دقیق به جهان اطراف خود این گنجینه را فراهم آورده اند. »


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده