چندكلامي به كساني بگويم كه هنوز در خواب غفلت به سر مي‌برند و صداي مظلوميت اسلام را شنيده‌اند ولي هنوز از خواب بيدار نشده‌اند. من به اينها مي‌گويم كه هرچه زودتر از خواب بيدار شويد اينقدر به فكراين دنياي مادي نباشید. چون دنیای ديگري هم هست دنيايي كه ابدي است و پايان ندارد.
وصیت نامه شهید «حسین آجرلو» در سالروز شهادتش منتشر می شود
نوید شاهد البرز؛ شهید «حسین آجرلو» که نام پدرش « حاجعلی» و نام مادرش «مه لقا» است در بیست و پنجم آبان ماه 1347، در روستای «کلنجین» از توابع استان «قزوین» چشم به جهان گشود. وی دانشجوی تربیت معلم بود که به عنوان رزمنده بسیجی پا به عرصه دفاع مقدس نهاد و و بعد از جانبازیها و رشادت های فراوان در سوم تیرماه 1366، در منطقه «سردشت» به شهادت رسید. تربت پاکش در گلزار شهدای کلنجین نمادی از ایثار و مقاومت در راه وطن است.  

از شهید «حسین آجرلو» وصیت نامه ای در دست داریم که در ادامه مطلب آن را می آوریم:

بسمه تعالي

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و ياري دهنده مظلومان و درهم كوبنده ستمگران با درود و سلام بر پيامبر اسلام از آدم تا خاتم محمد (ص) و درود و سلام بر امامان معصوم و با سلام بر يگانه مرجع عالم بشريت و نائب برحقش بت شكن زمان امام خميني و با سلام بر شهيدان اسلام از هابيل تا كربلاي سرور شهيدان حسين (ع) و شهداي جنگ تحميلي و به ياد خدا وصيت‌نامه‌ام را شروع مي‌كنم.

الهي! كمكم كن اگر كشته شوم فقط در راه رضاي تو و اسلام شهيد شوم. خدايا! كمكم كن در راه عشق تو بسوزم و مانند يك عاشق دل باخته در راه توفاني شوم و خدايا! مرگ روزي به سراغ ما مي‌آيد پس چه بهتر كه در راه رضاي تو و راه اسلام بدنم قطعه قطعه شود چه گواراست كه جان شيرين در راه دوست فدا شود همان دوستي كه از رگ گردن به ما نزديكتر است و چه بهتر كه مرگ در پيشگاه ملتي باشد كه به جرم پيروي از قرآن و احكام اسلامي مورد هجوم از خدا بي‌خبران قرار گرفته باشد.

بارالهی! مي‌خواهم با نثار خون خويش به اين نابكاران بفهمانم كه اگر در صحراي كربلا نبودم كه امام حسين را ياري نمايم. امروز به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام عزيزمان لبيك مي‌گوييم. بار خدايا! مي‌دانم كه گناهانم خيلي و بزرگ است. خدايا! تو هم بزرگي به بزرگي خودت گناهانم را ببخش. خدايا! مي‌دانم كه من به خيل بودم ولي تو بخشنده‌اي به بخشندگي خودت مرا ببخش. خدايا! مي‌دانم كه من خشن و بداخلاق بودم ولي تو كه مهرباني به مهرباني خودت مرا ببخش. خدايا! لجباز و يك دنده بودم. خدايا! تو كه زود راضي مي‌شوي اي سريع الرضا مرا ببخش. پس خدايا توفيق شهادت در راه خودت را نصيبم كن تا به آرزويم برسم.

«اشرف الموت قتل الشهاده» :«شرافتمند ترين مرگها شهادت است.»

آري! پيامبر اسلام چنين فرمود و من هم پيرو راه ابرمردي چون پيامبرم و درس چگونه زيستن را از او آموخته‌ام و راه پيامبر خدا را پيشه گرفته‌ام. تا در راه او به شهادت برسم و چند قطره خوني كه در بدن دارم. نثار اسلام و رهبرم كنم محال كوله بار سفر را برداشته و به لطف خداوند به عمليات مي‌روم تا راهي كربلا و قدس شويم و به شجاعت رزمندگان اسلام و با لطف خداوند مهربان خانواده شهدا را به آن چيزي كه پسرانشان براي آن شهيد شده‌اند نزديك كنيم و به امامت امام عزيزمان در كربلا نمازجمعه خواهيم خواند.

چندكلامي به كساني بگويم كه هنوز در خواب غفلت به سر مي‌برند و صداي مظلوميت اسلام را شنيده‌اند ولي هنوز از خواب بيدار نشده‌اند. من به اينها مي‌گويم كه هرچه زودتر از خواب بيدار شويد اينقدر به فكراين دنياي مادي نباشید. چون دنیای ديگري هم هست دنيايي كه ابدي است و پايان ندارد. ولي اين دنيا با همه لذتهايش پايان مي‌پذيرد. آري آن دنيا از انسان سوال مي‌شود. تو كه ديدي اسلام غريب است. تو كه ديدي هر روز شهيدي به آرامگاه شهدا مي‌برند. پس چرا به جبهه نرفتي پس چرا به نداي «هل من ناصرا ينصرني» حسين زمان به خانواده‌هاي شهدا و شهداي مظلوم و رزمندگان اسلام لبيك نگفتي تو كه دانستي جبهه احتياج به نيرو دارد پس چرا نرفتي تو به جبهه نرفتي و حاضر شدي مردم دزفول و ديگر شهرهاي مرزي زير موشك هاي صدامي شهيد شوند و رزمندگان در جبهه‌ها با سختي تمام تلاش كنند ولي تو با خيال راحت در شهر خود به خوشگذراني و هوسبازي بپردازي و هي نق بزني فلان چيز كم است و فلان چيز گران است و خودت كه جبهه نرفتي پس چرا چند نفر را نيز نگذاشتي به جبهه بروند و چرا تو خودت را پيش حزب الهي‌ها خوب جلوه مي‌دادي ولي در پشت سر با زبان گندت به اسلام و رزمندگان اسلام ضربه مي‌زدي و آن وقت است كه ديگر راه بازگشتي نيست و مأمورين مي‌آيند و تو را بلند مي‌كنند و به داخل جهنم مي‌اندازند. بترس از روز قيامت و به راه راست هدايت شو و چند كلامي نيز به مادرم و خانواده‌ام بگويم. 

اي مادرم! هرگز در شهادت من گريه نكن صبر داشته باش كه خداوند با صابرين است. افتخار كن كه فرزندت در راه خدا شهيد شده آن موقع گريه داشت كه به جرم دزدي و خيانت به اسلام به قتل مي‌رسيد. پس هرگز ناراحت نباشيد زحمتي كه براي بزرگ كردن و تربيتش كشيدي به هدر نرفته و اجر عظيمي در آخرت نصيب تو خواهد شد و اي برادران و خواهران عزيزم در شهادت من هرگز ناراحت نشويد و به ياوه گويان با مشتهاي گره كرده اتان بفهمانيد كه ما شهادت را افتخار مي‌دانيم و امام عزيزمان را هميشه دعا كنيد و كساني را كه آگاه نيستند آگاهشان بكنيد از خوانندگان التماس دعا دارم.

السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

آندم كه زخون خود وضو مي‌كردم *** داني كه زحق چه آرزو مي‌كردم

اي كاش مرا هزار جاي بود به حسن *** تا آنهمه را فداي او رهبرم مي‌كردم

ضمناً از دوستان و آشنايان و از كساني كه از دست من ناراحت شده‌اند حلاليت بطلبيد.

حسين آجرلو

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده