در سالروز ولادت منتشر می شود؛
همسرم حالا تربیت بچه ها به عهده شماست. بایستی کوثر شوند تا شاید بواسطه آنها به بهشت برویم و باقیات الصالحات شوند. او را متکی به خود و مومن بار بیار و از کودکی روح آنها را با قرآن و به ذکر خدا الفت بده. بچه ها را طوری بزرگ و تربیت کن مبادا! وقتی بزرگ شدن راه انحرافی را پیش نگیرند! تنها یک راه وجود دارد آنهم مکتب راستین اسلام است و بس و برایم با صلوات قرآن بخوانید و لحظه ای حجت عصر غفلت نکن. تمام اعمالت را به حساب آن حضرت انجام بوده تا باشد در بهشت برین در کنارم هم قرار بگیریم. انشاء الله و سعی کن دلتان با حجت به امام زمان (عج) انس بگیرد.
گذری بر وصیت نامه مدبرانه شهید

نویدشاهدالبرز؛ شهید «فتح اله دین محمدی » در تاریخ هفتم خرداد ماه 1341، در روستای «ولی بیگ» به دنیا امد. دوران کودکی را به تحصیل قران پرداخت و بعد هم در کارخانه مشغول به کار شد و اوقات فراغت را همیشه در پایگاه بسیج مشغول به کار شد. شهید در تاریخ بیست و سوم فروردین ماه 1366، در «جزیره مجنون» بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. تربت پاک شهید در گلزار شهدای «ساوجبلاغ» نمادی از دلاورمردی و ایثار در راه وطن است.


شهید «فتح اله دین محمدی» در وصیت نامه خود چنین می آورد:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا" رسول ا... و اشهد ان امیر المومنین علیا ولی الله»

حمد و سپاس خدای بزرگ که مرا به من منت نهاد و مرا به راه حق صراط مستقیم هدایت فرمود : خدایی عز و جل را بسیار شاکر و سپاسگزارم که به من توفیق داد تا بار دیگر در میان لشگریان آقا امام زمان (عج) حضور یابم و با آنان در این راه با عظمت و هدف خاص همراه کردم.

خدایا! تو میدانی که من برای رضای تو و برای لبیک گفتن به ندای امام حسین علیه السلام، 6شدن نظام قرآن و وظیفه که به دوش خود حس کردم در راه قدم به عرصه نبرد نهادم.

پدر جان! شما به چه مشقت و گرفتاری و با آن روزهای سخت این حقیر را پرورش کردی و من را به این سن و سال رساندی.

پدر جان! چونکه نتوانستم آن زحمات شما را جبران بکنم از شما خیلی معذرت می خواهم امیدوارم که این حقیر را حلال کنید. پدر جان! ممکن بود از من خلافی سر زده باشد و خدایی نکرده شما را رنجیده کرده باشم که شما پدری بزرگ و دلسوزی بودید. امیدوارم که این بنده را به بزرگواری خودت ببخشید.

پدر جان! زندگی یک کلاس درس بیش نیست انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد و اگر من داوطلبانه به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم شاید موقع امتحان ام فرا رسیده باشد. شهادت حد نهائی تکامل انسان است این را خدا در قرآن میگوید:« وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ» هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار،بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.(آل عمران)

شما فکر نکنید که شهدا مردن بلکه زنده اند و در پیشگاه خدا روزی می خورند برادران عزیزم می دانم شهادتم برای شما خیلی سخت است ولی به خاطر خدا بایدتحمل کرد و در موقع ناراحتی به خدا پناه ببرید و ذکر خدا را فراموش نکنید که امیدوارم این بنده حقیر را حلال کرده باشید. خدایی نکرده ممکن بود که بعضی موقع ناراحتی به خدا پناه ببرید و ذکر خدا را فراموش نکنید که امیدوارم این بنده حقیر را حلال کرده باشید. خدایی نکرده ممکن بود که بعضی موقع تندی کرده باشم امیدوارم به بزرگواری خودتان بخشیده باشید.
برادرانم مبادا شهادت باعث ناراحتی شما باشد که در مزارم زیاده گریه نکنید که باعث خشنودی دشمنان اسلام گردد و ای خواهران دلسوز گرامیم امیدوارم این بنده بخشیده باشید و خدایی نکرده اگر از دهنم حرفی پریده باشد که باعث رنجش گردیده باشد امیدوارم که ندیده بگیرید. خواهران مهربانم مبادا در شهادتم ناله و فعان بکنید و خدایی نکرده جای از بدنتان خراش بردارد آن موقع است که روحم در عذاب است که من به طور آگاهانه و با تمامی آگاهی به جبهه نبرد پا گذاشتم و فقط برای رضای خدا و خشنودی امام زمان ( عج) و لبیک گویی به امام عزیزمان.
 پدر و مادر عزیزم! من همیشه سر نماز از پروردگار عالم و کسی که جان در ید قدرت اوست و خواستار آمرزش و راضی بودن از من بودم. امیدوارم که این حاجت من مورد رضا در درگاه الهیش قرار گرفته باشد. پدر و مادر عزیزم ای کسانی که در مدت عمر روشنایی چشمان و محرک تپش قلبم بودید بعد از من فرزندانم و همسرم را اول به خدای بی همتا و بعد به شما من سپارم. مادر جان! امیدوارم که حقیر را حلال کرده باشید. مادر جان! افتخار می کنم که درد دامن چنین مادری پرورش یافتم و به این سن و سال رسیده ام از خدای متعال سپاسگزاری می کنم .

مادر جان! کوه باش و چون کوه استقامت کن. لحظه ای از نام و یاد خدا غافل مباش. در راه دین بکوش که هر چه بکوشی باز کم است. پدر و مادری گرامیم این هم به شما بگویم خوشا به حالتان که پسرتان را خوب جایی خرج کردید.

و ای همسر گرامیم! فرزندان مان را آنطور که من آرزو داشتم و دارم تربیت کن. همسرم حالا تربیت بچه ها به عهده شماست. بایستی کوثر شوند تا شاید بواسطه آنها به بهشت برویم و باقیات الصالحات شوند. او را متکی به خود و مومن بار بیار و از کودکی روح آنها را با قرآن و به ذکر خدا الفت بده. بچه ها را طوری بزرگ و تربیت کن مبادا وقتی بزرگ شدن راه انحرافی را پیش نگیرند. تنها یک راه وجود دارد آنهم مکتب راستین اسلام است و بس و برایم با صلوات قرآن بخوانید و لحظه ای حجت عصر غفلت نکن تمام اعمالت را به حساب آن حضرت انجام بوده تا باشد در بهشت برین در کنارم هم قرار بگیریم. انشاء الله و سعی کن دلتان با حجت به امام زمان (عج) انس بگیرد.

بارالها آنچنان قدرتی به من عطا کن و آن چنان لطفی در حق من بنما که آخرین لحظات عمر و نام تو بر زبان داشته باشم و تک تک افراد خانواده ام و کسانی که از من رنجیده اند حلالیت می طلبم و بزرگترین وصیت من به بازماندگانم و پدر و مادرم همسرم فرزندانم برادرانم و خواهرانم و خویشان توجه کردن به دستورات خدا و سعی کنید با یاد خدا و به نام خدا و در راه خدا زندگی کردن است.

پروردگارا به تمامی اهل خانواده صبر و شکیبایی و زندگی توفیق بار عنایت فرما. پروردگارا! همه آنها را درید قدرت خودت حفظ بگردان و آنها را از بندگان مخلص خودت قرار بده. آمین یارب العامین.

خداوندا به تمامی خدمتگزاران مسلمین توفیق خدمت عنایت بفرما به امام عزیزمان خمینی کبیر در پرتوی خودت حفظ و صداقتی تندرستی و عمو ایشان را در ظهر حضرت مهدی (عج) طولانی بگردان. پدر جان! وصیت می کنم در صورت امکان جنازه مرا در کنار دیگر شهدای روستایی خودمان دفن کنید. والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته

خدایا! خدایا! برای حفظ قرآن، برای حفظ اسلام تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار همه شما را به خدایی بزرگ می سپارم ... «فتح اله دین محمدی» بیست و دوم فروردین1366،  شب ساعت 11

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده