سنگینی غم «مظلومیت انقلاب» برسینه «سنگرساز بی سنگر»
نویدشاهد البرز:
شهيد
«اكبر گودرزی» درتاريخ شانزدهم شهريور ماه سال 1351، در خانواده‌اي مذهبي و پيرو
راستين سرور آزادگان جهان حسين‌بن علي (ع) درشهرستان كرج به دنيا آمد. دوران تحصیل خود را تا مقطع راهنمایی در همین شهر پشت سر گذاشت. در دوران کوتاه زندگی خود که شانزده سال بیش نبود رسم آزادگی را آموخت.
وی در اوايل و بعد از پيروزي شكوهمند انقلاب
اسلامي با داشتن سن كم همراه پدر و مادر در راهپيمايي‌ها و تظاهرات شركت مي‌نمود.
پس از شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران و تشكيل بسيج به فرمان حضرت امام (ره) در
پايگاه بسيج محل ثبت نام نمود و طي چندمرحله آموزش نظامي خود را آماده اعزام به
جبهه نمود.اما برای اعزام مشکلی وجود داشت و آن سن کمش بود.
بنابراین او
با تاسی از فرمان امام و با شور و شوقي كه به جهاد و شهادت فی سبیل الله در وجودش
بود مانند هزاران نوجوان ایرانی ذر آن زمان، شناسنامه خود را تغییر داده و تاريخ تولد خود را 1349، زده و مشتاقانه پا به
صحنه نبرد حق علیه باطل گذاشت.
پس از اعزام در شلمچه در اثر اصابت تركش خمپاره مجروح گرديد و پس از آمدن به مرخصي و سلامت نسبي دوباره به جبهه اعزام تا به ديار معشوق خود بشتابد و پرنده خونين‌بال انقلاب را به آغوش باز پذيرا باشد و به راستي كه وي عاشق انقلاب و امام و جبهه بود و بودن و زندگي جاوادانه را درجهاد در بيابان‌هاي گرم ايران مي‌دانست.
شهيد
«اكبر گودرزی» علاقه خاصي به امام داشتند و در بين افراد فاميل و دوستان زبانزد يك
نوجوان مؤمن و متعهد و مهربان از وي ياد مي‌شد و تمام اقشار را به وفاداري به
انقلاب و اسلام و امام عزيز تشويق مي‌نمود و پس از شش ماه در جبهه جنوب به مرخصي آمد و بعد از مدت كمي دوباره به عنوان
راننده اردو اعزام گرديد كه در سحرگاه چهاردهم دي ماه هزاروسيصدو شصت و شش در
شلمچه(كربلاي ايران) هنگام احداث خاك‌ريز و سنگر به وسيله اصابت مستقيم توپ به لودر
به درجه رفيع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش درگلزار شهدای در جوار «امامزاده محمد»
کرج همواره مظهر ایثار و فداکاری در راه دین و وطن می باشد.
شهید گرانقدر «اکبر گودرزی» در وصیت نامه خود چنین بیان می کند:
با سلام خدمت آقا امام زمان(عج) و با سلام به رهبر کبیر انقلاب و با سلام خدمت شهیدان از شهیدان کربلای حسینی تا شهیدان کربلای خمینی؛ شهدایی که با خون خود نوید پیروزی را به گوش جهانیان رساندند.
برادران عزیز همانا قدر امام و انقلاب را بدانید همانطور که امام می فرماید: این انقلاب به راحتی به دست نیامده که راحت بشود ان را از دست داد. بدانید و اگاه باشید که برای به ثمر رسیدن این نهال زحمتها و خونهای زیادی ریخته شدهاست. بدانید که هیچ انقلابی در هیچ جای جهان دیده نمی شود که بسان این انقلاب شکوهمند در تمام مراحل زندگی اینقدر عمیق ریشه دوانده باشد .
برادران! قدر بسیجیان این یاران امام زمان را بدانید و جداً که انها گمنامان زمان هستند. در محافلی که برگزار می نمایید آنها را یاد کنید و قدر آنها را بدانید. چرا که انها در تمامی مراحل زندگی خود صادق و مخلص هستند
به طوری که امام عزیز با ان همه عظمت و شکوه خود را یک بسیجی می داند و بر بسیجیان افتخار می کند.
پدر و مادر عزیز امیدوارم که مرا حلال نمایید از شما خواهش می کنم حرفهای امام را آویزه گوشتان نمایید و هر چه او می گوید بدون چون و چرا عمل نمایید چرا که خیر دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت و از شما خواهش می کنم وقتی برادر و خواهرانم بزرگ شدند رسالتشان را به آنها تعلیم دهید که مبادا از خدا و انقلاب خارج گردند و به آنها بگویید که برادرت به خاطر امام و انقلاب شهید شد و تنها هدف او خدای باری تعالی بود و بس .
پدر عزیز امیدوارم که مرا ببخشی به خاطر این که از شما خداحافظی نکردم آن قدر عجله داشتم و مظلومیت این انقلاب انقدر بر سینه ام سنگینی کرده بود که نتوانستم تحمل نمایم و بدون خداحافظی عازم راه معشوق شدم.درست است که سن من کم است ولی آنقدر عشق امام و انقلاب در من ریشه دارد که من عازم دیار عشق شوم.
از کلیه فامیلها و دوستان خود حلالیت می طلبم و امیدوارم که مرا به بزرگی خود ببخشید.
هفتم دیماه 1366
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
