در سالروز شهادت منتشر می شود:
شهید در جبهه نیز دست به ارشاد و تبلیغ و مبارزه فرهنگی زد و با تشکیل نماز جماعت و کتابخانه و کلاسهای تعلیم و تدریس قرآن دائر گردانید
فراز و نشیب های زندگی شهید« رامین کریمی»

نویدشاهد البرز:
در اولین روز سال1343،شهید «رامین کریمی» فرزند «مقیم» در 1340 ، در تهران از یک خانواده مذهبی و معتقد به دین اسلام دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی خویش را در آغوش گرم خانواده سپری نمود و در سن 7 سالگی به همراه خانواده به یکی از محله ها در شمیران چهار راه حسابی نقل مکان کرد و در آنجا بود که اختلاف طبقاتی و تبعیضیها را به چشم دید و با تمام وجود حس کرد.
در همان کودکی دغدغه تضاد طبقاتی را در سر داشت و در حالیکه به فاصله کوتاهی از آنها کوخ نشینانی بود که نان شب را به زحمت بسیار به دست می آوردند و در آن زمان که زورمندان با زیر فشار گذاردن مستضعفان زندگی را بر آنها سخت می گرفتند و جیب خود را پر می کردند او به دنبال راه نجات بود و بالاخره راه نجات را در برپایی و اجرای احکام اسلام دید. 
وی از همان طفولیت به آداب دینی سخت پایبند بود و قبل از آنکه به سن هفت سالگی برسد نماز می خواند واجبات دینی را عمل می کرد و در جلسات قرآن که در «امامزاده صالح» برقرار بود، شرکت می نمود .شهید تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی در شمیران گذراند و پس از آن به همراه خانوده به کرج نقل مکان کرد و در کرج به تحصیلات خود ادامه داد.
با شروع جریانات انقلاب اسلامی فصل جدیدی در زندگی او آغاز شد. با شروع انقلاب اسلامی و نقشی که اسلام در آن انقلاب داشت او را بیش از پیش مشتاق اسلام کرد و از همان اوان انقلاب علاقه بسیار وافری به امام پیدا کرده و معتقد بود که خط امام دنباله در خط انبیا و خط راستین اسلام است و از این رو بود که عهد کرد که عمر خود را در راه خدمت به اسلام و امام سپری کرد.
بدین ترتیب بود که به صورت «جهادگر» در لباس پیشاهنگی شروع به فعالیت کرد. مدتی از طرف فرمانداری بر توزیع بنزین نظارت می کرد و مدتی نیز با گروهی دیگر از پیشاهنگان بر پخش سیمان در کارخانه سیمان «آبیک» نظارت می کرد.
شهید به کارهای فرهنگی بسیار علاقمند بود وکوشش می کرد تا دوستان و جوانان محل با فرهنگ اسلام و قوانین آن آشنا شوند. از این رو بود که با چند تن از جوانان محل هیئتی تشکیل دادند و کلاسهای ایدوئولوژی برای جوانان محل دائر کردند. هنگامیکه به فرمان امام بسیج تشکیل شد در بسیج ثبت نام کرد و در آنجا فعالیت چشم گیر داشت . روز ها و شبهای بسیاری می شد که به خانه نمی آمد و در مسجد محل به پاسداری می پرداخت. بعد از چندی به همراهی چند تن از دوستان متعهدش گروه انجمن اسلامی تشکیل دادند. وی یک ماه نیز از طرف پیشاهنگی به عنوان گروه امداد در آن هنگام که توپها و خمپاره های صدام آبادان را گلوله باران می کردند به آبادان رفت و در بیمارستان آبادان به خدمتگزاری به اسلام و وطن مشغول شد.
از خصوصیات بارز ایشان اخلاق ایشان بود که در همه تاثیر می گذاشت و بزرگترین تبلیغ او برای اسلام اخلاق ایشان بود به آیات و احادیث اخلاقی بسیار علاقه داشت و همیشه آنها را حفظ می کرد و برای دیگران می خواند.
 از خصوصیات دیگر ایشان علاقه بسیاری که به شهید مظلوم «دکتر بهشتی» داشتند بود واز همان اوایلی که موج مخالفت با آن شهید از طرف گروهی سر سپرده شروع شد، او از دکتر بهشتی با شور بسیار پشتیبانی می کرد و می گفت : اینها چون نمی توانند مستقیما" با امام مخالفت کنند می خواهند اول شاخ و برگ امام رابزنند. او به شهید مطهری نیز بسیارعلاقه داشت و اکثر کتابهای ایشان را مطالعه می کرد. وی همچنین به طلبگی بسیار علاقه داشت و از این رو بود که به قم رفت و در امتحان ورودی  حوزه علمیه قبول شد ولی با شروع جنگ دفاع از وطن و اسلام را در زیر پرچم سربازی ارجح دانست و به خدمت سربازی رفت . او پس از دو ماه دوره در اواسط فروردین 1360، به جبهه «سرپل ذهاب» منتقل شد و در آنجا داوطلب برای دیدبانی توپخانه شد.
 شهید در همان جبهه نیز دست به ارشاد و تبلیغ و مبارزه فرهنگی زد و با تشکیل نماز جماعت و کتابخانه و کلاسهای تعلیم و تدریس قرآن دائر گردانید و بالاخره در روز بیستم آذرماه 1360،در حمله محمد رسول الله در حین عملیات دیده بانی در منطقه «کوره موش»  بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر در محل سر پل ذهاب به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاک شهید درجوار «امامزاده محمد » در کرج آرمیده است.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده