در سالروز شهادت«میرمسعود مصلایی»
شما پدر عزيزم! از تمامي زحماتي كه برايم كشيديد و اين اجازه را به من دادي كه در اين راه قدم بگذارم و از خانه و آشيانه رها بشوم و به طرف جبهه‌هاي حق عليه باطل بروم و پرواز كنم كمال تشكر را دارم و مي‌دانم كه نزدخدا اجر زيادي ...
رهایی از آشیانه و پرواز در فضای جبهه

نویدشاهد البرز:

شهید«میرمسعودمصلایی» فرزند«سید اسماعیل و رقیه» درتاریخ سی ام اردیبهشت 1342، شهر تهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا مقطع سوم دبیرستان به انجام رسانید. در دوران دفاع مقدس به عنوان بسیجی رزمنده به جبهه «سومار» رفت و در تاریخ پانزدهم مهرماه 1361، به شهادت رسید و پیکر پاکش در «امامزاده محمد» کرج به خاک سپرده شد.

شهید گرامی «میرمسعود مصلایی» در وصیت نامه اش چنین بیان می کند:

«ربنا افرخ علينا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين»

بار پروردگارا با صبر و استواري بخش و ما را ثابت‌قدم دار و ما را بر شكست كافران ياري فرما.

سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامي رهايي‌بخش ما از ظلم و استبداد پهلوي، و با سلام خدمت پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم، هم اكنون چند كلمه‌اي به عنوان وصيت مي‌نويسم تا شايد پيامي باشد براي تداوم و گسترش انقلابمان و همچنين ادامه دهنده راه من.

پدر و مادر عزيزم و همينطور ديگر خواهران و برادران، خوبم هيچگاه كمك و ياري به رهبر و انقلاب را فراموش نكنيد و هميشه او را سرمشق قرار دهيد، هميشه سعي كنيد سخنان او را در زندگي خود مو به مو پياده كنيد و پيرو او باشيد، كه پيروي از او به سعادت رسيدن است.

نمازهايتان را ترك نكنيد و همچنين تمام رزمندگان اسلام را دعا كنيد كه تنها دعاهاي شما و اول از همه كمك‌ها و امدادهاي غيبي شماست كه اين پيروزي‌ها را بدست مي‌آوريم، نه آن ژ ـ 3 ـ آرپي‌جي ـ تانك و ... .

مادر عزيزم اجر مرا در نزد خدا از بين نبريد و خوشحالي كنيد و با گريه خود دشمن را شاد نكنيد.

شما پدر عزيزم! از تمامي زحماتي كه برايم كشيديد و اين اجازه را به من دادي كه در اين راه قدم بگذارم و از خانه و آشيانه رها بشوم و به طرف جبهه‌هاي حق عليه باطل بروم و پرواز كنم كمال تشكر را دارم و مي‌دانم كه نزدخدا اجر زيادي خواهيد داشت. من مي‌دانم كه از رفتن من ناراحت نيستيد بلكه بسيار خوشحال و راضي هم هستيد.

خداوندا! دوست مي‌دارم اين جان ناقابل را و خونم را در راه پاك و پرارزش تو هديه كنم، به جبهه مي‌روم با چشمي باز و با فكري روشن و با عشقي به معشوق خداوند بزرگ، تنها هدف من اين است كه رضايت خداوندتبارك و تعالي را جلب كنم.  اين را بدانيد كه من را به اجبار و زور به اينجا نياورده‌اند بلكه با اراده خود و خداوند بزرگ بود.

كه توانستم به اين مكان مقدس پاي بگذارم.

ناراحت نباشيد كه خون‌ها ريخته مي‌شود چون كه اينها در راه خدا و اسلام شهيد شد و اسلام را جاني تازه بخشيد. برادران اميدوارم كه ادامه دهنده خون شهيدان باشيد اگر به كسي بدهي داشتم آنها را بپردازيد و مي‌خواهم جنازه مرا با هر لباسي كه آوردند با همان لباس دفن كنند. در مورد جاي آن هر جا كه صلاح مي‌دانيد و به شما نزديكتر است مرا دفن كنيد و به خاك بسپاريد. در ضمن از طرف من از همه مخصوصاً همسايگان حلاليت بطلبيد.

«خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار»

«نصر و من الله و فتح القريب»



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده