سالروز ولادت/شهید/خاطره
یادآوری صحنه هایی از تاریخ صدر اسلام و فداکاری یاران پیامبر عظیم الشان (ص) همچون حضرت علی ابن ابیطالب و حمزه سید الشهداء ، ابوذر غفاری ، مقداد، عماد و سلمان فارسی و ... یا حماسه های یاران اباعبدالله الحسین (ع) در روزهای عاشورا که از الهام دهنده ترین آیین صحنه ی رزم وهب است که مادر قهرمانش حتی حاضر به پذیرفتن سر فرزندش نگردید و شجاعانه سر بریده فرزند را به سوی دشمن پرتاب نمود و گفت ...
شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:شهید جعفر زارع پور کاشانی در تاریخ بیست ودوم شهریور 1343 در شهرستان ری به دنیاآمد.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.بیست وسوم فروردین 1362 با سمت تخریب چی در پاسگاه شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به پیشانی شهید شد.پیکر اورا در بهشت زهرا ی شهرستان به خاک سپردند.

شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم
خاطره ای از زبان مادر شهید
لقد کان فی قصصهم عبده لا ولی الالباب
تاریخ انقلاب ها مملو از خاطرات و حماسه ها و ایثارهایی است که پویندگان راه حق و حقیقت از خود به جای می گذارند . اسطوره هایی که خود شمع محفل بشریت می شوند و دنیای تاریک و ظلمانی شیاطین را نابود می نمایند.
شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم

یادآوری صحنه هایی از تاریخ صدر اسلام و فداکاری یاران پیامبر عظیم الشان (ص) همچون حضرت علی ابن ابیطالب و حمزه سید الشهداء ، ابوذر غفاری ، مقداد، عماد و سلمان فارسی و ... یا حماسه های یاران اباعبدالله الحسین (ع) در روزهای عاشورا که از الهام دهنده ترین آیین صحنه ی رزم وهب است که مادر قهرمانش حتی حاضر به پذیرفتن سر فرزندش نگردید و شجاعانه سر بریده فرزند را به سوی دشمن پرتاب نمود و گفت :

شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم

" شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم "
پسرم 19 سالش بود که به جبهه رفت ایشان بعد از تمام کردن دوره ی راهنمایی بعد از ورود به دوره ی دبیرستان از طریق بسیج دولت آباد اعزام شدند البته با رضایت خانواده بسیار پسر دلسوز و مهربان بودند . در ابتدا که اعزام شده بودند به جبهه فکه رفتند در لشگر قدر بعد از 5-4 ماه به یک مرخصی آمدند شب ها در یک گوشه اتاق به عبادت مشغول می شدند و بسیار گریه می کردند و همیشه به من می گفتند : مادر تو نمی خواهی یک شهید داشته باشی .

شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم

من می گفتم : اگر در راه خدا بجنگی و در راه جنگ کشته شوی این شهید محسوب میشود نه این که خودت را جلوی توپ و گلوله بیندازی، بعد از اعزام دوباره به جبهه بعد از شرکت در چند عملیات در حضور در عملیات والفحر مقدماتی در حالی که یک آرپی چی زن بودند و در داخل سنگر برای زدن تیر سر را از سنگر بیرون آوردند مورد اصابت گلوله ی دشمن در ناحیه سر قرار گرفتند و به دیدار یار شتافتند .

شرم دارم از پس گرفتن هدیه ی ناقابلم
روحش شاد و راهش پررهرو باد
منبع: برگرفته از اسنادشهید در مخزن اداره کل شهرستانهای استان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده