سالروز شهادت شهید حسنعلی رستمی
حسنعلي رستمي در سال 1343 درتهران در خانواده مومن ومذهبی چشم بدنیا گشود و در دامن پاک مادری مهربان وپدری دلسوز بزرگ تا به عرصه رسید، وی تحصيلات خود را ادامه داد. او بسيار علاقمند به اسلام و سرزمين اسلامي...

نوید شاهد البرز: وسعت شهید به فهم نمی آید وهرکس به اندازه وسعت روح خود آنرا درک می کند شهید در همه صفتهای والای انسانی تجلی کی یابد در ایثار از خود گذشتگی ،عشق وصمیمیت .دنیا برای شهید وسعت ندارد نکو بود و کشته شد که در مسلخ عشق جز نکو را نکشند. هر چه از شهید بگوییم باز هم نتوانسته ایم ، قطره ای از مقام والای آنان را وصف کنیم .شهید حسنعلی رستمی از شهیدان جنگ تحمیلی است که رشادتهایی از خود نشان داد.

می خواهم انسانی باشم که می میرد، تا زندگی بخشد


حسنعلي رستمي  در سال 1343 درتهران در شهرک شادشت (سابق) در خانواده مومن ومذهبی چشم بدنیا گشود و در دامن پاک مادری مهربان وپدری دلسوز بزرگ تا به عرصه رسید. وی تحصيلات خود را ادامه داد. او بسيار علاقمند به اسلام و سرزمين اسلامي بود و به مجلس دعا و راز و نياز علاقه داشتند و ارادت خاصي به اهل بيت نشان مي دادند واجبات را ترك نمي كردند و در انجام مستحبات كوشش مي كردند . عشق به ائمه ،مانند خون در رگهایش جاری بود ، در اخلاق تاسی از بزرگان دین در اخلاقشان نمایان بود بسیار خاشع وفروتن بودندو از اوايل انقلاب در تظاهرات عظيم تهران، شركت مي كرد. اولین کسی بود که آوای اعتصاب در مدرسه سرداد و با پخش اعلامیه به آگاهی سیاسی دوستان همدرسش کمک  کرد، تمامی خطرها را به جان  خرید . در پخش اعلامیه در مدارس به نیروهای پیرو خط امام کمک می کردند و پيرو خط امام بود و در بسيج شهرستان كرج ثبت نام نمود و همان جا دوره ديد و بسيار وفادار به انقلاب بود از طريق بسيج شهرستان كرج به جبهه اعزام شد و درعملیات فتح المبین تاريخ  25 بهمن ماه سال 1360 در دشت عباس  بدرجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر مطهر شهید را در گلزار شهدای بهشت فاطمه به خاک سپردند.
 یکی از نامه های شهید به مادرش :
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خدا و با سلام و درود به رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني و با سلام و درود به ارواح طيبه شهدايي كه جان عزيز خود را فداي جمهوري اسلامي نمودند و با سلام و درود به رزمندگان كه در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل مي جنگند .
با سلام درود به مادر غم پرورم اي مادرم اي كه تو زحمت كش روزگاری، چگونه با اين زبان كوتاه اين همه زحمت بلند شما را مي توانم، تلافي كنم . مادرم نمي دانم، چه بگويم. واي كه اگر دنیا بدست من بود، تمام جهان بپای شما مي ريختم . تمام جهان به پاي تو مادرم.  وصيتم به شما اين است كه برادرانم را چنان به بار بياور، که در مقابل دشمن از سرزمینشان دفاع کنند. نگذار اسلحه من به زمين بيافتد، اسلحه مرا بگيرو به برادر دیگرم بده. هر چند که می دانم همانگونه تربیت می کنید من تمام شهامتها ورشادتها را از شما آموختم واگر امروز اینگونه سینه سپر کردم چون شما مادرم بودید که مانند زینت شجاعت داشتید . چون زينب در راه اسلام فرزند خود را فرستادی و فدا کردی. من هرگز زحمات شما را فراموش نمی کنم وکاش می توانستم زحماتت را جبران کنم وخاک پایت را توتیای چشمانم می کنم. مقام مادر را می دانم چه جایگاهی دارد دوست ندارم با شهادتم ذره ای ناراحتت کنم .هر چند شما اسطوره استقامت هستید ومن شما را الگو زندگی خودم قرار دادم.مادر جان من انسانیت را در کربلا یافته ام و نمونه هایش در کربلا های همه زمانها است ، حسین ها را در گوئیم و سرود همیشه مان یا حسین باشد.می خواهم انسانی باشم که می میرد، تا زندگی بخشد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده