به مناسبت روز بزرگداشت شهدا
شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۹
امروز بیش‌ از هر چیز باید بر این واقعیت انکار ناپذیر پای فشرد که نام و نشان شهیدان، دغدغه‌ی اصلی نیست، بلکه راه و رسم آنان باید اولین ترین دغدغه‌ها باشد...

اختصاصی نوید شاهد البرز، تجلیل از قهرمانان یک ملت ، خاصه آنان که بی نام و نشان ، در روزگاران سختی و محنت، وجود خویش را سپر بلای حوادث کرده اند، فریضه ای است که توجه به آن، تحکیم هویت انسانی و ترویج فضیلت ها را در پی خواهد داشت .

چرا از شهیدان تجلیل می‌کنیم؟

شاید این پرسش بارها و بارها در اذهان نسلی که ضعف و سُستی دستگاه های فرهنگی و تبلیغی، بر شکاف فکری و شناختی او نسبت به گذشته های پر فراز و نشیب این کشور در چند دهة اخیر افزوده است، نمود عینی یافته و کماکان پاسخی منطقی و مستدل را می‌طلبد، که رفع این ابهام و پاسخگویی به نسل پرسشگر امروز از وظایف محوری دست‌اندرکاران امور فرهنگی و اجتماعی است.

نیک می‌دانیم که تجلیل حقیقی از شهیدان، در پیگیری راه و آرمان‌های متعالی آنان نهفته است. خاصه شهیدانی که برای تحقق آمال الهی خویش از تمامی دلبستگی‌ها و مظاهر فریبای دنیا و حتی از نام خود نیز گذشتند تا در آسمان رهایی و رستگاری بهتر اوج گیرند! امروز بیش‌از هر چیز باید بر این واقعیت انکار ناپذیر پای فشرد که نام و نشان شهیدان، دغدغه‌ی اصلی نیست، بلکه راه و رسم آنان باید اولین ترین دغدغه‌ها باشد، چرا که هویت شهید در جسم و نام معنا نمی‌شود، بلکه در راه و مرام او جلوه می‌کند و مفهوم می‌یابد! و شهید وقتی گمنام می شود که راه او گم شود! آری ! باید اندیشه کرد که چگونه در عصر رقابت‌ها و سبقت‌ها و نام‌ها و عنوان‌ها، برخی راه بی‌نشانی و گمنامی پیشه می‌کنند و با مفارقت از هویت اعتباری و شناسنامه‌ای خویش، در خدا خلاصه ‌شده و از خاک می‌گسلند تا رسم مردی و مردانگی گم نشود! برخلاف برخی تصورات ، هنر بزرگ شهیدان، نه بی‌توجهی به دنیا، بلکه توقف نکردن در این سرای فانی و گذرا بود و دلیل این مدعا جانفشانی و پایمردی آنان در راه حفظ دین و تمامیت ارضی قابل تعریف و ارزیابی است.

بی‌شک آنان که به درجه و مرتبه‌ی عالی «مرگ آگاهی » نایل می‌شوند، در گذر از مرحله‌ی دشوار حفظ خاک و جغرافیا و انگیزه‌های سطحی ارضی، آرمان‌های اصیل و اساسی‌تری را در چارچوب‌های اعتقادی خویش به اثبات رسانده‌اند. شهدای والامقام دفاع مقدس واجد آرمان‌های مترقـیانه‌ی فرهنـگی ، اجتمـاعی، سیاسی ، اقتصادی و... بوده‌اند و امروز راز و رمز پویندگی راه و تداوم خط سرخشان در پیگیری این آرمان ها نهفته است و بس! بنابراین در محافل معطر به یاد شهدای عظیم‌الشان، می‌بایست جملگی قبل از آن که دنباله رو تابوت‌های بی‌نشانشان باشیم، پیگیر راه و اراده‌ی تحقق آرمان سترگ و اهداف بلند این مجاهدان الهی بوده و تردیدها را زایل سازیم . از این رو است که مجلس ترحیم برای شهید نقض غرض است و تهی از مفهوم! چرا که شهید مستغنی از سوگوار است و محتاج رهرو! امروز تلاش ما باید معطوف به شناخت دقیق و دفع پیچ و خم هایی باشد که آرمان شهیدان در آن معطل مانده است. اقتصاد ما، اجتماع ما، فرهنگ ما ، همه و همه باید با معیار آرمانی شهیدان سنجیده شود که در غیر این صورت بی تعارف آب در هاون کوبیده و قافیه را خواهیم باخت!

تردیدی نیست که فاصله‌گیری از فرهنگ غنی شهادت و ایثار که امروزه می‌بایست در مؤلفه ها و ویژگی های ارزشمندی چون «دیگر خواهی»، « صداقت» ، «اخلاص» و «خدمت خالصانه» تبلور و تجلی یابد، ظرف سالهای اخیر مولِد نابسامانی ها و معضلاتی برای مردم و کشور شده و به تدریج ذائقه ی جامعه را به سمت و سوی دنیا طلبی و تکاثر سوق داده است. آن چنان که جامعه در لایه‌های مختلف به رغم همه ی تحولات شگرف،در خلائی جانکاه گرفتار آمده است! اینک شناخت و عمل به سیره و سلوک شهدای گرانقدر برای همه ی ما در هر سطحی از موقعیت می‌بایست اولویت نخست تلقی شده و هر حرکتی در حوزه‌ی عمل فردی و اجتماعی با معیار شهیدان اندازه‌گیری و سنجیده شود .

تکریم و تجلیل در فرهنگ ایرانی و اسلامی خاص آنانی است که منشأ عمل خیر بوده و با اَفعالی تحول ساز و دگرگون گرا در فرآیندهای سیاسی ، اجتماعی و...، دستاوردهای ماندگاری را به بشر ارزانی داشته اند.در تاریخ پر حادثة این جغرافیای گربه ای شکل،چهره هایی یافت می شوند که در مقطع حیات خود با فکر و تلاش و مجاهدت خویش، در راستای اعتلای جامعه گام هایی نافذ و مؤثر برداشته و ماندگار شده اند.عرصه های پرتلاطم سیاسی- اجتماعی ایران، آزادیخواهانی چون باقرخان و ستارخان و مصلحانی همچون امیرکبیر ،سیدجمال و ... را که در بیگانه‌ستیزی و توسعه و آبادانی به جهاد برخاسته اند، هرگز از یاد نخواهد برد.مهم‌ترین مقطع تاریخ ایران در دویست سال گذشته به یک تعبیر و در چند قرن اخیر در نگاهی دیگر، وقوع انقلاب اسلامی بود که همان ابتدای راه با جنگی ناخواسته و نابرابر روبرو گردید. به طوری که در یک اجماع شیطانی برای اولین بار در طول تاریخ، غرب و عرب همراه شدند و شاه حسین - پادشاه اردن - بر خود بالید که به نشانة همراهی با صدام - رییس جمهور مخلوع و معدوم عراق - اولین گلولة توپ را او به سمت مرزهای غربی ایران شلیک کرده است! و بعدها نیز در جریان دفاع مقدس،این میگ‌ها و میراژهای فرانسوی و دلارهای حاصل از فروش نفت عربستان بود که ارتش بعث عراق را در برابر رزمندگان مخلص ما تجهیز و تسلیح نمود؛ به گونه ای که پس از پایان جنگ تحمیلی، پرده برافتاد و سیل کمک های آن روز به صدام آشکار شد!

سازمان ملل متحد طی گزارشی به کمک های کشورهای غربی به برنامه های تسلیحاتی عراق اشاره و تصریح می کند: « عراق تسلیحات خود را از 150 شرکت آلمانی ، آمریکایی و انگلیسی تهیه کرده است. بر اساس گزارش ها ، دولت عراق از سال 1975 توسط 80 کمپانی آلمانی ، 24 شرکت آمریکایی و حدود 12 شرکت انگلیسی و چند شرکت سوئیسی ، ژاپنی، ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی ، برزیلی و آرژانتینی تجهیزات دریافت کرده است«.

ملت ما در چنین فضایی برخاست تا از ارادة استقلال طلبی و دین خواهی خویش جانانه دفاع کند. و شهیدان ما در اوج تنهایی و مظلومیت در برابر دشمنان حرّیت و آزادی قامت افراشتند. حماسة شهیدان دفاع مقدس چند وجهی است؛ آنان نه تنها از اَرض جغرافیایی، که از عِرض تاریخی یک ملت و آبرو و استقلال و ایمان او نیز پاسداری کرده اند... و چگونه؟! سه چهار سال قبل در حاشیة مراسمی در گرامیداشت هفتة دفاع مقدس، جوان هفده هجده ساله ای از نگارندة این سطور پرسید.

دفاع مقدس یعنی چه؟! سؤال سختی بود و نمی دانستم در این مجال اندک و فرصت اقلّ و با پاسخی پر دامنه، چه بگویم! من نیز صرفاً به دو مصداق عینی از هزاران هزار مصادیق واقعی دفاع مقدس که گویای حق طلبی یک ملت و سرشار از روح فداکاری و آزادگی است، به عنوان پاسخ اشاره کرده و گفتم؛« در عملیاتی در یک کمین، پای یکی از بچه ها روی مین رفت، اگر او فریاد می زد، عملیات لُو می رفت و چون دیگر نمی توانست جلوی فریادش را بگیرد، آنقدر چفیه اش را در دهان خود فرو کرد که خفه شد!» در حالی که غرور جوانی مانع از شکستن بغض های او شده بود،ادامه دادم:« دفاع مقدس یعنی با اسلحه در برابر 1700 تانک ارتش عراق ایستادن در عملیات بدر!

شهیدان به «مرگ باوری» رسیدند و این گونه در شمار «بل احیاء» و در ضیافت نورانی «عندربهم یرزقون» قهقهه‌ی مستانه زدند! دنیا، «ماندن آنان» را باور کرد و افسوس که ما در گردونه‌ی زندگی، " ماندن دنيا " را باوركرده ايم! و این فاصله، درد امروز ماست!

شهدا ، ناظر بر اعمال ما هستند ، آن ها همیشه می آیند و راهشان درنگ ندارد...

...و به راستی کسی که جان برای حیات و شکوفایی دیگران بخشیده است، تجلیل ندارد؟! و کسی که استقلال و آزادی ما در سایة بلند ایمان، جزو دغدغه های همیشگی اش بوده است، تکریم ندارد؟!

ما تجلیل شهیدان را از زهرای مطهر(س) آموخته ایم، که با آن شرایط دشوار با حضوردر محل اُحُد، به تکریم شهدای این نبرد سرنوشت ساز در تاریخ اسلام می پرداخت. آری! ما تجلیل شهیدانمان را از زینب(س) - این مَظهر و مُظهر مقاومت و صبوری - آموخته ایم، آن روز که با دلی شعله ور به کربلا آمد تا بر پیمان با برادر پای فشرد.

و امروز ما با علی(ع) همنواییم؛ آنگاه که دردمندانه معراج یافتگان صفیّن را مخاطب قرار داد و فرمود:« کجایند برادران ما که در راه خدا قدم بر می داشتند؟ خوشا به حالشان که دیگر نیستند...!

یاد شهیدان جاودانه و راهشان مستدام باد

گردآورنده: آقای حمیدرضا عسگری مورودی؛ پژوهشگر مسائل فرهنگی



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده