با شروع جنگ تحمیلی او، همسر، دو فرزند و دامادش را روانه جبهه های نبرد نمود و خود نیز با وجود داشتن فرزندان خردسال، در پشت جبهه فعالیت می کرد. دو تن از فرزندانش (فرشاد و مهرداد کاویانی) در جبهه به شهادت رسیدند که یکی از آنان هنوز مفقودالاثر است.
شهید شاه زنان لرزمانی؛ شهیدی که همسر شهید جانباز و مادر دو فرزند شهید است

شهید شاه زنان لرزمانی در سال 1325 در نوشهر چشم به جهان گشود.او به کسب فضایل و معارف الهی اهتمام می ورزید. در همان كودكي بوضوح پيدا بود كه تار و پود زندگي وي بعلت نبودن مدرسه در روستا و عدم دسترسي به مدرسه ايكه دوردست قرار داشت كه سياست ناکامان وقت و استعمارگران همين را اقتضا مي كرد همچنان از تحصيل سواد محروم ماند و هر چند كه پيش مي رفت مشكلات طاقت فرساي زندگي را كه همانند خون در رگهاي آن جريان داشت بيشتر احساس مي كرد تا اينكه در 15 سالگي بنا به سنت ديرينه اسلام تصميم به ازدواج گرفت كه شوهر منتخب او كارگر ساده اي بود كه با حقوق ناچيز كرايه منزل نيز مي پرداخت او مي دانست كه ارزش اشتراك زندگي زوج به هم فكر بودن در سير تكامل است نه پول و ثروت و مظاهر فريبنده ديگر روي اين اصل بود كه با وجود كمبود امكانات و مسكن استيجاري تمام كاستيها را بجان مي خريد حتي اغلب مواقع به شوهرش نيز دلداري مي داد بالاخره 5 سال به اين منوال سپري شد و بعد از آن يك سال هم در يك اطاقك كوچكي به مساحت هشت متر مربع در نوجوانی ازدواج کرد و به همراه همسرش به اسلام آباد کرج نقل مکان کرد و در آنجا ساکن شد و صاحب فرزندانی شد که هرکدام از نظر اخلاقی و ایمانی ممتاز و برجسته بودند. شهید لرزمانی زنی صبور و باگذشت بود. علم و دانش را بسیار دوست می داشت و فرزندانش را نیز به فراگیری دانش تشویق می نمود. شرکت در مجالش مذهبی، نماز جماعت و جمعه، راهپیمایی ها و خدمت در پشت جبهه از فعالیتهای دیگر این عزیز بود او به مسائل اخلاقی توجه بسیار داشت؛ با شروع جنگ تحمیلی او، همسر، دو فرزند و دامادش را روانه جبهه های نبرد نمود و خود نیز با وجود داشتن فرزندان خردسال، در پشت جبهه فعالیت می کرد. دو تن از فرزندانش فرشاد و مهرداد کاویانی در جبهه به شهادت رسیدند که یکی از آنان هنوز مفقودالاثر است. همسرش نیز از ناحیه دو پا جانباز شد.
او زندگیش را وقف همسر جانبازش نمود. در محله ای زندگی می کرد که ماشین رو نبود. به ناچار همسرش را بر پشت می گرفت و برای مداوا به بیمارستان می برد. پس از آنکه پاهای مصنوعی برای همسرش تهیه کرد؛ زحمت راه بردن ویلچر او را نیز تقبل می کرد.
در سال 1366 به اتفاق همسرش، راهی زیارت خانه خدا شد؛ گویی خود می دانست که در این سفر به شهادت خواهد رسید. روز نهم مرداد 1366 روز برائت از مشرکین که به روز کشتار زائرین حرم امن الهی به دست عمّال سیاهی مبدل شد، دعوت پروردگار خویش را لبیک گفت و با پیکری گلگون به سوی بهشت موعود خداوند شتافت. پیکر مطهرش کنار دو فرزند دلبندش در امامزاده محمد حصارك كرج بخاك سپرده شد.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده