نوشته ای از شهید غواص جلیل میری ورکی
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۳۲
خوب است كه هركس خود ببيند و ببيند در آن بياباني كه سردار شهيد( چمران) و يارانش خونشان بر زمين ريخت، آنجائيكه دانشجويان پيرو خط امام از خيانت خائنين در خون خود غلطيدند آنجائيكه بر دختران بي گناه ستم شد، آيا جائي براي صلح باقي مانده است؟
اولین شهید غواص دست بسته؛ آيا جایي براي صلح با مستكبران باقی مانده است؟


به گزارش نوید شاهد البرز سید جلیل میری ورَکی، اولین شهید دست بسته غواصی بود که پس از ۲۹ سال همزمان با لیالی پر فیض قدر سال گذشته شناسایی و پیکر پاکش  پس از تشییع  با شکوه مردم در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

سید جلیل میری ورکی شهید خط شکن کربلای۴ ، فرزند ارشد سید قاسم و سیده قمر میری، متولد ششم فروردین ماه سال 1338 در روستای ویکان ( ورک) توابع بخش رودبار الموت شهرستان قزوین بود. سیدجلیل در سال 1364 به جمع  بسیجیان لشکر 25 کربلا پیوست  و تک‌تیر انداز بود . سرانجام در شامگاه چهارم دی ماه سال  1365 در عملیات کربلای 4 به عنوان خط شکن حضور یافت و به همراه دیگر شهدای مظلوم غواص این عملیات در اسارت دشمن بعثی به فیض شهادت رسید.

 پایگاه اطلاع رسانی جامع فرهنگ ایثار و شهادت نوید شاهد استان البرز به این مناسبت متن  نوشته ای از شهيد ميری وركي كه طي بازديد از جبهه هاي جنوب به رشته تحریر درآورده را برای نخستین بار منتشر می کند:



نوشته ای از شهید غواص سید جلیل میری ورکی: آيا جائي براي صلح باقي مانده است؟

بنام خداوند مستضعفان در هم كوبنده مستكبران و بنام خداي شهيدان الله اكبر .

كساني كه با تاريخ سروكار دارند و مقداري از عمرشان را به مطالعه اين كتاب ها كه در زمينه هاي مختلف بحث شده اختصاص مي دهند مختلفند، كه تنها عده اي هدفهاي ارزنده و متعالي دارند و با خواندن تاريخ ملل شكست افراد و عوامل انحطاط ملتها را ازدرون تاريخ استخراج مي نمايند تا خود بدانها گرفتار نشوند و اجتماعشان را از آنها برحذر دارند، همچنين عده اي كه شرح و حال زندگي پيغمبران و ائمه اطهار را مورد بررسي قرار مي دهند اگر به ديده دل بنگرند به محبوبيت و عظمت آنان پي خواهند برد و از اعمال و رفتارشان درس زندگي خواهند آموخت ، متأسفانه اكثر كساني كه تاريخ مطالعه مي كنند از خواندن مطالب عجيب و غريب لذت مي برند و مطالبي يادمي گيرند تا در انجمن و محافل حرفي زده باشند .

از اهواز تادشت آزادگان و سوسنگرد و هويزه و خرمشهر و آبادان ،  جزيره مجنون،  عاشقان الله،  عاشقان كربلا، بطور كلي عشاق كه اكثر تاريخ نخوانده اند همچنان درسنگرهاي حق روبروي دشمن باطل ايستاده اند تا مبادا بر دين و مال و جان و ناموسشان تجاوز شود. عجب قدرتي در جبهه ها نهفته است كه معلوم نيست چگونه درس شجاعت و شهامت را آموخته اند ، و استادشان كيست؟

بطرف جزيره مجنون رزمندگان؛ اين ياران حسين چگونه پيش رفته اند و جهادگران عزيز با چه نيروئي در زير آتش توپ و بمب هواپيماهاي دشمن، جاده اي در دل جزيره ساخته اند! هركس ازنوشتن و گفتن عاجز مي ماند فقط مي توان گفت يا بايد جنگيد يابايد قتنه راقبول كرد .

چند كيلومتر بالاتر از اهواز از پادگان حميد تا خرمشهر و آبادان دشتي وسيع كه يكسره بدست دشمن افتاده بود بطور كلي ويران و خالي از سكنه( به جزچند قصبه) چگونه دراين هواي گرم ازچنگ دشمن خونخوار آزاد گرديده عجب است !؟

اینجا وجب به وجب خون شهيدي ريخته شده ،الله اكبر ...

از اهواز تا حميديه و سوسنگرد و هويزه دشتي وسيع تمام ويران شده؛ چگونه پس گرفته شده ؟

خوب است كه هركس خود ببيند و ببيند درآن بياباني كه سردارشهيد ( چمران) ويارانش خونشان برزمين ريخت، آنجائيكه دانشجويان پيرو خط امام از خيانت خائنين درخون خود غلطيدند آنجائيكه بردختران بي گناه ستم شد، آيا جائي براي صلح باقي مانده است؟

براستي كه جنگ عزت و شرف است .

در تاريخ ها خوانده مي شود كه فلان خونخوار چنين و چنان كرد هويزه به تلي از خاك مبدل گشته مي توان نوشته هاي تاريخ راكه بصورت افسانه مي باشد عيناْ درشهرهاي جنگ زده جنوب مشاهده كرد، اگر فتنه اين است و برمستضعف بايد ستم شود بايد تارفع فتنه درتمام دنيا جنگيد تا ستمگر ازبين برود.

جبهه ها عالمي غير از دنيائي كه ما درآن هستيم مي باشد، براستي كه مسئله جنگ مقدم برهمة مسائل است چنانكه اگركمي درجبهه سست شويم دراينجا شكست خورده ايم، نبايد از رزمنده اي كه خود داوطلب از محل كاربراي جنگيدن میاید جلوگيري كرد ، اينان همان ياران با وفاي حسين علي و فاطمه هستند، اي كاش امكانات بود تا تمام سمئولين و تمام كساني كه تصميم گيرنده اند از اين جبهه ديدن مي كردند اگر مسئولين براي يك بار هم شده خود را به جبهه ها برسانند بسيار مي تواند مفيد باشد ( بشرط اينكه بعد از بازگشت يادشان نرود) .

امروز جنگ، جنگ تخصصي است برادراني كه مي توانند هنري ازخود نشان دهند اين رزمندگان آزاد و رهائي بخش راتنها نگدارند، جهادگران كه خداحفظ شان كند براستي مقدم برهمة پرسنل درجنگ مي باشند با كمترين امكانات بيشترين كار را انجام مي دهند و درتمام نقاط جبهه ها حضور دارند در كارگاهي در اهواز رزمنده اي كه ازدوپا معلول بود باجديت بكار خود ادامه مي داد ودركارگاه ديگر كه تحت ماشين آلات بود برادران ازداشتن يك جرثقيل كه بتوانند وسايل سنگين ماشين آلات راحمل ونقل كنند محروم بودند دركارگاه سوم مهندسين وبرادران متخصص سخت مشغول كار وابتكاراتي ازخود نشان داده اند، بالاخره  جهاد با كمترين پرسنل كه اكثر آنها هم ازخود پرسنل جهاد و عده قليلي اعزامي مي باشند باكمترين امكانات مادي شبانه روزكار مي كنند، بخدا سزاوار نيست كه اينجا را برجبهه ها ترجيح دهيم آنجا دنياي عشق است هرچه و هركه  آنجاست  عاشق است.

آيا شايسته است كه ازجاهاي امن مملكت از آنهائيكه درجبهه هستند انتقاد كرد و گاهي فحاشي كرد بايد رفت وديد تا به مسئله پي برد آنچه ديده شدباقلم بتوان نوشت ودرخاتمه امروز جنگ كه به فرموده امام عزت و شرف است اگر به سه پايه محكم استوار باشد .

يك پايه رزمندگان ازجان گذشته و ايثارگر درخط ولايت باشند كه درخط مقدم مي جنگند،  و پايه ديگر تداركات اين رزمندگان باشد،  پايه سومي كه محكمتر ازهمه آنهاست متخصصين متعهد مي باشند.

والسلام

سلام ودرود برهمه شهيدان وادامه دهندگان راه آنان .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده